پرویز خادمی
جانباز معلم پرویز خادمی اظهار داشت: «رابطه دو طرفه بین معلم و شاگرد و این احترام دو طرفه بهترین روش ارتباطی است. مهمترین مهارت هنگام تدریس، برقراری ارتباط درست و سالم بین معلم و شاگرد می‌باشد که اگر به خوبی برقرار شود هر دوی آنها می‌توانند هدف‌های آموزش را دنبال کنند. همچنین باید بگویم معلم نقش مهمی در سلامت فکری و روانی دانش آموزان دارد.»

به گزارش نوید شاهد خوزستان، 12اردیبهشت ماه سالروز شهادت استاد مرتضی مطهری است که در روشنگری اقشار باسواد به ویژه قشر فرهنگی جامعه قدم‌های اساسی برداشته بود و آثار عمیق شهید در احیای فکر دینی اصیل، بی پیرایه و منطبق با نیاز روزِ جامعه در حال گذار ما بسیار مؤثر بوده است. نقش کلیدی معلمان و اساتید به عنوان مجریان آموزش عمومی و الگوهای اولیه دانش آموزان و دانشجویان بسیار مهم جلوه می‌کند. چرا که معلمان جامعه، انسان سازان نسل بعدی‌اند.

معلمان بی شک انسان‌ها را از گمراهی نجات می‌دهند یعنی همان کاری که پیامبر (ص) انجام می‌داد. قرآن می‌فرماید «انسان‌ها قبل از علم و حکمت، در ضلالت گمراهی می‌روند و آنچه انسان را هدایت می‌کند، علم و دانش است» و این مسوولیت سنگین بر عهده معلمان است.

در همین راستا، سایت نوید شاهد خوزستان به مناسبت روز معلم، مقام شامخ جمله معلمان و اساتید شهید و از آن جمله شهید معزز آیت الله مرتضی مطهری گفتگویی با جانباز معلم «پرویز خادمی» را برای علاقه مندان منتشر می کند.

نوید شاهد خوزستان: لطفاً خودتان را معرفی کنید.
 
پرویز خادمی: بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب پرویز خادمی جانباز انقلاب اسلامی و هشت سال دفاع مقدس هستم در دوازدهم فروردین 1340 در روستای بختگان از توابع شهرستان باغملک به دنیا آمدم پدرم کشاورز بود و مادرم خانه‌دار دوران ابتدایی خود را در همان روستای محل زندگی خود گذراندم.
 
روستای ما فقط دبستان داشت به همین خاطر مجبور شدم مقطع راهنمایی را در شهرستان باغملک در مدرسه راهنمایی امیرکبیر بگذرانم. برای ادامه تحصیل در مقطع دبیرستان در سال 1355 به منزل خواهرم در شهرستان رامهرمز رفتم و در رشته اقتصاد اجتماعی ثبت نام و مشغول به تحصیل شدم. سال آخر دبیرستان بودم که زمزمه های پیروزی انقلاب اسلامی به گوش می رسید و ما نیز همانند دیگر مردم متعهد ایران اسلامی در تظاهرات شرکت می کردیم.
 
پایه دوازدهم من با سال 1357 مصادف شد که در آن سال‌ها ما با اعتصابات و تظاهرات مواجه شدیم و در نهایت تعطیلی مدارس اتفاق افتاد. سرانجام در سال‌های 1359 و 1360 در دبیرستان امام خمینی شهرستان باغملک دیپلم گرفتم. سال 1361 در آزمون آموزش و پرورش شرکت کردم و قبول شدم و بعد از آن یک دوره سه ماهه ضمن خدمت در آموزش و پرورش شهرستان ایذه در دانشسرا گذراندم و به عنوان آموزگار ابتدایی در مدارس شهرستان ایذه مشغول به خدمت شدم.
 
حدود 4 سال در روستا تدریس کردم و سپس در آزمون دانشگاه آزاد شرکت کرده و در رشته کاردانی و در نهایت در سال 1366 از دانشگاه فرهنگیان فارغ التحصیل شدم. من در آن سال‌ها هم معلم بودم و هم تدریس می‌کردم و هم درس می‌خواندم و در رشته کارشناسی معارف اسلامی فارغ التحصیل شدم و بیش از  35 سال است که در بسیاری از مقاطع و ادارات آموزش و پرورش استان خوزستان مشغول به کار می‌باشم.
 
نوید شاهد خوزستان: در چه سالی و چگونه به جبهه اعزام شدید و چه انگیزه‌هایی برای رفتن به جبهه داشتید؟

پرویز خادمی: در سال 1361 که در همان سال‌های ابتدایی شروع جنگ بود، از مسجد توحید اهواز به عنوان بسیجی به جبهه اعزام شدم ابتدا به پادگان شهید مصطفی خمینی اندیمشک رفتیم و جهت دوره 15 روزه آنجا ماندیم سپس به پادگان کرخه برده شدیم و به عنوان نیروی دژبانی در پادگان کرخه مشغول شدم.

بعد از 4 ماه به دلیل بیماری به من مرخصی دادند و به منزل برگشتم اما در مرحله دوم که در سال 1364 بوده به عنوان بسیجی فرهنگی عازم جبهه شدم در عملیات فاو به عنوان نیروی تعاون شرکت کردم و در آن عملیات از ناحیه کتف، کمر و موج گرفتگی مجروح شدم و به پشت جبهه منتقل شدم.

علت حضورم در جبهه دفاع از وطنم و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و داشتن روحیه ایثار و شهادت بوده و همچنین لبیک گفتن به پیام رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) که فرمودند: «ما متکی به خدا هستیم و با امید به خدا از هیچ چیزی ترسی نداریم» و همچنین فرمودند: «قوای انتظامی و نظامی و بسیج و سپاه پاسداران ما مجهز به قوه الهی هستند سلاحشان الله اکبر است و هیچ سلاحی در مقابل این سلاح استقامتی ندارد.» انشاالله که خداوند به ما توفیق بدهد که در سنگر انقلاب اسلامی بتوانیم پاسدار خون شهدا باشیم.

نوید شاهد خوزستان: از حال و هوای جوانان در جبهه و آن روزها برایمان بگویید.

پرویز خادمی: حال و هوای جوانان در جبهه را می‌توانم اینگونه توصیف کنم که بسیار فعال و پرشور بودند من در آن سال‌ها معلم دوره ابتدایی بودم. اغلب جوانان و نوجوانان در آن سال‌ها از اهمیت جنگ اخبار جنگ و اتفاقاتی که در دوره جنگ می‌افتاد صحبت می‌کردند. جوانان و نوجوانان و همچنین دانش آموزان در هشت سال دفاع مقدس نقش برجسته و تعیین کننده‌ای داشتند و همین باعث شد که بیش از 36 هزار شهید و هزاران آزاده و جانباز در طول هشت سال دفاع جنگ تحمیلی از جوانان این خاک را به میهن اسلامی هدیه کنند.

جوانان این خاک، در آن سالها دین خود را به انقلاب و میهن اسلامی ادا کردند تداوم دفاع همه جانبه جوانان و نوجوانان و دانش آموزان از دستاوردهای انقلاب اسلامی در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و علمی کار دیگری بود که از خود به نمایش گذاشتند.

قشر جوان در هر جامعه‌ای به لحاظ برخورداری انرژی و استعدادهای فراوان نقش تعیین کننده‌ای در فرایند آن جامعه دارد و باید گفت جوانان در هر جامعه‌ای سرمایه اصلی آن جامعه محسوب می‌شوند که می‌توانند در تمام ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و علمی در رشد و ترقی جامعه خود گام‌های مثبتی بردارند و لذا جوانان آن زمان در تمام ابعاد پرشور و پر شوق آماده جبهه و جنگ و مبارزه با دشمن بودند و چیزی جز جنگ و جبهه نمی‌شناختند و در تمام مراحل زندگی خودشان و هدفشان رضایت خداوند بود و با صداقت و پاکدامنی آماده دفاع از مرز و بوم‌های خود بودند.

نوید شاهد خوزستان: از خاطرات خود در جبهه برایمان بگویید.

پرویز خادمی: من یک خاطره دارم که هیچ وقت از ذهنم خارج نمی‌شود. دقیقآ قبل از عملیات فاو نیروها در حال آماده سازی بودند و هنوز اعلام نشده بود که عملیات چه زمانی شروع می شود اما زمزمه‌های شروع عملیات بود. من و چند تن از دوستانم با هم در این سنگر زندگی می کردیم. تنها من خوزستانی بودم و بقیه از شهرستان کبوتر آهنگ استان همدان آمده بودند.

دور هم نشسته بودیم و صحبت می‌کردیم که یک دفعه دیدیم صدای بسیار مهیبی بلند شد و سه چهار بار صدای خمپاره آمد، من بلند شدم و آمدم جلوی سنگر، دیدم که یه تعدادی از بچه‌ها دارند به طرف سنگرهای دیگه می دوند. به داخل سنگر برگشتم شرح واقعه برای دوستان گفتم و همه با هم سراسيمه به سمت محل خمپاره ها به راه افتادیم تا اگر کسی به کمک ما نیاز دارد به آنها کمک کنیم. البته‌ یکی از بچه‌ها بلند نمی‌شد و من به او اصرار کردم که همراه ما بیاید او هم به اصرار من بلند شد.

ناگهان آقای محمدی مسئول تعاون را دیدیم که وسط یک قسمتی از جایی که خمپاره‌ها خورده بودند، ایستاده است از ایشان پرسیدیم که چه خبری شده و او خیلی سریع به طرف ما آمد و گفت: «برگردید به سمت سنگرهایتان چون مطمئناً دوباره ممکن است خمپاره بزنند. خمپاره به تیکه‌ای از منبع آب خورده و منبع آب پاره شده، شما به سنگرهایتان برگردید» خوب ما هم به دستور ایشان عمل کردیم و به سمت سنگر خودمان برگشتیم.

در حین برگشتن در حالی که از سنگر خودمان تقریبا میشود گفت ۵۰ متر دورتر بودیم، دولا دولا داشتیم راه می‌رفتیم. حدودا شب شده بود، یک دفعه دو سه خمپاره در 40 یا 50 متری ما به زمین خورد ما روی زمین دراز کشیدیم خمپاره‌ها که به زمین خوردن انفجار شروع شد و بعد از اینکه انفجار تمام شد بلند شدیم و به سمت سنگر رفتیم. وقتی که به سنگر خودمان رسیدیم متوجه شدیم که متاسفانه سنگر خودمان تقریبا همان جایی که همیشه می‌نشستیم و صحبت می‌کردیم مورد اصابت خمپاره‌ها قرار گرفته است و از بین رفته است.

بچه‌ها همه دور من جمع شدند و از من تشکر می‌کردند و می‌گفتند: «که اگر تو ما را صدا نمی‌کردی مطمئناً الان خمپاره‌ها خورده بود و همه ما از بین رفته بودیم و تو جان ما را نجات دادی.»

نوید شاهد خوزستان: چگونه شد که شغل معلمی را انتخاب کردید؟

پرویز خادمی: از موارد بسیار مهم داشتن علاقه است و این جزو علاقه‌های نوجوانی من بود. راهنمایی‌های معلم‌های ما که با خوش اخلاقی به ما کمک می کردند تا در این زمینه گام برداریم. همچنین استقبال خانواده‌ها از معلم‌های روستا و احترامی که برای آنها قائل بودند همه برای ما ایجاد انگیزه شده بود.

من زمانی که دانش آموز بودم همیشه با دوستان خود صحبت می‌کردم که آیا روزی من هم می‌توانم مثل آقای فرهمند معلم بشوم. آقای فرهمند معلم پایه پنجم دبستان ما بود و ایشان اصالتاً ترک زبان بودند. دانش آموزان را بسیار دوست داشتند و همیشه با مهربانی و خوشرویی با آنها رفتار می‌کردند. باسواد و اهل مطالعه بود و در آن دوره برای ما بسیار از ظلم و ستم صحبت می‌کرد و این جمله را از ایشان به خوبی به خاطر دارم که همیشه می‌گفت: «انسان ذاتاً ظلم را دوست ندارد و انسان ظالم در زندگی موفق نمی‌شود.»

همیشه برای ما کتاب‌های غیر درسی می‌آورد و ما را به مطالعه کردن تشویق می‌کرد مخصوصاً کتاب‌های داستان برای اینکه به ما انگیزه بدهد تا مطالعات غیر درسی را هم شروع کنیم. همیشه می‌گفت: «کتاب بخوانید و سعی کنید اطلاعات علمی خود را بالا ببرید» و حتی از بچه‌ها می‌خواست تا آن کتابی را که مطالعه کرده‌اند در کلاس برای بقیه بچه‌ها و معلم توضیح بدهند.

ما همه می‌دانیم که معلمی شغل انبیاست و یادگیری و یاددهی یکی از اصالت‌های وجودی انسان است. زکات علم نشر آن است. اگر انسان بتواند علمی را که به دست آورده به دیگران یاد بدهد قطعاً خداوند به او پاداش خواهد داد. در نهایت باید بگویم که معلمی تنها یک شغل نیست، معلمی علاوه بر شغل یک انتخاب است چرا که اگر اینطور نبود با وجود استرس‌های فراوان و مسئولیت‌های بيش از حد کمتر کسی این شغل را قبول می‌کرد همانطور که شاعر می‌گوید:

عارفان علم عاشق می‌شوند        بهترین مردم معلم می‌شوند

عشق با دانش متمم می‌شود        هر که عاشق شد معلم می‌شود

نوید شاهد خوزستان: رابطه شما با دانش آموزان چگونه بود؟ آیا از دفاع مقدس و خاطرات جبهه برای آنها سخن می گفتید؟ 

پرویز خادمی: رابطه من با دانش آموزانم رابطه پدر و فرزندی بوده است علاقه من طوری به بچه‌ها زیاد بود که بچه‌ها خیلی راحت با من ارتباط برقرار می‌کردند اما نکته‌ای را باید خدمتتان عرض کنم موقع تدریس حدوداً بین 20 تا 30 دقیقه من موقعی که تدریس می‌کردم با هم متعهد می‌شدیم آنها فقط به نحوه درس دادن من گوش می‌کردند و از آنها می‌خواستم اگر سوالی دارند بنویسند و بعد از اتمام درس بپرسند تا من پاسخگو باشم و این رابطه سال‌های سال است که در بین من و دانش آموزانم حفظ شده است.

ارتباط یک رابطه دو طرفه است ما می‌توانیم با دانش آموزانمان رابطه یک طرفه هم داشته باشیم اما همه دانشمندان و علمایی که در این زمینه تحقیق کردند نظرشان بر این است که رابطه دو طرفه بین معلم و شاگرد و این احترام دو طرفه بیشتر جوابگو خواهد بود. مهمترین مهارت هنگام تدریس برقراری ارتباط درست و سالم بین معلم و شاگرد می‌باشد که اگر به خوبی برقرار شود هر دوی آنها می‌توانند هدف‌های آموزش را دنبال کنند.

همچنین باید بگویم معلم نقش مهمی در سلامت فکری و روانی دانش آموزان دارد به نظر من پیام‌های معمولی یک معلم در برخورد با دانش آموزان به چهار دسته تقسیم می‌شوند یکی پیام‌های حاوی راه حل، معلم راه حل مشکل را بیان می‌کند که وظیفه دانش آموز است که توجه ویژه به پاسخ بکند و جواب را پیگیری کند تا به حصول نتیجه برسد.

دوم پیام‌های حاوی تحقیر است که این پیام‌ها دانش آموزان را بدنام می‌کند و شخصیت دانش آموز را مورد حمله قرار می‌دهد و حتی دانش آموز ممکن است با معلم درگیر بشود و از معلم بدش بیاید. مورد سوم پیام‌های غیر مستقیم است مثلاً شوخی کردن، مزه انداختن، سر به سر گذاشتن اگر منطقی باشد که به شخصیت، جایگاه و موقعیت دانش‌آموز و همچنین جایگاه معلم خدشه‌ای وارد نکند، منطقی است و حتی با این رفتار می‌تواند یک تنوع ایجاد کند و این تنوع باعث می‌شود تا دانش آموز بهتر موقعیت خود را در کلاس پیدا کند و حتی برای فراگیری ادامه مطالب درسی درس را بهتر یاد بگیرد.

و آخرین پیام، پیام‌های موفق و اصولی است معمولاً اگر درست استفاده بشود باعث ارتباط بسیار خوب بین معلم و دانش آموز می‌شود ضمناً من بیشتر مواقع خاطراتی از زمان جبهه را برای دانش آموزان بازگو می‌کردم بعضی از دانش آموزان به راحتی این را می‌پذیرفتند و خیلی هم علاقمند می‌شدند و دوست داشتند و می‌پرسیدند که چگونه می‌توانیم ادامه ادامه دهنده راه شهدا باشیم و ما نیز برای آنها توضیح می‌دادیم که شما چه وظایفی دارید. اینکه در حال حاضر در فضایی هستیم که سنگر تعلیم و تربیت ما بیشتر حول محور فضای مجازی است و ما باید بتوانیم مقابل دشمن ایستادگی کنیم و دانش آموزانمان را آگاه بکنیم و در مورد حمله‌های ناجوانمردانه‌ای که که اخیرا توسط قدرت‌های بزرگ سلطه‌گر اتفاق می افتد را ما معلمان باید شرح بدهیم تا بتوانیم سلطه بیگانه را به آنها بشناسانیم و آنها بتوانند در مقابل خودشان دفاعیاتی داشته باشند و تحت تاثیر کشورهای بیگانه رفتار نکنند.

خوب با توضیحاتی که ما می دهیم عکس العمل دانش آموزان متفاوت است برخی هیچ عکس العملی نشان نمی‌دادند که این حالا یا به دلیل عدم توجه خانواده‌شان بوده و یا اجازه همچین برنامه‌هایی را نداشتند ولی روی هم رفته با استقبال خوبی از جوانان مواجهه می شویم. مثلاً از بین یک کلاس 25 نفره در مقطع دبیرستان متوسطه دوم حضور بچه‌ها را در واحدهای بسیج شرکت در راهپیمایی‌ها هدایت و برنامه‌ریزی‌هایی که انجام می‌دادیم مثمر ثمر بود همچنین برگزاری نمازهای جماعت بر روی بچه‌ها تاثیرگذار بود.

نوید شاهد خوزستان: معلمان و آموزش و پرورش چه نقشی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در بین جوانان می‌توانند داشته باشند؟

پرویز خادمی: اولاً باید بگوییم که جوانان پرشور و پرتحرک‌ مهمترین قشر جامعه ما هستند، ثانیا دوران جوانی برای جوانان دوران بالندگی و سازندگی می‌باشد. بزرگان و معلمان هم با دید ژرف خود و با بیان ارزش‌ها و اندرزهای ارزشمندشان به هدایت و ارشاد جوانان بپردازند. حضور مداوم نسل جوان در پایه گذاری و شکل‌گیری و تثبیت نظام جمهوری اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله العالی) و اهدای هزاران شهید در راه دفاع از سرزمین مقدسمان، گواه اهمیت این کار بزرگ است. دشمنان اسلام از توطئه‌های نظامی علیه ایران اسلامی مایوس نشدند و سعی دارند از راه فرهنگی به مقابله با این انقلاب پرداخته و مهم‌ترین هدف آنان نسل جوان است و تنها راه مبارزه با این تهاجم مسلح کردن جوانان به سلاح ایمان تکیه آنان بر فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی خصوصاً فرهنگ ایثار و شهادت می‌باشد.

نوید شاهد خوزستان: چه سخنی با جوانان و مسئولین دارید؟

پرویز خادمی: مهمترین پیام من به جوانان و نوجوانان این است که تا آخرین نفس و آخرین قطره خون خود از نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی دفاع کنند که ثمره خون شهدا جانبازان و ایثارگران است. در مقابل دشمنان باید از این انقلاب محافظت کنیم و بنا به گفته امام خمینی(ره) نگذارید حکومت اسلامی به دست نااهلان بیفتد.

پیرو خط رهبری باشید، مسئولین هم باید بدانند که در مقابل این انقلاب و نظام جمهوری اسلامی مسئول هستند و باید دستورات و قوانین قرآن و ائمه اطهار(ع) را پیروی کنند و قوانین نظام اسلامی را به خوبی اجرا کنند تا بتوانند نظام جمهوری اسلامی را مستحکم نگه دارند و روز به روز بر دانش، علم و آگاهی خود در بالا بردن فرهنگ ایثار و شهادت و مبارزه با ظلم و ستم بیفزایند.

گفتگو از مریم شیرعلی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده