شهید" محمدرضا فردچیان "وی در مدت دو سال تمام امور صنفی به کار مشغول بود ولی هیچ حقوقی دریافت نمی‌کرد می گفت دوست دارم در راه خدا قدم بردارم وفی سبیل‌الله کار کنم حتی وقتی بخشدار اندیمشک بود مقدار کمی پول می‌گرفت و آن را هم به مستضعفین می داد و در امور شخصی به کار نمی برد. زندگی این شهید گرانقدر را در نوید شاهد شاهد خوزستان دنبال کنید.

به گزارش نوید شاهد  خوزستان ، شهید محمدرضا فردچیان درهشتم آذر ۱۳۳۸ اندیمشک به دنیا آمد. پدرش محمد علی و مادرش گلی خاتم نام داشت در یک سالگی به بیماری سختی مبتلا شد که با توسل به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شفا یافت و از آن به بعد به همراه خانواده اش  در مراسم سوگواری امام حسین شرکت می کرد 

علاقه به علم و دانش

محمدرضا دوران تحصیل خود را در مدرسه شاپور آغاز کرد علاقه زیادی به علم و دانش داشت و دوران ابتدایی خود را به اتمام رساند و دوران راهنمایی خود را در مدرسه اشرف مهشت( شهید یساری فعلی )  گذراند او فردی آرام و منظم بود و تکالیف خود را به نحو احسن انجام می‌داد. با پدر و مادر خود مودب و خوب و بسیار متواضع رفتار می‌کرد هیچگاه با صدای بلند با آنها صحبت نمی کرد و در هنگام صحبت سرش را پایین انداخت

امانتدار خوبی بود

خانم گلی خاتم مادرش می گوید:« به خاطر دارم شب ولادت با سعادت امام عصر(عج) بود بعد از مدتها شهر خاموش نورانی شده بود چراغ ها همه روشن شدند و شهر در سکوت نبود همه و همه در حال شادمانی بودند محمدرضا به من گفت : مادر میدانی برای تک تک این چراغ ها خون هزاران هزار مرد شجاع ریخته شده  و شهید شده اند او می خواست با این  حرف به طور غیر مستقیم  به من بفهماند که من می خواهم بروم به جبهه البته من در همان لحظه چیزی نگفتم ولی در دلم می گفتم عزیزم تو فرد وفاداری هستی وی همیشه مورد تایید دیگران قرار می‌گرفت و امانتدار خوبی بود»

انجام به موقع طاعات و عبادات

وی در انجام طاعات و عبادات کوتاهی نمی کرد وقتی که نماز را به پا می داشت با لحن زیبا و دلنشین آیات شریفه قرآن کریم را قرائت می کرد ساعتها در گوشه‌ای از اتاق با صدای آرامش دهنده قرآن  می خواند همیشه می گفت :«چقدر خوب است رو به قبله قرآن بخوانیم» و بیشتر روزهای دوشنبه پنجشنبه را روزه می‌گرفت

عضویت در سپاه پاسداران

همزمان با آغاز جنگ تحمیلی او نیز همانند دیگر جوانان قدیم کشورمان وارد سپاه پاسداران شد و از آن طریق به جبهه اعزام شد و لباس سبز پاسداری را برای دفاع از ناموس و شرف خود بر تن کرد تا بتواند خدمت های بیشتری به جامعه بکند.

نمابنده بخشدار

در سال ۱۳۵۸ به علت وضعیت نابسامان اقتصادی مسئولیت امور صنفی شهر اندیمشک را به عهده گرفت با تلاش و زحمت بسیار توانست تا حدود زیادی از مشکلات کمبود ارزاق شهر را بکاهد به دلیل شایستگی که در انجام امور محوله در تامین لوازم مورد احتیاج شهر از خود نشان داد که ایشان به سمت نماینده بخشدار در شرکت «اس پی» منصوب گردید

قدم در راه خدا

وی در مدت دو سال تمام امور صنفی به کار مشغول بود ولی هیچ حقوقی دریافت نمی‌کرد می گفت دوست دارم در راه خدا قدم بردارم وفی سبیل‌الله کار کنم حتی وقتی بخشدار اندیمشک بود مقدار کمی پول می‌گرفت و آن را هم به مستضعفین می داد و در امور شخصی به کار نمی برد

شهادت

وی در جبهه حضور فعال و جوانمردانه داشت و همیشه داوطلبانه به کارها می پرداخت.در تشکیل بسیج عشایر در اندیمشک و دزفول همکاری نزدیک داشت مسئولیت تهیه لوازم نظامی مورد نیاز فرماندهی بسیج سپاه اندیمشک مسئولیت طرح لبیک یا خمینی و فرماندهی سپاه الوارگرمسیری از جمله مسئولیت‌های وی بود سرانجام در روز ۱۰ اسفند ماه سال ۱۳۶۲ در حالی که فرمانده گردان قائم را برعهده داشت و در عملیات خیبر شرکت کرد و در منطقه طلاییه به شهادت رسید

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده