خاطره ای از اولین شهید دفاع مقدس شهرستان دزفول؛
يکشنبه, ۲۵ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۵۵
«وقتی که کودتای نافرجام مزدوران آمریکایی رخ داد، وی در جبهه به سر می برد و با تیزبینی خاصی عناصر کودتا را در اطراف خود زیر نظر داشت. در یکی از گفته هایش بیان کرد:« که اگر خود تنها باشم هم در مقابل آنها خواهم ایستاد مگر از سر جنازه من عبور کنند تا بتوانند بر اسلام و مسلمین ضربه بزنند...»در ادامه خاطرات شهید نعمت الله پولادی را از زبان دوستش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید نعمت الله پولادی در دیماه ۱۳۳۹ در شهرستان دزفول به دنیا آمد. وی فرزند دوم خانواده و دارای چهار خواهر و دو برادر بود. تحصیلاتش را از دبستان تا دبیرستان به بهترین شکل ادامه داد و  دیپلمش را در رشته علوم انسانی گرفت.در دوره خدمت مقدس سربازی در درگیری بیست و یکمین روز شهریور ۱۳۵۹ ساعت ۱۲ ظهر وقتی که جنگ شدت بیشتری یافت و برادران همرزمش یکی پس از دیگری شهید می شدند، داوطلبانه وارد صحنه نبرد شد و خدمه تفنگ ۱۰۶ گردید. در حین درگیری در ساعت ۲ بعدازظهر همان روز به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن خاطره شهید نعمت الله پولادی:

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، شهید نعمت الله پولادی برای خدمت مقدس سربازی احضار گردید، ضمن تکمیل دانش نظامی به مبارزه بی امان بر علیه فریب خوردگان ملحد کمونیست پرداخت.سپس برای ادامه خدمت سربازی به پادگان خرمشهر منتقل شد. با شروع درگیری های مرزی ایران و عراق در مرزهای جنوبی، برای حفاظت از مجتمع پتروشیمی، مدت سه ماه به مرز ایران و عراق رفت.

وقتی که کودتای نافرجام مزدوران آمریکایی رخ داد، وی در جبهه به سر می برد و با تیزبینی خاصی عناصر کودتا را در اطراف خود زیر نظر داشت. در یکی از گفته هایش بیان کرد:« که اگر خود تنها باشم هم در مقابل آنها خواهم ایستاد مگر از سر جنازه من عبور کنند تا بتوانند بر اسلام و مسلمین ضربه بزنند.»

او فرمانده خائن گردان خودشان را به همراه دوستان همرزمش تحویل دادگاه ارتش داد. از او سؤال کردند اگر کودتا پیروز می‌شد و ارتش عراق حمله می کرد، آیا پادگان شما تسلیم می شد؟ جواب داد:« اگر تمام پادگان هم تسلیم می شد، ما دیپلمه های وظیفه دزفولی تسلیم نمی شدیم.» پس از اینکه درگیری های مرزی شدیدتر شد، او نیز به مرز شلمچه اعزام شد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده