رقیه جنیدی روایت میکند: «اگر به من اجازه میدادند پا به پای شوهرم، حاج هادی تو جبهه حضور پیدا میکردم. یک بار به همراه همسر شهید محمد جنیدی رفتیم کوت عبدالله، خانه کدخدای آن جا را کرده کرده بودند مقر پشتیبانی. کار ما تفکیک کمکهای مردمی از هم بود، پوشاک، کنسرو، خشکبار، تره بار، و... را از هم جدا میکردیم تا موجب فساد همدیگر نشوند. علاوه بر این، از زخمیها هم پرستاری میکردیم.»