حسن نورانی مدیرکل بنیاد شهید و امورایثارگران خوزستان بههمراه سردار مراد حاجتی مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس خوزستان، با حضور در منزل شهید زنده قطع نخاعی «فتح الله بناری» با وی و خانوادهاش در فضایی صمیمی دیدار و گفتگو کرد.
کد خبر: ۵۷۵۳۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۲
فراخوان/
سی و ششمین دوره مسابقات قرآن کریم (مرحله شهرستانی) ویژه خانواده شاهد و ایثارگر استان خوزستان آغاز شد.
کد خبر: ۵۷۵۳۹۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۹
معرفی کتاب/
کتاب «من یا ... مین؟!» مجموعه خاطرات تعدادی از شهدای هشت سال دفاع مقدس و مدافعین حرم استان خوزستان می باشد که به نویسندگی «سیده فاطمه موسوی» به چاپ رسیده است.
کد خبر: ۵۷۵۳۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۹
فرزند شهید «غلامرضا نورانی»
حسن نورانی بیان کرد: شهدای عزیز هفدهم شهریور، شجاعانه در برابر گلولههای دژخیمان خودفروخته رژیم منحوس و دستنشانده پهلوی ایستادند تا با فداکاری خویش، فریاد اسلامخواهی و عدالتطلبی مردم آزاده ایران اسلامی را به گوش جهانیان برسانند و با رسوا کردن حکومت ستمشاهی و ضددینی پهلوی و حامیان استکباری آن، دین خود را به میهن خویش ادا کنند و رستگار شوند.
کد خبر: ۵۷۵۳۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۸
قیام خونین ۱۷ شهریور که به فرموده امام خمینی (ره) جمعه سیاه نام گرفت، روز مقاومت و مجاهدت باشکوه و خونین مردم مسلمان در برابر طاغوت و نقطه عطفی در تعیین مسیر انقلاب اسلامی ایران بود.
کد خبر: ۵۷۵۳۳۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۷
شهيد لهراسب آقاجری اسوهای حسنه و الگويی كامل برای جوانان سرافراز منطقه به شمار میرفت و يكی از مؤثرترين افراد در جذب و هدايت نيروها به مسجد و جبهه بود. در ادامه نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت مینماید.
کد خبر: ۵۷۵۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۲۲
معاونت هماهنگی امور اقتصادی استانداری خوزستان
محمد راضی جلالی گفت: اگرچه دوره زمانی شهیدان رجایی و باهنر، برای خدمت به مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران بسیار فرصت کوتاهی بود ولی به لحاظ عمق اثرگذاری و نحوه عملکردشان خاطره تلاشهاشان در اذهان همه مردم باقی ماند نکتهای که وجود دارد این است که مدیریتی این عزیزان بر مبنای آن فعالیت میکردند یک مدیریت جهادی و خستگی ناپذیر بود.
کد خبر: ۵۷۵۲۲۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۰
«گفت: میخوام برم جبهه! ولی مادر و پدر اجازه نمیدن و برگه ی من رو امضا نمی کنند. مـــن هم خواستم خوشحالش کنم،گفتم: خب من برات امضا میزنم! خیلی خوشحال شد یه دفعه از جاش پرید و برگه را از توی جیب شلوارش در آورد وگفت: بیا امضا بزن!...»در ادامه خاطرات عبدالعلی عیدی فراش از زبان برادرش در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۱۰۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
داستانهای شهید حمید از زبان شهید محمود (قسمت آخر)
«عظيم هم بدجوری تركش خورده و شهيد شده بود. يكی از بچه ها هم زخمی شده بود. آن روز عراق پاتك خود را انجام داد. يك تأسف كه ميخوردم اين بود كه حميد نماند تا از بالای خاكريز جواب آنها را بدهد و آتش دلش را فرو نشاند...»در ادامه خاطرات شهید حمید کیانی از زبان شهید محمود دوستانی در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۰۹۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
داستانهای شهید حمید از زبان شهید محمود ( قسمت پنجم)
«ناگهان با عصبانیت گفت: «میدانستم همیشه به فکر خودت هستی. اما شرط ما این نبود!» خیلی ناراحت شده بود. به او گفتم: «حالا موقع بحث کردن نیست، برو!» طبق عادتی که داشت در آخرین لحظه برگشت و گفت: «امیدوارم که نه عراق پاتک کند و نه تو تیراندازی کنی...» در ادامه خاطرات شهید حمید کیانی از زبان شهید محمود دوستانی در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۰۹۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۳
حسن نورانی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان در پیامی هفته دولت و سالروز شهادت دولتمردان عمل و اندیشههای روشن، شهیدان رجایی و باهنر و همچنین روز کارمند را گرامی داشت.
کد خبر: ۵۷۵۰۹۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۵
نوید شاهد خوزستان آخرین روزهای ماه صفر، سالروز رحلت پیامبر مهربانی و رحمت، حضرت محمد مصطفی (ص) و شهادت سبط نبی اکرم، غریب مدینه حضرت امام حسن مجتبی(ع) و شهادت علی ابن موسی الرضا (ع) را به همه مخاطبان و دوستداران آن حضرت، تسلیت و تعزیت عرض مینماید.
کد خبر: ۵۷۵۰۹۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
خاطرات همسر شهید مدافع حرم «نادر حمید»
«به خوبی به خاطر دارم از همان روزهای اول زندگی مشترکمان هر کاری میکرد یا هدیهای برای من میخرید و من از ایشان تشکر می کردم با همان لبخند همیشگیاش می گفت: تشکر نکن دعا کن شهید بشم حتی به مادر و خواهراش هم همین را می گفت و وقتی من معترض می شدم آرام به من می گفت: بده من روز قیامت شفاعتتون کنم...» آنچه خواندید بخشی از سخنان سعاد حامدی اهواز ی همسر شهید مدافع حرم «نادر حمید» در گفتگو با نوید شاهد خوزستان است. شما را به خواندن متن کامل این گفتگو دعوت می کنیم.
کد خبر: ۵۷۵۰۹۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۲
داستانهای شهید حمید از زبان شهید محمود (قسمت چهارم)
«وقتی به سمت ساحل دشمن می رفتم، يك قطعهای بود كه قبلاً خودمان پاكسازی كرده بوديم، در برگشت، آن را گم كرديم اما حميد كيانی مثل يك شير ايستاده بود. صدايش كردم. او با صدای رسا و بلند فرياد زد: «محمود! چه شده؟» گفتم: «بچه ها را آورده ام. يكی از بچه ها بيايد و سيم خاردارها را ببرد» او خودش در حالی كه سيم بُر در دستش بود، از سر خط آمد و مقداری از سيم خاردارها را بريد و راه را باز كرد....»در ادامه خاطرات شهید حمید کیانی از زبان شهید محمود دوستانی در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۵۰۸۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
در آستانه اربعین حسینی؛
معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان خوزستان در آستانه اربعین حسینی، شب شعر عاشورایی «روایت اربعین» را در چذابه برگزار کرد.
کد خبر: ۵۷۵۰۴۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۱
با حضور خانواده معزز شاهد و ایثارگر؛
مراسم پیاده روی جاماندگان اربعین حسینی باحضور خانواده های معزز شاهد و ایثارگر در اهواز برگزار شد.
کد خبر: ۵۷۵۰۰۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۴
خاطراتی از آزاده سرافراز حاج حمید اکبرنیا؛
«نقیب دستور داد با دستبند دست چپم را از بالای گردن و دست راستم را از پشت کمر به هم ببندند. درد شدیدی در دست ها و کل وجودم پیچید. مرا انداختند توی سلول و نقیب دستور داد که تا صبح همینطور نگه ام دارند. درد مچ های دستم بدجوری عذابم می داد اما لذت نمازی را که با آن وضعیت و درآن شب خواندم هیچگاه از یاد نمی برم...»در ادامه خاطره آزاده و جانباز «حاج حمید اکبرنیا» از آسایشگاه موصل را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۴۸۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
داستانهای شهید حمید از زبان شهید محمود (قسمت سوم)
«صبح های جمعه، مراسم دعای ندبه برپا بود و اگر كسی ديگر دعا را می خواند، حميد ناراحت می شد. او می گفت: «من بايد دعای ندبه را بخوانم و اگر كسی قسمتی از دعا را از من بگيرد، ناراحت ميشوم. من بايد همه اش را بخوانم...»در ادامه خاطرات شهید حمید کیانی از زبان شهید محمود دوستانی در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۴۸۲۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۱۱
داستانهای شهید حمید از زبان شهید محمود ( قسمت دوم)
«قبل از اذان صبح از خواب بيدار شدم. دوباره قامت رشيد حميد را در حال نماز و نيايش ديدم و خجالت زده شدم؛ با آن حالتی كه واقعاً خاص خودش بود. او در حالی كه اوركت خود را بر دوش داشت و كلاهش را روی سر گذاشته بود، نماز شب ميخواند. بچه ها هم بيدار شدند و همه به پیروی از شهید حمید به نماز ایستادیم...»در ادامه خاطرات شهید حمید کیانی از زبان شهید محمود دوستانی در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۴۸۲۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۷
داستانهای شهید حمید از زبان شهید محمود ( قسمت اول )
«مانور را، به هر قيمتی بود، انجام داديم و بحمد ا… خوب اجرا شد. دسته شهيد حميد كيانی، بدون اطلاع ديگران، خط شكن و اول شناخته شد و همت و ثبات قدم و استواری او باعث شد كه كسی جز او را اول قرار ندهيم. خودش هم بارها گفته بود: «محمود! نكند من نفر دوم نيروهای خط شكن باشم. اگر خودت جلوی من باشی، باش، ولی كس ديگری جلوتر از من نباشد...»در ادامه خاطرات شهید حمید کیانی از زبان شهید محمود دوستانی در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۷۴۸۱۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۶/۰۷