اولین داوطلب مسجد شریعتی

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید عبدالرضا انداوه یکم مرداد ۱۳۲۷ در خانواده ای فقیر و مذهبی در یکی از محله های فقیرنشین شهرمان دزفول قهرمان متولد شد و به خاطر عشق وافر به ائمه اطهار، عبدالرضا نامگذاری گردید. پدرش صفر و مادرش فاطمه نام داشت. وی در دامن مادری مهربان رشد کرده بود، به دلیل مشکلات زندگی مجبور بود که به خاطر رفع مسائل مادی خانواده، همزمان با تحصیل در مدرسه به کار نیز بپردازد تا درتأمین معاش خانواده خود کمک بنماید تا پايان دوره ابتدايي درس خواند و كارگری میکرد و حتی به همین منظور به جزیره کیش رفت و با وجود گرمای طاقت فرسا، بتواند مخارج خانواده را تأمین نماید.

تظاهرات بر علیه نظام شاهنشاهی

وی به خاطر اینکه دارای پدری روحانی بود، همگام با رشد سنی خود با مسائل اسلامی نیز بیشتر آشنا می شد و همچنین روز به روز به ماهیت رژیم سفاک پهلوی بیشتر پی می برد و در براندازی رژیم جنایتکار پهلوی، همگام با امت بپا خاسته، سهم بسزایی داشت و هیچگاه کارهایی که او در دوران تظاهرات بر علیه نظام شاهنشاهی انجام می داد فراموش نمی شود، تا اینکه به یاری خدا انقلاب پیروز شد و ایشان نیز به خاطر عشق و علاقه زیاد به رهبری امام و این انقلاب تا سر حد جان در حفظ و نگهداری آن کوشید.

پیروزی انقلاب اسلامی

همگی در ابتدای پیروزی انقلاب به یاد داریم که افراد فرصت طلب و منافق و کمونیست های از خدا بی خبر در همان ابتدا می خواستند از راه تحصن های متعدد و انتشار کتاب های مضر و تظاهرات بیهوده، این انقلاب تازه پا گرفته را در نطفه خفه نمایند و شهید عبدالرضا، خوب این مسئله را درک می کرد. او قاطعیت عجیبی در مقابل اینچنین افراد داشت و هر کجا که چنین افرادی می خواستند آشوب و بلوا به راه بیندازند، حاضر بود و مانع کار آنها می شد، خلاصه یک حزب اللهی تمام معنا بود. عشق و علاقه عجیبی به روحانیت در خط امام داشت و از افرادی که خود را به عناوین مختلف به خاطر سوءاستفاده به امام می چسباندند دل پرخون داشت.

سرپرست خانواده

بعد از فوت پدر، ایشان مسئولیت سنگین سرپرستی خانواده را بر دوش می کشید. خود اصلاً به مال و مقام و کبر و غرور گرفتار نشد و علاوه بر اینکه هیچ وقت فریب شعارهای به ظاهر زیبای گروه ها را نخورد، از آنها نیز متنفر بود و دنباله‌روی امام خمینی (ره) بود تا اینکه دست جنایتکار آمریکا از آستین مزدوران جیره خوار خود صدام به درآمد و انقلاب تازه پا گرفته ما را قصد داشت نابود کند و به خاک میهن اسلامی ما علناً تجاوز کند. و همزمان با حمله ی متجاوزین بعثی و تشکیل بسیج، ایشان جزو اولین افرادی بود که جهت ثبت نام و عزیمت به جبهه به مسجد شریعتی(لب خندق ) مراجعه کرد و مدتی قریب به دو سال که در این ستاد فعالیت چشمگیر و شبانه روزی داشت.

شهادت

وی از سوي بسيج در جبهه حضور يافت و همیشه در امر جبهه رفتن پیشقدم بود و بارها در جبهه برای مدت های طولانی حاضر بود تا از این راه دین خود را نسبت به اسلام و قرآن ادا نماید و  سرانجام سي و یکم تير 1361 در كوشك بعد از شرکت در چندین عملیات بزرگ و موفقیت آمیز، در عملیات ظفرمند رمضان که به دنبال امر تکمیل دفاع بود، که در خاک عراق در شهر بصره ندای حق را لبیک گفت و به دیدار آفریدگار خود شتافت و به آرزوی دیرینه خود رسید.