سه‌شنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۱۹
«دستم را گرفت و من را به سکوت دعوت کرد، اصلا نگذاشت حرفم تمام شود و گفت:«بابا جان! تو که ندیدی چگونه مردم مستضعف کشته می شوند. من که از امام حسین(ع) بالاتر نیستم، امام حسین حتی فرزند شیرخوارش را فدای اسلام کرد، فرزندان من هم فدای اسلام...»در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان پدرش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید اسماعیل قربانی امیرآبادی در یکم ارديبهشت 1338، در شهرستان دزفول ديده به جهان گشود. پدرش ابراهيم، كارگر بود و مادرش خديجه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته رياضی درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1356 ازدواج كرد و صاحب دو پسر و يك دختر شد. به عنوان سرباز ژاندارمری در جبهه حضور يافت. بيست و ششم خرداد 1360، در دارخوين بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد.

متن خاطره شهید اسماعیل قربانی امیرآبادی:

پدر نگاهی به عکس شهید اسماعیل کرد و گفت:« مهربان بود، کلا" اهل عشق و صفا بود. من به عنوان پدرش نمی توانم بزرگی عظمت روح او را توصیف کنم. اسماعیل از همان جوانی اهل قرآن، دعا و نیایش بود.»

اشک در چشمانش حلقه زد و آرام گفت:«حرف من نیست حرف تمام دوستانش هست اسماعیل خیلی با معرفت و با مرام بود. به خوبی بخاطر دارم اولین باری که آمد مرخصی خیلی خوشحال بود و من و مادرش نگران بودیم کنارش نشستم و به آرامی گفتم:«پسرم تو خانواده داری، مادری ضعیف داری، همسر و فرزند داری که باید از آنها نگهداری کنی...»

دستم را گرفت و من را به سکوت دعوت کرد، اصلا نگذاشت حرفم تمام شود و گفت:«بابا جان! تو که ندیدی چگونه مردم مستضعف کشته می شوند. من که از امام حسین(ع) بالاتر نیستم، امام حسین حتی فرزند شیرخوارش را فدای اسلام کرد، فرزندان من هم فدای اسلام.»

با این سخنانش سکوت کردم و در دلم برایش دعا کردم.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده