معرفی کتاب - صفحه 83

آخرین اخبار:
معرفی کتاب
معرفی کتاب

«یادهای زلال»؛ زندگی سرداران شهید آذربایجان غربی

اثر ارزشمند «یادهای زلال» توسط حسین غفاری در خصوص زندگی سرداران شهید در سال 1384 گردآوری و توسط نشر شاهد و با همکاری و حمایت اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان غربی در 2000 نسخه منتشر و به چاپ رسیده است.
معرفی کتاب؛

سجاد فرمانده ی تخریب

این کتاب با محتوای زندگی نامه و خاطرات شهید مدافع حرم سجاد دهقان در سال 96 منتشر شد.
معرفی کتاب

کتاب من اسیر نمی شوم

کتاب من اسیر نمی شوم شامل خاطراتی از سرتیپ دوم خلبان محمدطیبی در طول هشت سال دفاع مقدس می باشد.
معرفی کتاب

کتاب خاک باران خورده

کتاب خاک باران خورده شامل مجموعه اشعار گردآوری شده جشنواره ارادت با مشارکت آستان مقدس امامزاده محمد عابد(ع)
معرفی کتاب

کتاب کوی بی نشانی و نشان

کتاب کوی بی نشانی و نشان شامل زندگینامه داستانی شهیدان اسداله محمدیان مرادخواه و نادر نظمی پویا
معرفی کتاب

کتاب قصه های حرم

کتاب شعر و نقاشی کودکانه قصه های حرم
معرفی کتاب

کتاب بابای آسمانی

کتاب شعر کودکانه بابای آسمانی
معرفی کتاب

کتاب لاله ای از بهشت

کتاب لاله ای از بهشت ؛ دل نوشته هایی به نظم و نثر از شهید ذبیح الله عابدی همراه ترجمه به زبان انگلیسی

پرواز از بلندای سور کوه

کتاب "پرواز از بلندای سورکوه" حاوی مجموعه خاطرات از فرماندهان و رزمندگان استان زنجان به چاپ رسیده است.
معرفی کتاب

علمدار؛ فراز و نشیبهای زندگی و مبارزات فرمانده شهید «بابا ساعی»

کتاب «علمدار» اثر نویسنده مشهور حسین غفاری است که براساس زندگی شهید سردار «بابا ساعی»، به رشته تالیف در آمد و توسط نشر تکوین برای اولین بار در سال 1384 به چاپ رسید.
معرفی کتاب؛

کتاب «حاج قاسم»؛ زندگی نامه و سیره حیات طیبه سردار شهید حاج قاسم اصغری

کتاب «حاج قاسم» که به زندگی نامه و سیره حیات طیبه سردار شهید حاج قاسم اصغری که به قلم «حمید کاظمی صیاد»پرداخته است. که انتشارات «نشر پیکان» آن را در نوبت اول در 1000 نسخه در قطع رقعی در 1395 به چاپ رسانده است.
رونمایی و معرفی کتاب

فرازی از زندگینامه شهدای کارمند استان هرمزگان در "خدمتگزاران آسمانی"

کتاب خدمت گزاران آسمانی چهاردهم اسفند ماه در مراسم دومین گنگره شهدای کارمند استان هرمزگان در شهربندرعباس رونمایی گردید .این کتاب شامل فرازی از زندگینامه 76 شهید سرافراز کارمند استان هرمزگان است که توسط علی کمالی زاده به سفارش سازمان بسیج کارمندی استان هرمزگان گردآوری گردیده است . کتاب فوق دارای دویست صفحه و توسط نشرپیمان دانش اصفهان در سال 1396 برای اولین بار در 1000نسخه چاپ و منتشر شده است .
معرفی کتاب؛

کتاب «حمیدرضا»؛ عاشقانه های خواهر شهید حمیدرضا زمان زاده

کتاب «حمیدرضا» که به دلنوشته هایی در وصف برادرش با نام «عاشقانه های خواهر شهید حمیدرضا زمان زاده»پرداخته است. که انتشارات «تقدیر» آن را در نوبت اول در 3000 نسخه در قطع رقعی در زمستان 1396 به چاپ رسانده است.
معرفی کتاب؛

کتاب سه فصل مقاومت خاطرات آزاده احمد اسدی غفور

کتاب «سه فصل مقاومت» که زندگی نامه و خاطرات «آزاده در اردوگاه عراق» آزاده «احمد اسدی غفور »پرداخته است. که انتشارات «نشر شاهد» آن را در نوبت اول در 3000 نسخه در قطع رقعی به چاپ رسانده است.

«غربت خونبار» روایت‌نامه‌ی شهادت‌گاه تاسوکی

پیروزی انقلاب اسلامی در برهوت بی دینی قرن بیستم، پیامدهای متفاوتی را در دنیا به دنبال داشت. از یک طرف زمینه ساز ظهور یک تفکر و بلوک قدرت رقیب برای جهان استکباری شد و از طرف دیگر الهام بخش خیزشها و نهضت های رهایی بخش در جهان اسلام گردید.
معرفی کتاب

خاطرات یک گروگان از حادثه تروریستی تاسوکی

او شروع کرد به حرف زدن و به قول خودش استدلال کردن. یکی از هم قطارانش به او اشاره می کند که با ما صحبت نکند، اما او گوش نمی دهد. دلش نمی آمد ما را به حقیقت دعوت نکند، حقیقتی که درپناه آن می توانستی خون ۲۲ انسان بی گناه را بریزی و آن را ثواب بدانی».
معرفی کتاب؛

شهیدان قلم

شهیدان قلم در راستای معرفی شهدای فرهنگی استان کرمانشاه توسط فرزانه جلیلیان 225 صفحه تهیه و تدوین شده است.
معرفی کتاب حوزه زنان دفاع مقدس

"عروس های جنگ " خاطره ای به روایت پنج همسر شهید هرمزگانی

کتاب مجموعه خاطرات "عروس های جنگ(جلد دوم -هرمزگان) حاوی پنج خاطره از دوران خواستگاری تا جشن ازدواج پنج همسر شهید استان هرمزگان به قلم سمیه باستین از نویسندگان حوزه دفاع مقدس استان هرمزگان می باشد
معرفی کتاب؛

گردان بلدرچین ها اثر اکبر صحرایی

کتاب «گردان بلدرچین ها» به قلم اکبر صحرایی با روایتی طنز گونه به بیان ماجراهایی واقعی دوران دفاع مقدس می پردازد.
نویسنده محمد مهدی عبدالله زاده

معرفی کتاب «سخت تر از فولاد»؛ خاطراتی از برادران شهید علی، اسدالله، محمدرضا و جانباز عبدالله مومنی

آن‌سال‌ها شب‌نشینی رفتن رسم بود؛ مخصوصاً زمستان‌ها. تا دیروقت هم طول می‌‌کشید. علی پنج شش ساله بود. او روي کول من بود و رضا روي کول بابا. زمین پوشیده از برف و یخ‌زده بود. باد سردی می‌‌وزید. برای همین یک کت انداخته بودم روی سرش. چند قدم که از خانه‌ي عمه دور شدیم، گفت:«آبجی خسته شدی!». - عیب نداره! راحت باش سرت رو بگذار روي دوشم! - ای‌کاش خونه‌ي ما همین بغل بود. دلم برات می‌‌سوزه. داری هِن هِن می‌‌کنی
طراحی و تولید: ایران سامانه