خاطرات/ «مرگ بر شاه»
به گزارش نوید شاهد خوزستان، سردار شهید عبدالرضا معصومی فرزند احمد، سوم مرداد 1339 در خانوادهای اصیل، متدین و مستضعف در شهرستان بهبهان چشم به جهان گشود. پس از مدتی به همراه خانواده خویش به شهرستان امیدیه نقل مکان نمودند. وی در دوران کودکی فردی بسیار فعال و پرجنب و جوش بود و رابطه بسیار عمیق عاطفی با مادرش به وجود آمده بود.
با شروع جنگ تحمیلی مسؤلیتهای مختلفی از جمله مسئولیت پاسگاه شهر مریوان، مسئولیت در سپاه پاسداران شهرستان امیدیه(آغاجری)، مسئول تدارکات تیپ امام حسن(ع)، شرکت در عملیاتهای مختلف از جمله بدر و خیبر با عنوان مسئول دسته و مسئول پرسنلی و معاون پادگان شهید حبیب الهی اهواز به وی واگذار می شود و سرانجام در تاریخ 22 بهمن 1364 هنگام عملیات والفجر 8 در منطقه فاو (محور ام الرصاص) در مورد اصابت گلوله مزدوران قرار می گیرد و به آرزوی دیرین خود می رسد. پیکر مطهرش در گلزار شهدای امیدیه به خاک سپرده شده است.
متن خاطره:
یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ماه محرم سال 56 همزمان با اوج گیری مبارزات مردمی تصمیم گرفتیم هنگام برپایی مراسم سخنرانی و سوگواری امام حسین(ع) علیه رژیم شاه شعار بدهیم. این درحالی بود که جاسوسان و ماموران ساواک کلیه تجمعات را به شدت نظارت می کردند.
قرار بر این بود در بین روضه با خاموش نمودن فیوز برق مسجد علیه رژیم شاه شعار دهیم. به خوبی در خاطر دارم که مدتی پس از خاموشی هیچکس جرات شعار دادن علیه شاه را نداشت.
ناگهان عبدالرضا با صدای بلند فریاد زد «مرگ بر شاه» همه از ترس ساواک در جای خود میخکوب شدند. پس از آن ماموران ساواک اقدام به بستن درب مسجد نمودند ولی بچه ها موفق شدند عبدالرضا را فراری دهند.
عبدالرضا مدتی در نانوایی یکی ازاهالی محل مخفی شد و بعداز مدتی از بهبهان فرار کرد. ماموران رژیم ستم شاهی با ارعاب حاضرین هویت شعاردهنده رامشخص کردند.
مزدوران رژیم ستم شاهی با مراجعه و ضرب و شتم پدرش، از وی تعهد گرفتند که پس ازمراجعه عبدالرضا به ساواک تحویل بدهند.