دوشنبه, ۱۶ بهمن ۱۴۰۲ ساعت ۰۷:۱۵
«یک نفر را می خواهیم که مسئول حمامها شود و برای رزمندگان آن را آماده کند. سریع احمد داوطلب شد و همه کارهای حمام را خودش انجام می داد. زودتر از همـه بیدار می شد، حمامها را می شست آب گرم کن گازوئیلی را سوخت می ریخت و روشن می کرد...» در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان همرزمانش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید احمد حاجیوند الیاسی در بیست و ششم دی ماه 1369 در شهر ولایتمدار و پرافتخار اندیمشک در خانواده ای مذهبی وانقلابی دیده به جهان گشود. پدرش عبدالحسین  نام داشت و شغلش کارگر ساده بود و مادرش مریم خانه دار میباشد.

وی از همان دوران نوجوانی حضوری فعال در عرصه‌های فرهنگی و اسلامی این شهرستان پرسرور و ایثار داشت، تامقطع کاردانی را در شهرستان اندیمشک در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اندیمشک در رشته مهندسی کامپیوتر ادامه تحصیل داد.

ترم آخر دانشگاه بود که از طریق بسیج ولی عصر (عج) جهت دفاع از حرم حضرت زینب (س) اعزام به سوریه شد و سرانجام در 12 بهمن ماه 1394 در عملیات آزادسازی مناطق تحت اشغال نبل و الزهرا در سوریه، به‌ دست گروه‌های تکفیری صهیونیستی به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن خاطره شهید احمد حاجیوند الیاسی:

شهید احمد حاجیوند الیاسی جزء زاهدان شب و شیران روز بود کسانی که رابطه ی دلشان را با خدا و برای خدا خوب کردند خدا همه جور هوایشان را دارد کار امروزش و این حال و هوای دفاع مقدس نبود بلکه از قبل ارتباط دلش را با خدا درست کرده بود. چند باری به او التماس دعا گفتم و خواستم من را هم برای نماز شب بیدار کند.

در پدافندی در دل شب در سرمای منفی ۲۰ درجه و فاصله ۵۰ تا ۱۰۰ متری نیروهای داعش من و یک نیروی دیگر معمولاً شبها یک شیفت دو ساعت پست میدادیم و یک شیف هم احمد پست میداد و خم به ابرو هم نمی آورد.

چند روزی بود که یک کانکس آورند که دارای سه یا چهار عدد چشمه حمام بود و جلوی مقر مستقر کردند. برادر مرحوم شهربانو زاده که از رزمندگان دوران دفاع مقدس بود و انصافاً اخلاقش همان چیزی بود که ما از بچه های دفاع مقدس شنیده بودیم، آمد و گفت:«یک نفر را می خواهیم که مسئول حمامها شود و برای رزمندگان آن را آماده کند.»

سریع احمد داوطلب شد و همه کارهای حمام را خودش انجام می داد. زودتر از همـه بیدار می شد، حمامها را می شست آب گرم کن گازوئیلی را سوخت می ریخت و روشن می کرد و در ساعات مقرر حمام را عملیاتی میکرد.

به یاد ندارم خودش حتی یک بار از آن حمامها استفاده کرده باشد و وقت آن را فقط برای بچه های هم رزم اختصاص می داد و خودش معمولاً به یگانی که با فاصله از یگان ما حضور داشت می رفت و از آن استفاده می کرد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده