جانبازی ما در برابر حضرت عباس (ع)، قطرهای مقابل دریاست
به گزارش نوید شاهد خوزستان، جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس «سعید حیدرینیا» در اوايل سال ۱۳۶۴ به عنوان بسیجی در پایگاههای بسیج مشغول به فعالیت شد و در تابستان سال ۱۳۶۴ قبل از عملیات والفجر ۸ وارد جبهه شد و فعالیتهای خود را در جبههها قبل از عملیات والفجر ۱۰ شروع و حضور خود را در جبهه به صورت مستمر ادامه داد.
وی پیش از عملیات کربلای ۵ به عنوان بسیجی و بعد از عملیات کربلای ۵ به عضویت رسمی سپاه درآمد و پس از آن نیز به عنوان پاسدار در جبهه مشغول به خدمت شد و از سال ۱۳۶۴ نیز تا اواخر جنگتحمیلی که حدود ۵ سال بود، در جبهه حضور داشت.
حیدری نیا در عملیات نصر ۴ دچار موج انفجار شد، در عملیات والفجر ۸ در منطقه حلبچه دچار عارضه شیمیایی و سرانجام در سال ۱۳۶۷ در اثر اصابت گلوله دچار مجروحیت و قطع عضو شد.
به پیروی از سایر رزمندگان و لبیک به ندای امام به جبهه رفتم
وی در گفتوگو با خبرنگار نوید شاهد از چگونگی رفتن به جبهه میگوید: برادرم که حدود ۶ سال بزرگتر از من بود، از اوایل انقلاب در جنگ حضور داشت، من نیز دوست داشتم در کنار وی به جبهه بروم. از زمانی که ما نسبت به جنگ و مسائل انقلاب فکر بیشتری داشتیم ما هم به پیروی از سایر رزمندگان ندای امام خمینی(ره) را لبیک گفتیم و در کنار دیگر رزمندگان شروع به فعالیت کردیم.
از آنجایی که باید پیرو خط امام باشیم و به عنوان سرباز امام بتوانیم این پیروی را نشان دهیم، باید حضور خود را در جبهههایی که آن زمان نیازمند نیروهای جوان و تازه نفس بود، نشان میدادیم و همچنین اینکه برای دفاع از این میهن اسلامی وارد جنگ شدیم.
با حضور نیروهای رزمنده جوان، دشمن را مغلوب کردیم
از آن جایی که دشمن از نظر تسلیحاتی و قدرت نظامی برتری بیشتری نسبت به ما داشت، ما نیز با حضور نیروهای رزمنده جوان و تازه نفس این برتری دشمن را مغلوب کردیم و باتوجه به اینکه هدف دشمن این بود که کشور ما را تصرف کند، هیچ رزمندهای چنین اجازهای به خود نمیداد دشمن بیگانه بر مردم سرزمیناش مسلط شوند و هر جوانی در حد توان به انجام تکلیفش به فرمان امام لبیک گفت و به حکم جهاد امام وارد جنگ شد.
اطلاعات گردان را در جنگ بر عهده داشتم
در ابتدا به عنوان یک نیروی بسیجی معمولی و پس از آن به عنوان نیروی تک تیرانداز، آرپیچی زن و تیربارچی و پس از آن به عنوان نیروی پاسدار پذیرفته شدم؛ مسئول مخابرات گردان، مسئول دسته و در آخر نیز از نیروهای اطلاعات گردان بودم و تا پایان جنگ این مسئولیت را بر عهده داشتم.
نمازمان را در جبهه به صورت جماعت میخواندیم
خاطره مشترک اکثر رزمندگان، این است که قبل از عملیاتها کنار هم مینشستیم، با هم غذا میخوردیم و شوخی میکردیم، نمازهایمان را به صورت جماعت میخواندیم و باهم صبحگاه ورزشی داشتیم؛ این خاطرات هیچگاه از ذهنها پاک نخواهد شد.
در جبههها، عملیات که شروع میشد آنهایی که در بین ما و در کنار هم یک زمانی روی یک سفره مینشستیم بعد از عملیات بعضی از آنها کنار ما نبوده و به آرزوی خود رسیده بودند؛ ما ماندیم و آنهایی که هیچ وقت دیگر نمیشد ملاقاتشان کرد و خاطراتی که چرا ما را تنها گذاشتند.
با جانبازی هم حاضرم به جبهه بروم
همه جانبازان و رزمندگان برای خدا و ادای دین تکلیفی که بر عهده داشتند به جبهه رفتند و اگر دوباره نیاز باشد، با همین جانبازی باز هم حاضریم به جبهه اعزام شویم و به دفاع از آب، خاک و ناموس خود بپردازیم.
جانبازی توفیقی است که خداوند به من عطا کرد و من هیچ وقت پشیمان نیستم از اینکه مجروح شدم؛ یا بگویم چرا جانباز شدم، نمیتوانم خود را جای قمر بنیهاشم(ع) بگذارم اما همیشه ایشان را سرمشق و الگوی خود قرار دادهام.
جانبازی ما در برابر حضرت عباس (ع)، قطره در دریاست
ما جانبازان باوجود جانبازی، هیچگاه نتوانستیم درد جانبازی را به خود تلقین کنیم که جانبازی و نقص عضو برای ما سخت باشد، بلکه بسیار هم شیرین است.
وقتی به روز عاشورا فکر میکنم که امام حسین(ع) خود و خانوادهاش را فدای اسلام کردند و ما نسبت به آنها هیچ کاری نکردهایم، در مقابل این رشادتها، کار ما قابل قیاس نیست و اینکه در روز عاشورا حضرت عباس (ع) چگونه جنگید و خود را فدای اسلام کرد؛ زبان ما قاصر است که بخواهیم بگوییم جانباز یا مجروح شدهایم. جانبازی ما در برابر حضرت عباس، قطره در دریاست.
برای تکلیفی که گردن ما بود، به میدان رفتیم و به ندای رهبر که دستور دادند به جبهه بروید، گوش دادیم و همین عزم و اراده باعث شد، دشمن نتواند یک وجب از خاک ما را تصرف کند.
ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در بین مردم
ما برای نسلهای امروز خصوصا دانش آموزان و دانشجویان، کارهای فرهنگی زیادی میکنیم و باید ترویج فرهنگ ایثار و شهادت را به فرزندانمان یاد بدهیم تا ادامه دهنده راه شهیدان و انقلاب باشند.
همانگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست؛ ما باید به بچههای خود، یعنی نسلهای امروز یاد بدهیم که با برگزاری یادوارهها و شرکت در تمام برنامههای فرهنگی و ایجاد تشکلهای فرهنگی به دشمنان نشان دهند که اگر تمام شهدا و جانبازان به جبهه رفتند برای انقلاب جنگیدند و سند افتخاری برای این کشور اسلامی هستند، ما نیز ادامه دهنده راه آنها خواهیم بود.
امنیت و آرامش کشور را مدیون شهداییم
ما آسایش و آرامش امروز و امنیت کنونی را مدیون شهدا هستیم و همچنین تمام کسانی که برای این کشور رفتند و جان خود را از دست دادند، پس ما نیز باید برای زنده نگه داشتن یاد شهدا و همه ایثارگران خود از اسلام دفاع کنیم و به دشمنان بگوییم که پای انقلاب هستیم و هیچگاه نمیتوانند ما را از اهدافمان مأیوس کنند.
مسئولین باید از جامعه ایثارگری درک بیشتری داشته باشند
حیدرینیا افزود: مسئولین باید از جامعه ایثارگری درک بیشتری داشته باشند؛ از هیچ کمکی برای آنها دریغ نکنند چرا که آسایش امروز را مدیون این عزیزان هستیم.
اکثر خانوادههای شهدا و جانبازان و ایثارگران و فرزندان شهدا مشکلاتی دارند که مسئولین وظیفه دارند به نحو بهتر و شایستهای برای رفاه حالشان در خدمتشان باشند.
خدمت رسانی به آنها همیشه مربوط به مادیات نمیشود، بلکه با همین سر زدن معمولی هم باعث دلگرمی میشوند؛ شهدا مختص به همه ملت هستند، ما باید در مقابل همه شهدا و جانبازان درک بیشتری داشته باشیم، زیرا همه جانبازان مشکلات حرکتی-توانایی دارند و باید نسبت به رفاه زندگیشان بتوانیم خدماتی ایجاد کنیم تا نسبت به مجروحیتی که دارند کمتر اذیت شوند.
انتهای پیام/