خاطره/کلمه غربت
به گزارش نوید
شاهد خوزستان، شهید منصور طالبی بيست و نهم فروردين1341 ،درشهرستان اهواز به دنيا آمد. پدرش محمدعلي،درکارخانه
کار میکرد و مادرش فاطمه نام داشت. دانشجوي دوره كارشناسي بود. سال 1361 ازدواج كرد
و صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. سي ام آبان 1363،در لبنان هنگام
انجام مأموریت بر اثر بیماری ریوی و صرع به شهادت رسيد. مزار او در زادگاهش قرار دارد.
برادرش محسن نيز به شهادت رسيده است.
متن خاطره:
برای گذارندن دوره
ی عقیدتی از طرف سپاه اهواز به قم رفته بودیم و بعد از چند روز وقتی جبهه ها اعلام
درخواست نیروی داوطلب کرده بودند، منصور گفت:«پیش آیت الله بهجت برویم و از او بخواهیم
که برایمان استخاره بگیرد من مردد هستم که در این شرایط جبهه بروم یا نه؟»
وقتی به حضور آیت
الله رسیدیم، در انبوه جمعیتی که به گرد او جمع شده بودند جائی برای خود باز کردیم
و منصور دو زانو جلوی آیت الله نشست.
تا موقعی که نوبت
به منصور رسید من ندیدم که آیت الله حرفی بزند و معمولا با اشاره دست، تایید و عدم
تایید استخاره را به نمازگزاران می رساند. اما وقتی برای منصور استخاره گرفت لحظاتی
چند برای پاسخ تامل کرد . آنگاه با نگاهی مهربان به منصور گفت:«فرزندم تو در غربت به
شهادت می رسی.»
لبخندی شیرین بر
لبان منصور نشست؛ ولی هیچ نپرسید. ولی کلمه ی غربت برای ما غریب می نمود اگرچه منصور
چندین بار در جبهه های جنگ حضور یافت اما نه شهادت نصیبش میشد و نه تفسیری برای کلمه
غربت می یافتیم.
تا اینکه در زمستان
۱۳۶۱ پیکر شهیدی را از کشور لبنان می آوردند که به دست سربازان رژیم صهیونیستی به شهادت
رسیده بود . او کسی جز«منصور
طالبی»نبود
.