امیر سپهبد علی صیاد شیرازی/
شنبه, ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۳
نوید شاهد: در حال تدارک مقدمات اجراي اين طرح بودم که نامه اي از نيروي زميني آمد . دستور داده بودند قرارگاه عملياتي را به هم بزنم و مشاور لشگر 28 کردستان باشم . احساس کردم خيانتي در جريان است . نمي توانستم باور کنم که در جمهوري اسلامي ، کساني باشند که از نجابت و نيت پاک آناني که خود را فداي انقلاب مي کنند و با دست خالي با دشمن مي جنگند ، سوءاستفاده کنند و دست به خيانت بزنند .
احساس مسئوليتي که مي کردم ، نمي گذاشت راحت بنشينم . با صندلي چرخدار راه مي رفتم و کارها را به انجام مي رساندم . مدت ها بود که نگران شهر بوکان بودم .

براي آزادسازي آن طرحي ريختم . در حال تدارک مقدمات اجراي اين طرح بودم که نامه اي از نيروي زميني آمد . دستور داده بودند قرارگاه عملياتي را به هم بزنم و مشاور لشگر 28 کردستان باشم .

احساس کردم خيانتي در جريان است . نمي توانستم باور کنم که در جمهوري اسلامي ، کساني باشند که از نجابت و نيت پاک آناني که خود را فداي انقلاب مي کنند و با دست خالي با دشمن مي جنگند ، سوءاستفاده کنند و دست به خيانت بزنند .

وضو گرفتم و نماز حاجت به درگاه خدا به جا آوردم که توفيق دهد بتوانم کار را تمام کنم و دست ضد انقلاب و دشمن را به طور کامل از کردستان کوتاه کنم . تصميم خودم را گرفتم . سه جمله به عنوان جواب به نيروي زميني نوشتم : " من به دستور شوراي عالي دفاع آمده ام و به دستور آن هم خواهم رفت . در حال حاضر کار ما در منطقه تمام نشده است و به همين دليل سرکار مي مانم و نمي روم ، مگر اين که از تهران دستور برسد . "

اين نامه بهانه اي شد که بني صدر بتواند از آن به عنوان سند تمرد عليه من استفاده کند و او من را از کار برکنار کرد . درجه هايي را که داده بود ، پس گرفت و از نيروي زميني ارتش اخراج کرد . با اين که مجروح بودم و به وسيله صندلي چرخدار رفت و آمد مي کردم ، برخوردهاي توهين آميزي با من شد . اگر نبود سفارش آيت الله خامنه اي که گفته بودند صبر کنم ، اين شرايط را هرگز تحمل نمي کردم .

بزرگان زيادي براي نگه داشتن من در کردستان تلاش کردند ؛ مانند : آيت الله خامنه اي ، آقاي هاشمي رفسنجاني ، شهيد بهشتي و شهيدان محراب دستغيب ، مدني ، اشرفي اصفهاني و صدوقي ولي موفق نشدند .

حضرت امام چون مقيد به قانون بودند و من هم برخوردم خلاف قانون و مقررات بود و از طرفي چون نمي خواستند بهانه به دست بني صدر بدهند ، فرمودند : " بايد طبق مقررات برخورد شود . "

در آن روزها ، آقاي هاشمي رفسنجاني برايم وقت گرفت و يک بار به ديدار امام رفتم . ايشان مهربانانه حالم را پرسيدند و کنار خودشان نشاندند . آن ديدار هفده دقيقه طول کشيد که بيشتر اين مدت را من حرف زدم و ايشان گوش دادند .

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده