پدر شهید «محمد ولی یونسی» تعریف میکند: من و او با هم به سنگرهای تصرف شده دشمن بعثی برای سرکشی میرفتیم ایشان اکثر فشنگهای رسام را جمع میکرد و شبها به طرف دشمن شلیک میکرد، عاشق فشنگ رسام بود.
شهید «فتحالله اکبرزاده» در برابر مشکلات، صبور بود و در گفتار، صادق. همیشه میگفت: در نماز جمعه شرکت کنید چرا که دشمن از صفوف محکم نماز جمعه وحشت دارد.
شهید «مصطفي رمضان نيا علیزاده » معتقد بود: «باید با دشمنی که با نظام مقدس جمهوری اسلامی خصومت دارد، سر جنگ داشت، تا جرات جسارت به دین اسلام و میهن را نداشته باشد.»
شهید «سبزعلی خداداد» در جلسات مذهبی، روحانی بزرگوار «شهید ابوالقاسم بزاز» که در مسجد محل برگزار میشد، شرکت میکرد. از همین طریق بین او و شهید بزاز رابطه صمیمی و بسیار نزدیکی بر قرار شده بود. به تدریج روحیه سیاسی، انقلابی در او هویدا شد به طوری که میگفت: «من فعالیتهای وسیع انقلابی خودم را مدیون «شهید بزاز» هستم.
شهید «ابوالقاسم اکبری نودهکی» به حجاب اهمیت زیادی میداد و توجه خاصی به رعایت شئونات اسلامی داشت و درمورد تهمت زدن و یا ضایع کردن حق دیگران فوق العاده حساس بود. در خصوص حفظ حجاب و رعایت مسائل دینی به اهل خانواده تذکر میداد.
شهید «علی همت قاسمی» بعد از پایان سال اول دبیرستان به خاطر علاقهای که به نظام مقدس اسلامی داشت استخدام نیروی انتظامی درآمد بعد از یک سال خدمت دوره آموزشی در اداره تشخیص هویت تهران مشغول به کار شد.