من آنقدر به جبهه می روم تا شهید شوم

به گزارش نویدشاهدخوزستان،شهید محمدرضا حسين عدسي(لیاقت مهر) چهارم آبان 1346، در شهرستان دزفول چشم به جهان گشود. پدرش عبدالكريم، خواربارفروش بود و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسيجي در جبهه حضوريافت. چهارم دي 1365، در اروندرود به شهادت رسيد. پیکرش مدت ها در منطقه برجا ماند و پس از تفحص، دربهشت علی زادگاهش به خاك سپرده شد. برادرش حميد نيز به شهادت رسيده است.

 متن وصیت نامه شهید محمدرضاحسین عدسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء ولکن لا تشعرون

وآن کسی را که در راه خدا کشته شده مرده مپندارید که او زنده ابدی است ولکن همه شما این حقیقت رادر نخواهید یافت.

جنگ ما دفاع ازحق است

با درود بر امام زمان وبا درود برنائب برحقش موسی زمان خمینی کبیر که ما را از یوغ استعمار واستثمار بیرون آورد و با سلام بر شهیدان در راه خدا و خانواده های صبور شهیدان. جنگ ما دفاع از حق است. کسی که شیفته شهادت باشد عاشق و دیوانه خداست همیشه به یاد خداست و امام و یارانش را تنها نمی گذارد و همیشه به نحوی ندای هل من ناصرا ینصرنی حسین زمان را لبیک می گویند.

دنیا محل امتحان است

ای برادران وخواهران من کوچکتر از آن هستم که به شما وصیت کنم ولی در این موقع خود را موظف دیدم که نکاتی رایاداوری کنم. عزیزان شمارا سفارش می کنم به تقوی و ترس از خداوبه ملازمت و فرمان او، به پیروی کردن از احکام خدا و به چنگ زدن به ریسمان او و دور نشدن از او. برادران و خواهران عزیزم خانه و آرامگاه خود را درست کنید و آخرتتان را به دنیایی که امتحانی است برای ما نفروشید. هر کاری که انجام می دهید در فکر نتیجه تاثیر آن هم باشید. یعنی این مزرعه ای است که ما باید در این مزرعه بکوشیم تا انرا اباد کنیم و در اخرت انرا درو کنیم «الدنیا مزرعه الاخره »

پاداش فداکاریها نعمتهای ابدی است

برادران وخواهران امر به معروف و نهی از منکر کنید. دست و زبان را از گناه دور سازید تا بتوانید از مزرعه آخرت به خوبی درو کنید. عزیزان بدانید که ما برای آخرت آفریده شده ایم نه برای دنیا برای نیستی نه برای هستی برای مردن و نه برای زندگانی. برادران خودتان را برای تحمل رنجها و مصیبتها و ناکامیها و نارواییها آماده سازید که این رنجها و مصیبتها و ناکامیها زود گذرند و تمام شدنی ولی پاداش جانفشانیها و فداکاریها نعمتهای ابدی است.

به خداتوکل کنید

در برابر مشکلات زندگی فقط به خدا توکل کنید و از او یاری بطلبید که از هیچ بنده ای بر نمی آید که مشکل شما را حل کند. دعا را از یاد نبرید که همانا دعا زودتر از آهن اثر می کند. تا می توانید به پدر و مادر خود احترام بگذارید که پیامبر اکرم(ص) سفارش زیاد به این امر نموده اند.

فرایض را به جا آورید

عزیزان، یک خواهش دارم وآن هم این است که راه و هدفم را ادامه بدهید که همانا این راه و هدف تمام شهیدان اسلام است. هر کاری می کنید برای خدا باشد و او را فراموش نکنید از شما می خواهم که مسجدها و جلسات قران را خالی نگذارید زیرا مسجد سنگر است و سنگر هم باید پایدار باشد تا دشمنان ما شاد نشوند. از شما می خواهم که نمازهایتان را از اول وقت و به جماعت بخوانید و از دادن خمس و زکات کوتاهی نکنید.

حفظ حجاب

ای خواهرم حجابت را رعایت کن که حجاب تو سنگری است برای تو. وای مادران مبادا فرزندانتان را از رفتن به جبهه منع کنید که فردا در پیشگاه خدا باید جوابگوی زینب (س)باشید. عزیزان مبادا در رختخواب ازاین دنیا رخت بربندید  که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد و مبادا در غفلت بمیرید که علی (ع) در محراب شهید شد. ای برادران سلام مرا به رهبرم امام امت برسانید و بگویید تا اخرین قطره خونم سنگر اسلام را خالی نخواهم گذاشت و با خدا پیمان می بندم که در تمام عاشوراها وکربلا ها با حسین (ع) همراه باشم درپایان ازکسانی که از من بدی دیده اند خواهش می کنم مرا ببخشند ودعا بکنند که خدا هم مرا ببخشد واگر چیزی باید به کسی بدهم از خانواده ام بگیرد.

سخنی با خانواده              

پدر، مادر، برادران و خواهران عزیزم، من خودم می دانم که در این دنیا به شما زحمت بسیار داده ام و شما را بسیار اذیت کرده ام ولی خواهش می کنم که مرا ببخشید و از خدا برایم طلب آمرزش کنید. ای پدر و مادرگرامیم، من آنقدر به جبهه می روم تا شهید شوم، پس از شما می خواهم هنگامی که خبر شهادت مرا شنیدید ناراحت نشوید واگر جسد مرا ندیدید بی تابی نکنید و به یاد امام حسین (ع) و یارانش باشید که در صحرای کربلا به چه نحوی به شهادت رسیدند. راستی چرا باید بدین صورت کشته شود. نه همه می دانند که اینها درست نیست و درست همین بود که امام حسین (ع) در آنروز انجام داد یعنی جنگ با دشمنان اسلام و فدا شدن خود تا اسلام باقی بماند. من از اینکه چنین پدری و مادری و برادران و خواهرانی دارم خوشحالم زیرا که من تا حالا از شما بدی و یا انحرافی ندیده ام یعنی همه شما احکام اسلام را رعایت می کنید و از این بابت حرفی ندارم که به شما بزنم فقط یک تو صیه دارم و آن هم این است که در مقابل مشکلات همانطور که تا حالا صبر داشته اید حالا هم صبر کنید که خدا با صابران است.