چهارشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۰۲
«حسین از شدت علاقه­ ی مسعود به حاج صادق خبر داشت، بدون این­که از قبل چیزی به مسعود بگوید، رفت اهواز و حاج صادق را با خودش عیادت مسعود آورد. قیافه ­ی مسعود با دیدن حاج صادق دیدنی بود. انگار می­ خواست بال در بیاورد. به اندازه­ای خوشحال شده بود که نزدیک بود از فرط خوشحالی بزند زیر گریه! و این عیادت کننده ی ویژه ای برای حسین بود...»در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان دوست و همرزمش«علیرضا مجدی نسب» در نوید شاهد بخوانید

 

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید «مسعود گرگ‌زاده» در بيستم شهريور 1344، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش رضا، مغازه لوازم الكتريكی داشت و مادرش را زهرا می‌نامیدند. دانش آموز دوم متوسطه در رشته تجربی بود. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيستم بهمن‌ماه 1361، در فكه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.

خاطرات/  

متن خاطره شهید مسعود گرگ زاده:

مسعود از جمله کسانی بود که شهید حسین ناجی علاقه­ ی زیادی به او داشت و با هم حسابی اُخت بودند. با این­که سن و سال مسعود از حسین خیلی کمتر بود. مسعود که از تربیت­ یافتگان مکتب حسین بود، در اثر تصادفی که برایش پیش آمده بود، مدتی در خانه بستری و به اصطلاح خانه ­نشین شده بود و مدتی که بستری بود، مدام نوار حاج صادق آهنگران بالای سرش روشن بود و علاقه ­ی زیادی به ایشان داشت.

حسین از شدت علاقه­ ی مسعود به حاج صادق خبر داشت، بدون این­که از قبل چیزی به مسعود بگوید، رفت اهواز و حاج صادق را با خودش عیادت مسعود آورد. قیافه ­ی مسعود با دیدن حاج صادق دیدنی بود. انگار می­ خواست بال در بیاورد. به اندازه­ای خوشحال شده بود که نزدیک بود از فرط خوشحالی بزند زیر گریه! و این عیادت کننده ی ویژه ای برای حسین بود.

در آن سن و سالِ نوجوانی، اصلاً انتظار نداشت کسی مثل حاج صادق عیادتش بیاید. انگار دردهایش از یادش رفت. آن روز یک روز فراموش نشدنی برای مسعود بود.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده