نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - شهدای استان فارس
مروری بر زندگی نامه شهيد "محمدعلی قائدی"
«شهيد "محمدعلی قائدی" تیر سال 1337 به دنیا آمد. او عضو شورای روستا بود و برای سامان بخشی روستا می کوشید اما با آغاز جنگ تحمیلی تصمیم گرفت به جبهه برود...» با ما همراه باشید.
کد خبر: ۴۷۸۴۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۶

شهید "مهرداد احمدی لاری" 16 مهرماه 1339 در شيراز دیده به جهان گشود و اردیبهشت سال 1365 مفقود الاثرشد.
کد خبر: ۴۷۸۲۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۱

مروری بر زندگی نامه شهید "مهرداد احمدی لاری"
شهید "مهرداد احمدی لاری" مهر سال 1339 در شيراز به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا مقطع دیپلم گذراند و سال 1363 به جبهه اعزام شد.
کد خبر: ۴۷۸۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۳

شهيد "عليرضا فرخی" فروردین سال 1348 در شهرستان آباده به دنیا آمد و بیست و پنج سال بعد، یعنی فروردین سال 1373 به دست منافقین کوردل به شهادت رسید. در ادامه تصاویری از این شهید گرانقدر تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۴۷۸۱۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۳۱

وصیت نامه شهيد "عليرضا فرخی"
شهيد "عليرضا فرخی" در وصیت نامه خود می نویسد: «خدای من وقتى با برخى از سربازان امام زمان برخورد مى‌كنم دلم پرواز مى‌كند و به سوى تو مى‌رود...»
کد خبر: ۴۷۸۱۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۳۱

زندگی نامه شهيد "عليرضا فرخی"
شهيد "عليرضا فرخی" فروردین سال 1348 در شهرستان آباده به دنیا آمد.16 ساله بود که به جبهه رفت. او در وصیت نامه خود می نویسد:« برادر مؤمن موقعى كه شهيد مى‌شود مانند همان طوطى است كه از قفس آزاد مى‌گردد...»
کد خبر: ۴۷۸۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۳۱

خاطره ای از شهید "خادم صادق"؛
همرزم شهید حاج "منصور خادم صادق" در خاطره ای روایت می کند: نیروهای لشکر در سه محور عملیاتی فاو، شلمچه و جزیره مجنون مستقر بودند. وقتی برای سرکشی نیروها به فاو می رفتیم می دیدیم حاج منصور آنجاست...
کد خبر: ۴۷۸۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۳۱

شهید نوذر ايزدي در سال 1342 در روستای ايزدخواست به دنیا آمد و در عمليات کربلاي 10 در منطقه کردستان به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۷۷۸۳۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵

یکی از همرزمان شهيد "قنبر اسدپور" در خاطره ای می گوید: نیمه شب بود و قنبر به نماز ایستاده بود برای خودش حال عجیبی داشت...
کد خبر: ۴۷۷۷۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۴

خاطره ای از شهید "مهدی ظل انوار"؛
یکی از همرزمان شهید "مهدی ظل انوار" در خاطره ای می گوید: شب عملیات بود. بچه هاي گردان امام حسین(ع) را دو قسمت کرده بودیم، عده اي قرار بود با شنا عرض کانال ماهی را طی کنند و خود را به دژ عراق برسانند...
کد خبر: ۴۷۷۷۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۰۱

خاطره ی از شهيد "حسين دريابار"؛
فرزند شهيد "حسين دريابار" در خاطره ای می گوید: پدر ما را هم برای زندگی به اهواز می برد. یک بار پدر بزرگ به پدر گفت: «حسین چرا محسن و سعید را هم با خود به منطقه می بری، خودت مجبوری آنها چه گناهی دارند؟»...
کد خبر: ۴۷۷۷۴۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۴

خاطره ی از شهيد "حسين دريابار"؛
همرزم شهيد "حسين دريابار" در خاطره ای می گوید: یک روز قبل از عملیات بود که حسین را دیدم. با شادی فوق العاده ای به سمت من آمد و گفت: «داداش دیشب امام را در خواب دیدم...
کد خبر: ۴۷۷۷۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۴

خاطره ای از شهيد "حسين دريابار"؛
همرزم شهيد "حسين دريابار" در خاطره ای می گوید: ...دیگر توانی در بدن ما باقی نمانده بود. به اولین سنگر که رسیدیم، یا الله ای گفتیم و هر دو در جایی خالی خوابیدیم. سنگر روشن شده بود...
کد خبر: ۴۷۷۷۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۳

خاطره ای از شهید "کمال ظل انوار"؛
یکی از همرزمان شهید "کمال ظل انوار" در خاطره ای می گوید: آخرین شب جمعه قبل از عملیات کربلای 5 بود. در منطقه، زیر چادر دعای کمیل برپا کرده بودیم، بچه ها با اشک و سینه زنی آقا صاحب الزمان(عج) را صدا می زدند. اواسط دعا بود که...
کد خبر: ۴۷۷۶۸۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۳

خاطره ای از شهید "سید محمد کدخدا"؛
مادر شهید "سید محمد کدخدا" در خاطره ای می گوید: همیشه قبل از اعزام در گوشش آیت الکرسی می خواندم که سالم برگردد. آن بار مرا برد گلزار شهدا، گفت: ببین مامان، همه دوستام دارن شهید می شن، اما من خمپاره هم کنارم زمین بخوره، به خاطر دعای شما یه ترکش هم نمی خورم!
کد خبر: ۴۷۷۶۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۴

شهيد "حبيب روزیطلب"  در دفتر خاطراتش می نویسد: ...حالت های عجیب از حضور دائمیش و جلای قلبش را نمی گویم، تواضع عجیبی را که پیدا کرده بود نمی گویم. کلمه ای را که با همه وجودش به کار می برد می گویم. او می گفت: قلبم کنده شده است و دیگر میل به ماندن ندارم!...
کد خبر: ۴۷۷۶۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۳

خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «11»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: « اگه فردا تا قبل از ساعت 10 نورآباد برسم با برادرم مشهدی نجف که فردا می‌خواهد مادرم را ببرد یاسوج تا پایش را عمل کند با اون‌ها می‌روم یاسوج و دانشگاه ثبت‌نام خود را انجام می‌دهم و...» متن خاطره یازدهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۷۶۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۵

خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «10»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «الآن که دارم نوک خودکار را به حرکت درمی‌آورم حالم بهتر از چند روز قبل هست و دلیلی که من توانستم حال خودم را بهتر جلوه دهم این بود که...» متن خاطره دهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۷۶۷۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۳

خاطره خودنوشت شهید عسکر زمانی «9»
شهید «عسکر زمانی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «از خدا بخاطر اينكه من را وارد چنين مكاني كرد كمال تشكر را دارم و از او مي خواهم كه كمك كند تا شكر چنين نعمتي را در حد توان خود به جا آورم و از او درخواست دارم تا...» متن خاطره نهم این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۴۷۷۶۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۳

خاطره ای از شهید "محمدمهدی فریدونی"؛
یکی از دوستانش در خاطره ای می گوید: تپۀ‌ شهدای‌ فسا‌ شده‌ بود‌ پاتوقش.‌ دلش‌ که‌ می‌گرفت‌ یا‌ اگر‌ گره‌ای‌ در‌ کارش‌ می‌افتاد،‌ می‌رفت‌ زیارت‌ قبور‌ شهدا‌ تا‌ بلکه‌ از‌ آن‌ دنیا‌ گره‌ از‌ کارش‌ باز‌ کنند.‌..
کد خبر: ۴۷۷۵۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۲۰