به مناسبت سوم خرداد و سالروز آزادسازی خرمشهر؛
پنجشنبه, ۰۳ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۲۸
«پس از بازرسی کامیون اسناد و مدارک اطلاعاتی و نقشه‌هایی را پیدا کردیم. سیدرضا مدارک و نقشه‌ها را جمع آوری و آن‌ها را بسته بندی کرد و پس از بسته بندی مدارک، ترک موتور نشست بارانی از تیر به سمت ما شلیک شد. کامیون به عنوان جان‌پناه و دیوار جلوی تیرها را گرفت تا به ما اصابت نکند. موتور را روشن کردم و با سرعت هر چه تمامتر از روی خاکریز حرکت کردیم و پس از آن به سوی چادر نیروهای خودی رفتیم تا اسناد و مدارک را به فرماندهی تیپ ۲۲ تحویل دهیم ...»در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان همرزمش «مصطفی عمادی» در نوید شاهد بخوانید.

 

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید «سیدعبدالرضا موسوی» بعد از شهادت محمد جهان‌آرا فرماندهی سپاه خرمشهر را بر عهده گرفت. او هم همانند همرزمان شهیدش آنقدر حماسه آفرید تا نهایتا در مرحله سوم عملیات ‌«الی بیت‌المقدس» و در آستانه فتح خرمشهر به شهادت رسید.

موسوی ۲۹ فروردین ۱۳۳۵ در خرمشهر متولد شد. او که یکی از شاگردان ممتاز در تمام دوران تحصیل بود موفق به اخذ مدرک دیپلم با معدل ۱۹ و ۵۸ صد شد و رتبه اول را در کنکور اعزام به خارج کسب کرد. اما چون در تمام رشته‌های پزشکی دانشگاه‌های کشور قبول شده بود، تهران را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.

اخراج از دانشگاه

موسوی از همان زمان فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و پس از مدتی خود را به دانشگاه اهواز انتقال داد. در اهواز چندین مرتبه از طرف گارد دانشگاه به علت فعالیت سیاسی به او اخطار داده شد. تا اینکه در سال ۱۳۵۵ از دانشکده اخراج شد. او پس از این ماجرا اولین تظاهرات در شهر خرمشهر را سازماندهی ‌کرد که در همین زمان توسط ساواک دستگیر و به زندان افتاد. موسوی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از زندان آزاد و با کانون فرهنگی-نظامی خرمشهر به همکاری پرداخت. سپس به تشکیل کلاس‌های ایدئولوژی در کانون فتح آبادان و تدوین جزواتی در تفسیر نهج البلاغه همت گماشت و در قسمت تدارکات جهاد سـازندگی نیز فعـالیت کرد.

آشنایی با محمد جهان‌آرا / تصمیم برای فعالیت دیپلماتیک در خارج از ایران

او که قبـل از پیروزی انـقلاب در خرمشهر با «سیدمحمد جهان‌آرا» آشنا شده بود،‌ به دعوت او وارد نهاد مقدس سپاه شد و در قسمت آموزش و عملیات نقش عمده‌ای ایفا کرد و در آبان ماه سال ۱۳۵۸ برای مدت کوتاهی به دانشگاه رفت، اما احساس مسئولیت او را به سپاه بازگرداند و با آغاز جنگ به نبرد با دشمن پرداخت و چندین مرتبه مجروح شد. موسوی در فاصله سقوط خرمشهر تا سقوط بنی‌صدر برای استخدام در وزارت امور خارجه به تهران رفت تا اینکه بتواند در یکی از کشورهای خاورمیانه فعالیت دیپلماتیک داشته باشد ولی با سقـوط بنی‌صدر به جبهه بــازگشت.

مـوسوی پس از شهادت جهـان‌ آرا فرماندهی سپـاه خرمشهر را بر عهده گرفت. او با آغاز عملیات بیت‌المقدس نیروهای تیپ ۲۲ بدر را سازماندهی کرد. مسئولین فــرماندهی تیپ را به او سپردند اما موسوی آن را نپذیرفت سرانجام فرمانده دلاور خرمشهر در مرحله سوم عملیات بیت‌المقدس سال ۱۳۶۱ به شهادت رسید و مهمان خوان گسترده الهی شد.

متن خاطره شهید عبدالرضا موسوی:

«مصطفی عمادی» همرزم شهید موسوی درباره روایت شهادت سید عبدالرضا موسوی فرمانده سپاه خرمشهر می‌گوید: «عملیات بیت‌المقدس آغاز شد و خرمشهر به عنوان عمل کننده در عملیات، تیپ ۲۲بدر را در این عملیات شرکت داد. تیپ ۲۲ بدر در دو مرحله از عملیات شرکت کرده و تلفات زیادی نیز متحمل می‌شود. این تیپ در بیابان‌های نزدیک عملیات چادر زد. تازه از اهواز آمده بودم تا در این عملیات شرکت کنم.

عبدالله نورانی به عنوان فرمانده تیپ به من دستور داد تا به عنوان نیروی اطلاعاتی از منطقه اطلاعات کسب کند. از آنجایی که شهید سیدرضا موسوی فرماندهی سپاه خرمشهر را به عهده داشته در این عملیات شرکت می‌کند تا به همه نیروهای سپاه خرمشهر سرکشی و از وضعیت منطقه اطلاعات کسب کند و در پیروزی هر چه سریع‌تر این عملیات نقش موثری داشته باشد. من آماده مأموریت شدم، سید رضا نیز همراهم جهت کسب اطلاعات و شناسایی با یک دستگاه موتورسیکلت همراه می‌شود.

پس از طی مسافتی به خاکریزی که مابین نیروهای خودی و دشمن بعثی وجود داشت برخورد می‌کنند، در آن طرف خاکریز، کامیونی که متعلق به دشمن از حرکت ایستاده بود وجسد چند عراقی کشته شده در آن دیده می‌شد. هر دو تصمیم گرفتیم به طرف کامیون برویم تا اگر سندی در آنجا یافتیم به همراه خود بیاوریم. سوار موتورسیکلت شده و از روی خاکریز رد شدیم و به نزدیک کامیون رسیدیم. پس از بازرسی کامیون اسناد و مدارک اطلاعاتی و نقشه‌هایی را پیدا کردیم. سیدرضا مدارک و نقشه‌ها را جمع آوری و آن‌ها را بسته بندی کرد و پس از بسته بندی مدارک، ترک موتور  نشست.

 شهیدان محمد جهان‌آرا و عبدالرضا موسوی 

زمان بازگشت فرا رسید و خود را برای بازگشت آماده کردیم. عراقی‌ها متوجه ما شدند و شروع به شلیک کردند. بارانی از تیر به سمت ما شلیک شد. کامیون به عنوان جان‌پناه و دیوار جلوی تیرها را گرفت تا به ما اصابت نکند. موتور را روشن کردم. با سرعت هر چه تمامتر از روی خاکریز حرکت کردیم و پس از آن به سوی چادر نیروهای خودی رفتیم تا اسناد و مدارک را به فرماندهی تیپ ۲۲ تحویل دهیم. با مطالعه اسناد و مدارک و نقشه‌ها مشخص شد که مدارک و نقشه‌ها حاوی اسرار مهمی در رابطه با عملیات است.

موقع اذان ظهر (۱۸ اردیبهشت) رضا برای اقامه نماز جماعت آماده شد و به چادر شهید قاسم داخلزاده جهت اقامه نماز رفت. پس از پایان نماز از بچه‌ها خداحافظی کرد. زمانی به طول نینجامید که هواپیمای دشمن منطقه را بمباران کرد و سید عبدالرضا موسوی بر اثر اصابت ترکش راکت هواپیما به شهادت رسید.»

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده