«اردیبهشت ۶۶، پنج ماه پس از شهادت سید مجتبی، صدای زنگ در بلند می‌شود و خبری از راه می‌رسد که اجابت دعای مادر است. نمازهای امام زمان(عج) مادر ثمر داد و اروند، دل از امواج بلند عاشقی سید بریده است و پیکر سید، تحفه ای شده است برای مادری چشم انتظار...»در ادامه خاطره این شهید والامقام را از زبان همرزمانش در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید سید مجتبی صائبی نیا دوم فروردين 1347، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش سيدمحمد، خياط بود و مادرش سيده زهرا نام داشت. دانش‌آموز دوم متوسطه در رشته انسانی بود. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. چهارم دی ماه 1365، در اروندرود بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. 

متن خاطره شهید سید مجتبی صائبی‌نیا:

بی‌قراری‌های «سید مجتبی» پس از شهادت دوست صمیمی‌اش  علیار خسروی» در والفجر هشت، زمانی آرام شد که در چهارم دی ماه ۶۵ و در وانفسای عقب نشینی کربلای ۴، آنگاه که سعی دارد خودش را به قایق برساند، دستش از دست همرزمانش رها می‌شود و پیکر مطهرش در امواج اروند گم می‌شود. این آخرین تصویری است که از «طلبه شهید سید مجتبی صائبی نیا» در ذهن همرزمانش به یادگار مانده است.

خبر شهادت «سید مجتبی» توی شهر پیچد و وقتی مادرش سراغ پیکر فرزند را می‌گیرد، همه سرشان را پایین می‌اندازند. کربلای ۴، خیلی از مادرها را مثل مادر سید مجتبی، مجبور می کند که یک مزار به یادبود برای شاخ شمشادشان بسازند. برخی از مادرها هم که از اسارت و یا شهادت فرزند بی خبرند، تقدیر چشمشان، خیره ماندن به درب خانه می شود.

مراسم بزرگداشت، مجلس ختم، شب هفت، چهار هفته و چهلم، مثل هر شهید دیگری برای «سید مجتبی» برگزار شد، اما امان از دل مادر. هر شب مشغول نماز امام زمان (عج) می شود و از جد غریبش بازگشت پیکر جگرگوشه‌اش را طلب می‌کند.

اردیبهشت ۶۶، پنج ماه پس از شهادت سید مجتبی، صدای زنگ در بلند می شود و خبری از راه می رسد که اجابت دعای مادر است. نمازهای امام زمان(عج) مادر ثمر داد و اروند، دل از امواج بلند عاشقی سید بریده است و پیکر سید، تحفه ای شده است برای مادری چشم انتظار تا تسکین اشک های شبانه اش باشد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده