« گفتم:مادر جان! پس نذر من چی میشه؟ نمی خوای بری مشهد؟ گفت: الان جبهه واجب تره! حالا نذر رو بعداَ ادا می کنم، اگه خدا بخواد.»، آنچه خواندید، بخشی از خاطرات مادر شهید "حسین سنگسری" است. در ادامه، شما را به خواندن خاطراتی از این شهید عزیز، دعوت می کنیم.
کد خبر: ۴۷۰۵۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۱۲
شهید "علی اکبر براتی" از شهدای تحصیل کرده شهرستان دامغان است که تاریخ تولد و شهادتش در دی ماه ثبت شده است. به همین مناسبت نوید شاهد سمنان، خاطره ای از این شهید عزیز را تقدیم علاقه مندان می کند.
کد خبر: ۴۷۰۳۶۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۹
چندتا از بچهها دور هم نشسته بودیم و صحبت میکردیم. روحیه معلمیگری داشت و هر وقت پند و نصیحت میکرد میگفت: اگه سر به زیر باشین سه تا حسن داره ...» آنچه خواندید بخشی از خاطرات معلم شهید «حسین درخشانی» است. نوید شاهد سمنان در سالروز ولادت این شهید بزرگوار، شما را به خواندن چند خاطره از ایشان دعوت میکند.
کد خبر: ۴۷۰۲۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۸
تب بچه ام جگرم را می سوزاند. یک روز با گریه به همسرم گفتم:«مرد! همین طور می خوای دست روی دست بگذاری و پرپر شدن بچه رو تماشا کنی؟ ببریمش یک جای دیگه...چه می دونم...» آن بار پیش دکتر دیگری بردیمش. او آب پاکی را روی دست ما ریخت و گفت:«آقای عموزاده! بچه ات دیگه خوب بشو نیست. بی خودی خودتو علاف نکن!». آنچه خواندید بخشی از خاطرات مادر شهید "داور عموزاده" است. نوید شاهد سمنان شما را به خواندن این خاطره دعوت می کند.
کد خبر: ۴۶۹۷۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۰۲
«موقع شهادت پدر سن کمی داشتم.احساس می کردم دیگر آن انتظارهای شیرین برای آمدنش تکرار نخواهد شد. دیگر موقع امتحانات کسی نیست که دلسوزانه پاسخ سوالاتم را بدهد و دیگر گوش هایم شنوای نصایحش نخواهد بود... » آنچه خواندید بخشی از خاطرات فرزند شهید "غلامحسین طاهری" است. نوید شاهد سمنان همزمان با سالگرد شهادت خاطراتی از این شهید بزرگوار را برای علاقه مندان منتشر می کند.
کد خبر: ۴۶۹۷۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۳۰
بابا گفت:«آخه پسرم! درسته هیکلت درشته و قدت بلنده، اما سنت چی؟ سنت برای رفتن به جبهه قانونیه؟» رضا گفت:«باباجون! مگه دشمن با کوچیک و بزرگ ما کار داره؟ او با همه ی ما می جنگه و ما هم با همه ی داشته هامون باید باهاش بجنگیم...» نوید شاهد سمنان شما را به خواندن خاطراتی از شهید "رضا سرهنگی" دعوت می کند.
کد خبر: ۴۶۹۶۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۶
قسمت دوم خاطرات شهید «سید محمد افتخاری»
پسرعموی شهید «سید محمد افتخاری» نقل میکند: « گفت: آیتالله خمینی رو میشناسی؟ گفتم: یه چیزایی در موردش شنیدم. کاغذ لوله شده را باز کرد، عکسش را نشانم داد و از مبارزاتش با شاه برایم تعریف کرد. گفت: مرد بزرگیه! مطمئنم به این طریق که پیش میره، توی مبارزاتش پیروز میشه.»
کد خبر: ۴۶۹۴۷۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۵
محمدرضا، برادر شهید"محمداسماعیل سهرابی"، او را در خواب می بیند. شهید او را از یک اتفاق باخبر می کند... نوید شاهد سمنان شما را به خواندن خاطراتی از این شهید عزیز دعوت می کند.
کد خبر: ۴۶۹۳۱۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۲۱
«صنم امیدی» پیر زنی عشایر از دیار شجاعان شهرستان ملکشاهی است ، او در عین سادگی خاطره ای از شهید «احمد کشوری » را برایمان روایت می کند که از اخلاق و نوعدوستی این شهید بزرگوار حکایت دارد. شهید کشوری فرزند این زن عشایر را از مرگ نجات می دهد اما همین نوزاد 10 روز پس از شهادت احمد کشوری به آسمانها پر می کشد تا همنشین دوباره شهید باشد. متن کامل این خاطره زیبا را در نوید شاهد ایلام بخوانید.
کد خبر: ۴۶۹۰۸۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۶
خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(15)
فعاليتهاى شهید "اسداله حیدری" به حدى رسيده بود كه موجب نگرانى برادر بزرگترش شده بود، مادرش مى گويد: "برادرش يك روز به من گفت: به اسد بگوييد چنين نكند، مى آيند و او را مى گيرند". اسداله هم در جواب گفته بود ما براى كشته شدن آماده ايم."
کد خبر: ۴۶۸۱۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۹
برادر شهید " محمدجعفــر اژدری راد " در رابطه با اعزام برادر خود به جبهه چنین گفته است: برای اعزام به جبهه از طريق پايگاه ابوذر اقدام کرد و از اين موضوع هيچكس جز خودش اطلاع نداشت، رفتنش به جبهه را مثل یک راز برای خود نگه داشته بود.
کد خبر: ۴۶۷۸۰۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۳
مسئول بسیج عشایری استان خراسان جنوبی گفت:ذیل کنگره ملی ۱۰هزار شهید عشایر در ۲۱ استان نیز که شهدای عشایری دارند امسال یادواره استانی شهدای عشایر برگزار میشود.
کد خبر: ۴۶۷۷۶۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۲۲
خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(12)
یکی از همرزمان شهید مهدی پیر محمدی میگوید: ناگهان مهدى به زمين افتاد. با خود گفتم شايد براى استتار از اثرات سلاح شليك شده به زمين افتاده است، ولى وقتى نزديكتر شدم، ديدم به مهدى گلوله اصابت كرده است. مرتب به من مى گفت مرا بگذار و دنبال كارت برو.
کد خبر: ۴۶۶۹۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۱۰
شهید مدافع حرم "الیاس چگینی"، قبل از شهادت از همسرش میخواهد وقتی خبر شهادتش را شنید، بخندد.
کد خبر: ۴۶۶۹۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۸
کتاب «مقاومت شرهانی» نوشته محمدمسعود بهمنی، به ۴۰ خاطره درباره دوستان شهید و همرزمان نویسنده در منطقه عملیاتی شرهانی در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران میپردازد.
کد خبر: ۴۶۶۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
شهید "پرویز قدیری" متولد گرمسار بود و شهریور 64 در جزیره مجنون به شهادت رسید. آنچه در ادامه می خوانید قسمت دوم خاطرات شهید به نقل از اصغر رشمه ای، همرزم این شهید بزرگوار است که برای علاقمندان منتشر می شود.
کد خبر: ۴۶۶۰۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۹
خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(5)
دوستان شهید سهراب اسماعیلی در بیان خاطراتی از او مى گويند: "او بيشتر اهل عمل بود تا نصيحت و سعى مى كرد با رفتارش ديگران را راهنمايى كند، كم حرف بود و متين و همواره ديگران را به اين امر ترغيب مى كرد.
کد خبر: ۴۶۶۰۶۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۳
شهید "پرویز قدیری" متولد گرمسار بود و شهریور 64 در جزیره مجنون به شهادت رسید. آنچه در ادامه می خوانید خاطراتی به نقل از اقوام و نزدیکان این شهید بزرگوار است که برای علاقمندان منتشر می شود.
کد خبر: ۴۶۵۹۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۲
خاطراتی از فرماندهان شهید استان زنجان(3)
حسين محمدى از دوستان و همرزمان "شهید حميد احدی " درباره ساعات قبل از شهادت او مى گويد: «پيش از شهادت به حمام رفت و لباس هاى تميز و مرتب خود را پوشيد، به طورى كه بچه ها گفتند:"شيك كرده اى ".
کد خبر: ۴۶۵۸۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۱۹
خانواده شهید "امیر ایزدی" تعریف می کنند که گاهی هنوز حضور فرزندشان را در خانه حس می کنند، در مشکلات از او کمک می خواهند و بسیار او را در خواب می بینند؛ آنقدر که انگار هنوز با آن ها زندگی می کند.
کد خبر: ۴۶۴۸۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۵