حسن نورانی مدیرکل بنیاد شهید و امورایثارگران خوزستان به‌همراه سردار مراد حاجتی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس خوزستان، با حضور در منزل شهید زنده قطع نخاعی «فتح الله بناری» با وی و خانواده‌اش در فضایی صمیمی دیدار و گفتگو کرد.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، حسن نورانی در این دیدار ضمن آرزوی صحت و سلامت برای همه جانبازان، اظهار داشت: به راستی جانبازان شهیدان زنده و اسوه‌های ایثار و فداکاری هستند.

وی افزود: جانبازان هشت سال دفاع مقدس به واسطه جانبازی‌ها و فداکاری‌هایی که در آن سال‌ها در حفظ ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب و دفاع از خاک میهن از خود نشان دادند، دِین بزرگی بر گردن ما دارند.

دیدار صمیمی مدیرکل بنیاد شهید خوزستان با خانواده جانباز 70 درصد دوران دفاع مقدس

 
نورانی در ادامه تصریح کرد: این عزیزان از جان و جسم خود گذشتند تا ما بتوانیم امروز در آسایش و امنیت زندگی کنیم و امروز پرچم اقتدار ایران بر فراز دنیا بدرخشد.
 
مدیرکل بنیاد شهید خوزستان اظهار کرد: امروز ما وظیفه داریم که به پاس قدردانی از زحمات این عزیزان، از جانبازان این شهیدان زنده قدردانی و سپاس‌گزاری کنیم و نشان دهیم که خدمت‌گزاری‌ها، فداکاری‌ها و ایثارگری‌های آن‌ها هیچ‌گاه فراموش نخواهد شد و وجود آن‌ها مایه برکت ایران و انقلاب اسلامی بوده و هست.
 
دیدار صمیمی مدیرکل بنیاد شهید خوزستان با خانواده جانباز 70 درصد دوران دفاع مقدس
 
مدیرکل بنیاد شهید خوزستان، در این دیدار ضمن قدردانی از مقام شامخ جانبازان و ایثارگری خانواده‌هایشان از زحمات خواهر این جانباز گرانقدر که شبانه‌روز مشغول پرستاری و رسیدگی به جانباز است، قدردانی کرد.
 
در ادامه شهید زنده قطع نخاعی «فتح الله بناری» به بیان خاطره جانبازی خود پرداخت و گفت: «در سال 62 به جبهه رفتم و پس از گذراندن يک دوره آموزشی، به منطقه عملياتی خيبر اعزام شدم. اواخر سال 62 بود كه قرار بود عملياتی عليه دشمن انجام شود. به همراه يك گردان كه وظيفه فريب دشمن را داشتيم از سمتی ديگر يورش برديم؛ همه افرادی كه در آن گردان بودند، به‌ جز پنج نفر شهيد شدند. از ما پنج نفر هم يك نفر اسير شد و چهار نفر ديگر هم به شدت مجروح شديم.»

اين را كه می گويد، سرش را آرام و سنگين به سمتی ديگر می چرخاند و ادامه می دهد: «تركش خمپاره بود؛ آمد و خورد به گردنم. فقط يادم می آيد كه به دوستم اشاره كردم كه زنده‌ام و بعد بی هوش شدم. سه روز بعد در بيمارستان آيت‌الله كاشانی اصفهان به هوش آمدم و متوجه شدم كه از ناحيه گردن به پايين نمی توانم حركت كنم.»

فتح‌الله اين را مي‌گويد و ساكت مي‌شود اما همچنان لبخند بر بانش دارد بعد به خواهرش می گويد: آلبوم عكس‌هايم را بياور و عكس‌های روزهای بعد از مجروحيتش در سن 17 سالگی را به ما نشان می‌دهد. در يكی از عكس‌ها، فتح‌الله در آسايشگاه جانبازان اصفهان روی تختی چرخ‌دار خوابيده و پارچه‌ای سفيد روی تن او كشيده شده است.

دیدار صمیمی مدیرکل بنیاد شهید خوزستان با خانواده جانباز 70 درصد دوران دفاع مقدس

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده