اسارت - صفحه 20

آخرین اخبار:
اسارت

پیام مادر شهید مدافع حرم «محمود رادمهر» به خانواده شهید مدافع حرم حججی

مادر شهید مدافع حرم شهید «محمود رادمهر» در پیامی به خانواده شهید «محسن حججی» نوشت: با تقدیم جان عزیزترین جگر گوشه خود بهترین نمونه و الگوی صبر و صلابت در جغرافیای انسانی هستید

تنها خواسته شهید «بی سر» از سردار سلیمانی چه بود ؟

این خیمه‌های سوزان ، شعله‌هایی که تا آسمان بالا رفته‌اند، این اسیر دست بسته، آن جلاد خنجر به دست؛ این نگاه مطمئن و قلب آرام؛ آن چشم‌های وحشی و قلب بی‌رحم! به تقویم که باشد این عکس ، همین ۵ روز پیش گرفته شده، جایی روی خاک سوریه.
گفتگوی اختصاصی نوید شاهد البرز با جانباز و آزاده پر افتخار«عبدالرضا لهراسبی»

سه هزار و پانصد روز اسارت به روایت یک آزاده/ بخش اول

از مکالمات و تهدیدات آن سه چهار نفری که نزدیک من بودند متوجه شدم که این تانک قرار از روی من رد شود...

غریبانه ها؛ اقتدار در اسارت !

تازه به اردوگاه پر ماجرای موصل (1) گذاشته بودیم. به ما می گفتند: اسرای پانصد نفری. مرداد ماه 61 بود؛ روز عید فطر و هوا هم داغ داغ. فشارهای عراقی هم مضاعف شده بود.

پس از 16 سال پيكرش پاكش به ايران بازگشت

شهادت: 24/ تير/ 1364؛ شهيد سيروس شلفى فرزند آقائى در 5 مرداد 1345 در يكى از روستاهاى خرم آباد تنكابن به دنيا آمد. پس از گذراندن دوران تحصيلى ابتدايى به دليل كمبود امكانات و مشكلات مادى مجبور به ترك تحصيل شد
سالروز شهادت شهید سید جلیل حسینی

نامه بسیار خواندنی و زیبا شهید به دختر کوچکش + زندگینامه

بابا جان! نامه‌ات را خواندم و نقاشي قشنگي را هم كه كشيده بودي، خوب نگاه كردم، هم خوب گفته بودي و مادرت نوشته بود و هم نقاشي خيلي زيبايي برايم كشيده بودي، خيلي نقاشيت قشنگ بود. آفرين دختر قشنگم از اينكه جواب نامه بابات را هم باين قشنگي فرستادي، خوشحال شدم و از اينكه حمد و سوره را با دعاي فرج امام زمان ياد گرفتي، خيلي خوشحال شدم...
شهيد نورالله شاقلاني لور

دشمن در اسارت دلاور مرد گیلانی+عکس

شهيد نورالله شاقلاني لور در کار عکاسي در جبهه نيز علاقه اي خاص داشت يکبار به مدت 15روز اسير و مکراتها بود و پس فرار کرد و پيرزني پناه برد و پيرزن او را در ميان پشم هاي چيده شده گوسفندان پنهان نمود و با لباس کردي فراريش داد و سر انجام در تاريخ 61/4/4در جنوب کشور و در منطقه جفير شر بت شهادت نوشيد.

سحری در اسارت

در دوران طلایی اسارت رزمندگان آزاده ایرانی در سخت ترین شرایط جوی و روحی روانی ماه رمضان روزه می گرفتند و بخش مهمی از خاطراتشان در این ایام مبارک شکل گرفته است.

پزشکی که در جنگ اسیر شد

فاطمه ناهیدی پزشکی که در زمان جنگ به مداوای مجروحین جنگ می پردازد. او در شلمچه به دام عراقی ها گرفتار می شود و اسیر می شود.
چشمه وصال

زندگينامه و چند خاطره از شهيد محمود احمدي

براي ملاقات محمود، رفته بوديم زندان توريور. وقتي كه با او روبرو شدم، ديدم تمام بدنش را شكسته‌اند. علتش را كه پرسيدم، اول چيزي نگفت....

هدیه ای در اسارت

معصومه آباد یکی از دختران دانش آموز بود که سال و چند ماه اسارت او در زندان ها و بازداشتگاه های عراق خود حکایتی است غم بار ولی خواندنی، حکایت زندگی، پیش روی دشمنی که نشسته است تا شکست نتو را ببیند. خاطره ای از دوران اسارت ش را با هم می خوانیم.
خاطره ای از شناسایی پیکر شهید تندگویان؛

شهید تندگویان بعد از آزادی اسرا شهید شدند

دکترمحمدمهدي اعتمادي، دوست صميمي شهيد تندگويان، کسي است که به‌سبب رسيدگي به دندان‌هاي آن شهيد در زمان حيات، براي تشخيص پيکر پاک آن عزيز همراه هيأت اعزامي به عراق رفت تا در صورتي که جسد قابل شناسايي نبود، از روي شکل دندان‌هاي شهيد،جنازه را تشخيص دهد.

خلبان شهید غلامرضا چاغروند

دشمن با اسارت بالگرد و سرنشينان آن تدارك يك مصاحبه راديويي را براي خوراك تبليغاتي در همان محل مي‌دهد كه خلبان چاغروند در مقابل خواست آنها مبني بر اسائه ادب به ساحت امام و مسئولين جمهوري اسلامي ايران از خود مقاومت نشان مي‌دهد كه همانجا او را شهيد و دفن مي‌كنند

«شهيد غريب» روایتی از اسارت شهید تندگویان

«روايتي از اسارت شهيد تندگويان » عنوان فرعي کتاب «شهيد غريب »اثر جليل جباري است. کتاب را معاونت تبليغات و روابط عمومي سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران منتشر کرده است

وسعت انتظار / کلیپ

کلیپ وسعت انتظار با صدای ناصر عبداللهی که دوران اسارت آزادگان را به تصویر می کشد.
از زبان مرحوم حاج سيدعلي‌اكبر ابوترابي

چگونه به اسارت درآمدم؟

نوید شاهد: ظاهراً بلافاصله از داخل تانك تماس گرفتند با مركزشان. يك نفربري كه چرخهاي لاستيكي داشت، رفت به سمت نيروهاي ايران و از آن طرف به سمت من آمد كه من خيال كنم آن نفربر ايراني است. ما هم كه موضوع را نمي دانستيم، با ديدن آن خوشحال شديم و به جاي اين كه به سمت آن برادرمان برويم به سمت اين رفتيم. به يكي از آنها گفتم: ما دو نفريم. اجازه بده من بروم و او را بياورم. برگشتم، ديدم دو مرتبه ما را صدا كرد.
"یوسف تباران" ويژه سالروز ورود آزادگان به ميهن اسلامي

بازخوانی سخنان تاریخی امام خمینی(ره) در مورد اسرا

نوید شاهد: ما را چه رسد که با این قلم‏های شکسته و بیان‏های نارسا در وصف شهیدان و جانبازان و مفقودان و اسیرانی که در جهاد فی سبیل الله جان خود را فدا کرده و یا سلامت خویش را از دست داده‏اند یا به دست دشمنان اسلام اسیر شده‏اند مطلبی نوشته یا سخنی بگوییم؟ زبان و بیان ما عاجز از ترسیم مقام بلند پایه عزیزانی است که برای اعلام کلمه حق و دفاع از اسلام و کشور اسلامی جان بازی نموده‏ اند. .

«حماسه های ناگفته» اسیران از زبان سیدآزادگان (17)؛ پايداري اسرا

نوید شاهد: دشمن،‌ در روزهاي پاياني اسارت ،‌ يكي از برادران اسيرمان،‌كه از اهالي تهران و جوان و متعهد و شايسته اي بود را در اردوگاه 18 تكريت به شهادت رسانده بود

«حماسه های ناگفته» اسیران از زبان سیدآزادگان (16)؛ شهيدي غريب

نوید شاهد: يكي از برادران عزيزي كه دربند اسارت دشمن درآمد مرحوم عزيز آزاده،‌شهيد حاج منصور زرنقاش بود،‌ رضوان الله تعالي عليه. ايشان در اردوگاه 11 يا 13 كه من در آنجا نبودم،‌ خدمتگزار جمع اسرا بود. قبل از اسارت كاروان دار حج بودند؛‌ در نتيجه،‌در اسارت هم شروع مي كند همان طور به خدمتگزاري و عهده دار مسؤوليت خدماتي مي شوند.

«حماسه های ناگفته» اسیران از زبان سیدآزادگان (15)؛ زيارت هديه اي الهي

نوید شاهد: (آذر سال 68) ما دراردوگاه تكريت 5 بوديم كه مشرف شديم زيارت كربلا و نجف. يك اتوبوس ديگرهم ديديم كه همراهمان مي آيد. در حرم آقا اما حسين(ع) آنها را از ما جدا نگه داشتند. در حرم متوجه شديم كه اينها منافقين هستند. آنها كساني بودند كه در كمپ صلاح الدين نگهداري مي شدند و جزء گروهك منافقين بودند. نگذاشتند كه آنها با ما همراه شوند. اول ما زيارت كرديم و آمديم بيرون و بعد آنها.
طراحی و تولید: ایران سامانه