بسیار به فکر مردم و محرومین بود

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید سید احمد محمودی‌نژاد دزفولی پانزدهم خرداد 1344در شهرستان دزفول در خانواده‌ای مومن و مذهبی بدنیا آمد. پدرش سید محمدکاظم نام داشت و کارمند سازمان آب و برق بود و مادرش آذر نام داشت. وی در خانه ای پر از مهر و محبت بدنیا آمد وقتی بدنیا آمد پدرش او را در آغوش کشید و در گوشش اذان گفت و از شوق قطرات اشک از چشمانش جاری شد. او برای بدنیا آمدن فرزندش بسیار خوشحال و تولد فرزندش را نعمت و موهبت خداوند می‌دانست.

دوران کودکی

دوران کودکی را در کنار والدینش و خواهر و برادرانش بزرگ شد. وی توانست از آموزش های دینی و مذهبی خانواده در دوره کودکی بهرمند شود و در آغوش پر از مهر و محبت دوستان و همسایه ها پرورش یابد. در سن شش سالگی با شور و اشتیاق فراوان به مدرسه رفت و وقتی روی نیمکت مدرسه نشست برای مادر و پدر و محیط خانه دلتنگ بود .ولی از آنجایی که به والدینش قول داده بود که به نحو احسن درس بخواند همیشه بسیار منظم و پر تلاش بود و در یادگیری دروس مدرسه همیشه ثابت قدم بود.  در کلاس درس تمرکز کامل داشت و همیشه وقتی سر کلاس بود پس از درس تمام موارد را مرور می کرد و اگر گاهی همکلاسی هایش در درس و مدرسه به مشکلی برخورد می کردند به یاری آنها می شتافت .

دوران نوجوانی

وی توانست دوره ابتدایی را با موفقیت سپری کند و پس از آن در مدرسه راهنمایی ثبت نام شد .دوره راهنمایی او مصادف با دوره قبل از انقلاب اسلامی و ورود امام خمینی بود، وی  به همراه دوستانش مانند نوجوانان سرتاسر ایران اسلامی زمینه های ورود امام را به کشور مهیا می کردند .پسری زرنگ و فرز و زبل بود اما خط قرمزش امام خمینی(ره) بود  بسیار معتقد به انقلاب و امام خمینی بود .ایشان تمام ضعف و محرومیت مردم را از بی درایتی شاه و مسئولین رژیم ستمشاهی می دانست .همیشه سر هر نمازش برای سرنگونی شاه دعا می کرد. وی در تمام مبارزات و تظاهرات های علیه رژیم شاه شرکت می کرد.روی دیوارها شعار می نوشت و در سخنرانیهایی که روحانیت آن زمان علیه رژیم انجام می داد بصورت مستمر شرکت داشت .

کمک خرج خانواده

در تمام دوران مبارزات علیه رژیم با تلاش و ایمانی که داشتند با عزمی جزم و روحیه ای پر نشاط به فعالیت می پرداخت .پس از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی ادامه تحصیل داد و توانست دیپلم اقتصاد خود را با موفقیت اخذ کند و پس از آن به فعالیت و کار پرداخت. برای اینکه بتواند کمک خرج مادر و پدر باشد  پس از فارغ التحصیلی از مدرسه به شغل های متفاوتی دست زد و تلاش می کرد تا بتواند به هر صورتی که شده به خانواده خود کمک کند . علاوه بر آن بسیار به فکر مردم و محرومین بود بسیار فعال در بسیج بود و برای کمک به مردم همیشه ثابت قدم و پیش قدم بود 

شهادت

با شروع جنگ بسیار ناراحت و نگران بود و دوست داشت با تلاش و مجاهدت برای پیروزی حق علیه باطل او نیز داوطلب به جبهه برود .پس به عنوان های مختلف به فعالیت در پشت جبهه ها مشغول شد ولی باز هم او را راضی نکرد.سرانجام به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت و در بيست و هشتم تیر 1366 ، درجبهه های نبرد در  محور كرمانشاه - سنندج هنگام انجام مأموریت دچار سانحه رانندگي شد و به شهادت رسيد. مزار وي شهيدآباد زادگاهش واقع است.