جمعه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۰
نوید شاهد - «پاشو اون دله ۱۷ کیلویی را پر از آب کن. منهم سهیل (جعفر) ملک زاده را می برم پیش لوله آب به هوای اینکه می خواهم از او عکس بگیرم ، تو دله ۱۷ کیلویی آب را خالی کن روی سهیل و فرار کن..» ادامه این خاطره از همرزم شهید "جعفر ملک زاده" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان خوزستان بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید جعفر ملک زاده سوم مهر 1345، در شهرستان خرم آباد به دنيا آمد. پدرش حسن و مادرش فاطمه نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. چهارم شهريور 1362 ، در پاسگاه زيد عراق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پيكر وي را در شهرستان انديمشك به خاك سپردند.

متن خاطره:

در گرمای تیر ماه سال ۱۳۶۳ توی پادگان مصطفی خمینی اندیمشک بودیم. حوصله ام سر رفته بود و باید کاری می کردیم تا کمی تنوع ایجاد کنیم. به برادر حسن گرجی گفتم:« بیا یه کاری کنیم.»

 حسن گفت:«مثلا چکار کنیم؟»

کمب فکر کردم و گفتم:«بیا یه کم سهیل (جعفر) ملک زاده را اذیت کنیم.»

حسن  نگاه شیطنت آمیزی مرد و گفت:«چه جوری؟ »

با لبخند گفتم:«پاشو اون دله ۱۷ کیلویی را پر از آب کن. منهم سهیل ملک زاده را می برم پیش لوله آب به هوای اینکه می خواهم از او عکس بگیرم ، تو دله ۱۷ کیلویی آب را خالی کن روی سهیل و فرار کن.»

سهیل بنده خدا کلمن آب را برداشت برد زیر شیر تا پر کند که حسن کار خودش را کرد و پا به فرار گذاشت. سهیل که دید چه کلاهی سرش رفته دله ۱۷ کیلویی را برداشت و با عصبانیت به سمت حسن پرتاب کرد.

سال هاست که به این عکس نگاه می کنم و هر بار از دوری و فراقش لبخند تلخی بر لبانم می نشیند...

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده