خاطره/ گویی کسی صدایم را نمی شنید
فرزانه ملائکه زاده
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهیدان «فرزانه حسن ملائکه زاده» ، ۱۷ ساله ، «حسن رضا حسن ملائکه زاده» ۷ ساله و «منصوره حسن ملائکه زاده» ۴ ساله در موشک باران ۲۱ خرداد ماه سال ۱۳۶۳ مصادف با یازدهمین روز از ماه مبارک رمضان به شهادت رسیدند و مزار مطهر آنان در گلزار شهدای شهیدآباد دزفول زیارتگاه عاشقان است.
متن خاطره:
ماه مبارک رمضان و ساعت شش و پنجاه دقیقه عصر بود. در کوچه با بچه ها بازی می کردم. دیگر موقع افطار بود. خواستم به خانه بروم که برادر کوچکترم را دیدم که با بچه های محل بازی می کند. به من گفت: « صبر کن تا با هم برویم خانه». گفتم:« نه من جلوتر می روم.»
تازه به خانه رسیده بودم که یک لحظه صدای رعد وبرق و نور خیره کنند ه ای به چشمانم خورد و دیگر نفهمیدم چه شد. دیگر داشتم خفه می شدم. آنقدر فریاد زدم تا بالاخره خاله ام صدایم را شنید و گفت:«مثل اینکه ازاین زیر صدا می آید». حدود یک متر رویم خاک و آوار ریخته بود. پاهایم زخمی شده و سرم ترکش خورد بود با هوشیاری خاله ام مردم هجوم آورده و آوار را از روی من برداشتند و نجاتم دادند.
از من سوال می کردند که کسی دیگر را از اعضای خانواده دیده ام؟ گفتم: «برادر و خواهرانم را دیده ام» و مردم را به محل حضور آنان راهنمایی کردم. حال خوشی نداشتم. مردم شروع کردند به آوار برداری و پیکر برادرم «حسن رضا» و خواهر کوچکترم «منصوره» و خواهر بزرگترم «فرزانه»را که در آشپزخانه در حال مهیا کردن افطاری بود، پیدا کردند. هرسه به شهادت رسیده بودند.
راوی: رضا ملائکه زاده