يکشنبه, ۲۱ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۵۳
نوید شاهد- همرزم شهید "شجاع الدین مرادی مطلق" در خاطره ای می گوید:«به عکس امام اشاره کردم و گفتم:«در اين گير ودار كه منافقين كوردل هرروز عليه اين ملت اقدامي انجام مي دهند و تروري صورت ميگيرد آيا بهتر نيست كه اين عكس را در تردد از جبهه به منزل در جيب بگذاري؟» تبسمي زد، عکس امام را بوسید و گفت:«آيا عشق و عقيده ام را در جيب پنهان كنم، اين چه كاري است ؟!» ادامه متن خاطره را این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید شجاع الدین مرادی مطلق سي ام شهريور 1350، در روستاي قيلاب از توابع شهرستان انديمشك به دنيا آمد. پدرش خورده علي، كشاورزی میکرد و مادرش سلطنت نام داشت. دانشجوي سال اول دوره كارداني در رشته تربيت معلم بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و يكم دي 1365 ، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار او در روستاي دختربرجي تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

متن خاطره:

شهید شجاع الدین همانند اسمش بسیار شجاع و دلیر بود. برای از بین بردن منافقین و دشمنان اسلام هر خطری را به جان می خرید. امام خمینی را بسیار دوست داشت و همیشه سخنان امام را در مجالس بیان می کرد و عكس كوچكي از امام دائم بر روي جيب پيراهنش نقش بسته بود.

یک روز برای کاری با هم مسیر شدیم. اولین کاری که کرد جلوی آینه ایستاد و عکس امام را روی پیراهنش درست کرد، نگاهش می کردم خندیدم و گفتم: «همانند اسمت شجاع هستی پسر»

با لبخند نگاهم کرد و گفت:«چرا؟؟!»

به عکس امام اشاره کردم و گفتم:«در اين گيرودار كه منافقين كوردل هرروز عليه اين ملت اقدامي انجام مي دهند و تروري صورت ميگيرد آيا بهتر نيست كه اين عكس را در تردد از جبهه به منزل در جيب بگذاري؟»

تبسمي زد، عکس امام را بوسید و گفت:«آيا عشق و عقيده ام را در جيب پنهان كنم، اين چه كاري است ؟! عشق من به امام است وبه وجود عكس اوست بر سينه ام افتخار مي كنم.»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده