نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - ازاده
شهيد آيت اله بيگدلي یکی از شهدای غریب در اسارت سال 1339 در روستاي نعلبندان از توابع بخش مركزي شهرستان خدابنده استان زنجان در يك خانواده متدين و مذهبي ديده به جهان گشود.
کد خبر: ۵۷۳۹۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

نوید شاهد البرز روایتی از دوران اسارت از زبان آزاده سرافراز «علی‌اصغر علافی» که در هجدهم تیرماه 1361، به اسارت درمی‌آید را در حوالی سالروز آزادسازی اسرا تقدیم مخاطبان می‌کند.
کد خبر: ۵۷۳۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۶

تلخ‌ترین خاطره آزاده «مجید بابایی»
مجید بابابی، آزاده قایمشهری در بیان خاطرات خود به مناسبت روز گرامیداشت بازگشت آزادگان به میهن اسلامی، گفت: خاطره تلخی که هیچ وقت از ذهن من خارج نمی‌شود، شهادت ۷۰ نفر از رزمندگان با لب تشنه در اردوگاه العماره عراق است.
کد خبر: ۵۷۳۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

کتاب «ساعت ۵ بود»؛ به قلم حسینعلی احسانی، خاطرات آزاده «حسین سهمی» از کودکی تا اسارت در اردوگاه‌های دشمن بعثی است.
کد خبر: ۵۷۳۹۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

خاطره‌ای از دوران اسارت آزاده سرافراز «محمد اسدی نودوزقی»
«محمد اسدی نودوزقی» آزاده سرافراز هرمزگانی در بیان خاطراتی از روزهای اسارت خود در اردوگاه‌های عراق تعریف می‌کند: «سه روز بود که در اردوگاه، آب قطع شده بود. خیلی‌ها به خاطر تشنگی بی‌حال افتاده بودن. طرفای ظهر بود، خیلی تشنه بودم. در آن روز به معنای واقعی فهمیدم که امام حسین (ع) با خانواده‌اش در صحرای کربلا چه کشیدن...»
کد خبر: ۵۷۳۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

کتاب «از زرین آباد تا موصل» خاطرات جانباز سرافراز «مجید اخزری» است که به نویسندگی «بتول میرزایی» توسط انتشارات «گنج سرا» به سفارش بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان ایلام به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۷۳۹۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۳

نامه آزاده سرافراز «حسن حلفی» برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. این آزاده سرافراز در نامه‌ای به پدرش می‌نویسد: «پدرجان اين ماه 7 عدد نامه از شما دريافت كردم و يک قطعه عكس و آن هم عكس شما است. پدر جان می‌دانم كه شما ناراحت هستی و آن هم در عكس معلوم است...»
کد خبر: ۵۷۳۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۲

خاطره از دوران اسارت آزاده سرافراز «محمد ذاکری کردری»
«محمد ذاکری کردری» آزاده سرافراز هرمزگانی در بیان خاطراتی از روزهای اسارت خود در زندان‌های عراق تعریف می‌کند: «سال 1364 بود و دوران اسارتم را در اردوگاه تکریت می‌گذراندم. نیروهای بعثی عراق به هر بهانه‌ای بچه‌ها را با بی‌رحمی فراوان مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند و...»
کد خبر: ۵۷۳۹۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۲

گفتگوی تصویری با همسر شهید آزاده جانباز «اسفندیار کجوری»
همسر شهید «اسفندیار کجوری» می‌گوید: بعد از آزادی ناخن‌های پایش کنده شده بود و زمانی که می‌خواست به سرکار برود نمی‌توانست کفش بپوشد دو بار زیر شکنجه‌ها سکته کرده بود و دنده هایش شکسته بود به او می‌گفتم سرکار نرو، ولی در جوابم می‌گفت: من ۸ سال اسیر بودم سرکار نرفتم و پول دولت را می‌گرفتم الان که هستم می‌خواهم کاری کنم که آن پول حلال باشد.
کد خبر: ۵۷۳۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۲

خاطرات شفاهی دوران اسارت
«محمدرضا فرجی» متولد ۱۳۳۹ از آزادگان سرافراز استان ایلام است که نزدیک به ۱۰ سال دوران سخت اسارت را با امید به خدا و عشق به امام حسین (ع) گذرانده است. در ادامه خاطرات شنیدنی از ماه محرم در اسارت را از این آزاده سرافراز تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۷۳۸۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۲

از سوی نشر شاهد
کتاب «نخل‌های زینتی» روایتی از خاطرات آزاده سرافراز «حمیدرضا قنبری» است که به قلم خودش از سوی نشر شاهد به چاپ خواهد رسید.
کد خبر: ۵۷۳۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۶

جانباز و آزاده دوران دفاع مقدس «جانعلی حسنخانی» به یاران شهیدش پیوست.
کد خبر: ۵۷۳۸۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۲

گفتگوی تصویری با آزاده جانباز «فتاح بابایی»
آزاده جانباز «فتاح بابایی» می‌گوید: تا چشم می‌دید تانک بود گفتم:جناب سروان ما تو محاصره افتادیم، ۱۰۰ متر که به آن‌ها نزدیک شدیم دشمن از دو طرف ما را محاصره کرد. بین ما ۵ نفر ۳ نفرمان موج گرفته بودند و دونفر سالم بودیم. دشمن دست‌های ما ۵ نفر را با سیم تلفن که در جبهه به کار می‌برند که در واقع همان سیم بکسل است بست.
کد خبر: ۵۷۳۸۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱

افتتاح نمایشگاه اسوه از فعالیت های پایگاه مقاومت بسیج شهدای شناط در مسجد جامع شناط با حضور فرمانده سپاه ناحیه ابهر، رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران، شهردار و شورای شهر ابهر و سایر مسؤلان شهرستان و بسیجیان برپا شد. تصاویر مربوطه را در ادامه مشاهده کنید.
کد خبر: ۵۷۳۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱

آلبوم و خاطره از دوران اسارت آزاده سرافراز «اردشیر ارچنگ»
«اردشیر ارچنگ» آزاده سرافراز هرمزگانی در بیان خاطراتی از روزهای اسارت خود در زندان‌های عراق تعریف می‌کند: «وقتی وارد اردوگاه موصل 1 شدیم ده نفر بودیم، فرمانده اردوگاه جبارسینگ نام داشت. در همان شب اول ما را زدند و شکنجه کردند، سپس وارد آسایشگاه شدیم که یک قسمت بچه‌های حزب الهی بودند و...»
کد خبر: ۵۷۳۷۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱

اجلاسیه استانی کنگره ملی شهدای غریب اسارت و گرامیداشت سالروز ورود آزادگان پنجشنبه ۲۵ مرداد ساعت ۱۰ صبح در سالن نور سپاه برگزار می شود.
کد خبر: ۵۷۳۷۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱

گفتگویی به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی
دکتر «محمد سلطانی» آزاده سرافراز ایلامی در مورد خاطرات سخت دوران اسارت می‌گوید: «سه روز اول اسارت در زندان بصره بودم. تفریح حزب بعث شکنجه اسرا بود. طی چهارسال که در اسارت به سر بردم هیچ خبری از خانواده نداشتم، چون حزب بعث به صلیب سرخ اجازه نداده بود اسم ما را ثبت کنند. من با جهان خارج از اردوگاه هیچ ارتباطی نداشتم. تمام اسرایی که در آن اردوگاه بودند به عنوان مفقودالاثر به اسارتشان ادامه دادند.»
کد خبر: ۵۷۳۷۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱

به مناسبت فرارسیدن ۲۶ مرداد سالروز ورود آزادگان سرافراز به میهن اسلامی، مسابقه کتابخوانی «سه‌فصل‌مقاومت» برگرفته از خاطرات آزاده و جانباز ۵۵درصد «احمد اسدی‌غفور» برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۷۳۷۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱

مصاحبه رادیویی/فایل صوتی
فایل صوتی حاضر شامل گفتگوی اختصاصی با آزاده سرافراز «یعقوب صادقی بهمنی» در برنامه رادیویی راویان عشق می‌باشد. این آزاده سرافراز در بخشی از این مصاحبه می‌گوید: «به یاد دارم از ثانیه اول که وارد اردوگاه شدم، سوله‌ها را از دور می‌دیدم. جلویمان تونل وحشت بود و از هر دو طرف ما را به پایین پرت می‌کردند و با کابل می‌زدند. مدت زیادی از جنگ گذشته است ولی هنوز هم حاضرم جانم را برای میهنم فدا کنم»، این برنامه با مشارکت معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان هرمزگان و گروه بسیج صدای مرکز خلیج فارس تهیه و از شبکه رادیویی این استان پخش گردیده است.
کد خبر: ۵۷۳۷۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۱

گفتگوی کوتاه با آزاده جانباز«مسعود پای فرزان»
آزاده جانباز«مسعود پای فرزان»، می‌گوید: زمانی که بعثی‌ها برای شمارش می‌آمدند من خیلی دقت نداشتم به چشم یکی از فرماندهان نگاه می‌کردم و از طرفی آنها از این کار خوششان نمی‌آمد که همان فرمانده با لگد من را روی زمین انداخت و جناق سینه‌ام را با پایش شکست.
کد خبر: ۵۷۳۷۳۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۲۰