خاطرهای از شهید «مهرداد نجفی»
مادر شهید تعریف میکند: شهید میگفت؛ آن روز که از میدان تیر برگشتیم، اسم بچههای برگشتی را مینوشتند، چون من خسته بودم، خوابم برد و اسمم تو لیست برگشتیها نبود. همان شب نگهبانی بهم دادند، خدایی هوا سرد بود، از بس سرد بود دیگر طاقت نیاوردم و از شدت سرما و خستگی میخواستم پستم را ترک کنم که یک دفعه حالم بد شد و دوستم مصطفی که متوجه شده بود، به بقیه خبر داد.