خاطرات شهدای فارس - صفحه 7

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات شهدای فارس
خاطره شهيد منوچهر الهياری «8»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «پس از اين چند حمله باز هم به راه خود احساس می‌کنم که نزديکتر شده‌ام. من اعتقاد دارم که خدای بزرگ انسان را به اندازه درد و رنجی که در راه خدا تحمل کرده است پاداش می‌دهد و...» قسمت هشتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۵۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۶

خاطره شهيد منوچهر الهياری «7»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «قلبم هر لحظه به خدا نزديکتر می‌شد و همه فکر و ذکرم ستيز با دشمن و پس از آن هم شهادت در راه خدا بود تا اين که حمله رمضان آغاز شد. در دومين حمله رمضان گردان ما شرکت داشت و...» قسمت هفتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۴

خاطره شهيد منوچهر الهياری «7»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «قلبم هر لحظه به خدا نزديکتر می‌شد و همه فکر و ذکرم ستيز با دشمن و پس از آن هم شهادت در راه خدا بود تا اين که حمله رمضان آغاز شد. در دومين حمله رمضان گردان ما شرکت داشت و...» قسمت هفتم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۵۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۴

خاطره شهيد منوچهر الهياری «6»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «آری آن روز برای من ثابت شد که اين امام زمان است که ما را تا قلب دشمن هدايت کرد و توان مقابله را از آن‌ها گرفت...» قسمت ششم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۳

خاطره شهيد منوچهر الهياری «6»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «آری آن روز برای من ثابت شد که اين امام زمان است که ما را تا قلب دشمن هدايت کرد و توان مقابله را از آن‌ها گرفت...» قسمت ششم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۳

خاطره شهيد منوچهر الهياری «5»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: « بزرگترين ما 20 سال داشت و موقعی که ديدند بيست نفر از آن ها تسليم بچه 13 يا 14 ساله شده‌اند خودشان هم خنده‌شان گرفت...» قسمت پنجم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۲

خاطره شهيد منوچهر الهياری «5»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: « بزرگترين ما 20 سال داشت و موقعی که ديدند بيست نفر از آن ها تسليم بچه 13 يا 14 ساله شده‌اند خودشان هم خنده‌شان گرفت...» قسمت پنجم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۲

خاطره شهيد منوچهر الهياری «4»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «فردای آن روز چقدر کُند می‌گذشت و ما بايد هم شب کار را تمام می‌کرديم و هم برادران نيروی انسانی پياده حمله می‌کردند. زمانی که با ذوق و اشتیاق سربندهای قرمز رنگ يامهدی...» قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

خاطره شهيد منوچهر الهياری «4»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «فردای آن روز چقدر کُند می‌گذشت و ما بايد هم شب کار را تمام می‌کرديم و هم برادران نيروی انسانی پياده حمله می‌کردند. زمانی که با ذوق و اشتیاق سربندهای قرمز رنگ يامهدی...» قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۱

خاطره شهيد منوچهر الهياری «2»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «پس از آن موج ترور منافقين شروع و برنامه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت بهشتی و 72 تن شهيد...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۲۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۶

خاطره شهيد منوچهر الهياری «2»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «پس از آن موج ترور منافقين شروع و برنامه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و شهادت بهشتی و 72 تن شهيد...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۲۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۶

شهيد منوچهر الهياری «1»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «اول مرداد سال 1338 در خانواده‌ای عشايری در استان فارس به دنيا آمدم. در آن موقع پدرم عشاير بود. زندگی آن‌ها در کوه‌ها و دشت‌های اطراف ميمند فارس بوده است. دقيقا محل تولد خود را نمی‌دانم و...» قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴

شهيد منوچهر الهياری «1»
شهيد «منوچهر الهياری» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «اول مرداد سال 1338 در خانواده‌ای عشايری در استان فارس به دنيا آمدم. در آن موقع پدرم عشاير بود. زندگی آن‌ها در کوه‌ها و دشت‌های اطراف ميمند فارس بوده است. دقيقا محل تولد خود را نمی‌دانم و...» قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۹۱۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۴

خاطره شهید سلیم ایزدی «4»
شهید «سلیم ایزدی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «صورت‌های تمام بچه‌های گردان نورانی بود مخصوصاً فرماندهان بچه‌های کم سال جوانان پيرمردان با ايمان قوی و راسخ می‌خواستند بگويند که حسين ما هم يار تو هستيم و...» قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶

خاطره شهید سلیم ایزدی «4»
شهید «سلیم ایزدی» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «صورت‌های تمام بچه‌های گردان نورانی بود مخصوصاً فرماندهان بچه‌های کم سال جوانان پيرمردان با ايمان قوی و راسخ می‌خواستند بگويند که حسين ما هم يار تو هستيم و...» قسمت چهارم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۶

خاطره شهید سلیم ایزدی «3»
شهید سلیم ایزدی در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «به انديمشک که رسيديم ساعت 8 شب بود. شام را در انديمشک خورديم و بعد از کمی استراحت به سوی عين خوش حرکت کرديم. بعد از عبور از پل کرخه چيزهای بسيار ديديم که...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۸۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۳

خاطره شهید سلیم ایزدی «3»
شهید سلیم ایزدی در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «به انديمشک که رسيديم ساعت 8 شب بود. شام را در انديمشک خورديم و بعد از کمی استراحت به سوی عين خوش حرکت کرديم. بعد از عبور از پل کرخه چيزهای بسيار ديديم که...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۸۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۳

خاطره شهید سلیم ایزدی «2»
شهید سلیم ایزدی در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «به انديمشک که رسيديم ساعت 8 شب بود. شام را در انديمشک خورديم و بعد از کمی استراحت به سوی عين خوش حرکت کرديم. بعد از عبور از پل کرخه چيزهای بسيار ديديم که...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۳۰

خاطره شهید سلیم ایزدی «2»
شهید سلیم ایزدی در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «به انديمشک که رسيديم ساعت 8 شب بود. شام را در انديمشک خورديم و بعد از کمی استراحت به سوی عين خوش حرکت کرديم. بعد از عبور از پل کرخه چيزهای بسيار ديديم که...» قسمت دوم خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۳۰

خاطره شهید سلیم ایزدی «1»
شهید سلیم ایزدی در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «انسان در زندگی روزمره‌ی خود يک سری خاطرات دارد خاطراتی که فراموش ناشدنی است و در طول تاريخ می‌ماند. خاطراتی که بايد در صفحات تاريخ ثبت شود و...» قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۵۸۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۹