سه‌شنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۲۳
«در دوره ریاست جمهوری بنی صدر، تازه رئیس جمهور شده بود که من عکس بنی صدر را به دیوار اتاق پذیرایی زدم. امین که به خانه آمد، نگاهی به عکس کرد و گفت :«مادر عکس را پایین بیار. این لیاقت نداره عکسش رو دیوار باشه، لیاقت ندارد رئیس جمهور باشد...»...» در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان مادرش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید امین سلطانی در سيزدهم ارديبهشت 1342، در شهرستان اهواز چشم به جهان گشود. پدرش حاج محمد، در شركت نفت کارگری میکرد و مادرش ليلا نام داشت. دانش آموز سوم راهنمايی بود. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. شانزدهم دی 1359، در هويزه به شهادت رسيد. تاكنون اثری از پيکرش به دست نيامده است. مزار يادبود وی در گلزار شهدای همان شهرستان قرار دارد.

متن خاطره شهید امین سلطانی:

نوجوان و بود و کم و سن و سال، اما عاشق امام خمینی بود و اخبار هر روز انقلاب را دنبال می کرد. با دوستانش در مدرسه و مسجد فعالیت داشت. زیاد برای حرفی نمی زد تا من نگران نشوم.

انقلاب که پیروز شد او هم مثل بقیه جوان های محله حرف تز جنگ و جبهه را در خانه شروع کرد و می خواست رضایت من را بگیرد. رضایت دادم چون می دانستم پایبند خانه نیست فقط برایش دعا می کردم.

به خوبی بخاطر دارم در دوره ریاست جمهوری بنی صدر، تازه رئیس جمهور شده بود که من عکس بنی صدر را به دیوار اتاق پذیرایی زدم.

امین که به خانه آمد، نگاهی به عکس کرد و گفت :«مادر عکس را پایین بیار. این لیاقت نداره عکسش رو دیوار باشه، تو لیاقت ندارد رئیس جمهور باشد...»

من ارسیدم و سراسیمه پرسیدم:«چرا عزیزم؟!»

گفت: «تَقّ بی عرضگیش که در اومد می فهمید. از روی امثال ما که رد شد می فهمید!»

هر وقت شهادت پسرم در هویزه و رد شدن تانک ها از روی شهدا را با خودم مرور می کنم، قلبم می شکند و این جمله آخرش یادم می آید.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده