شهیدی که از کودکی اهل مطالعه بود

به گزارش نویدشاهد خوزستان،شهید سیدعزیزالله لطیف حسینی يكم مرداد 1339 در شهرستان اهواز، محله آخرآسفالت چشم به جهان گشود. پدرش سيداحمد، راننده سازمان آب وبرق خوزستان بود و مادرش سيده هطوطي نام داشت. دانشجوي دوره كارداني بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت.

دوران کودکی تا جوانی

ایشان فرزند پنجم خانواده بود و کودکی خود را همچون سایر کودکان همسن و سالش گذراند. با انتقال محل کار پدر به شهرستان دزفول،به موطن اصلی خود بازگشت و مراحل کودکی و ادامه تحصیل خود را در دزفول پشت سرگذاشت. ایشان با اخذ دیپلم از دبیرستان پهلوی به تحصیل خود پایان داد.

عمل چشم

 در کودکی، هنگامی که همشیره ایشان در حال خیاطی بود، وشهید سید عزیزالله در کنار خواهرش نشسته بود، با کشیدن سوزن از داخل پارچه، سوزن به چشم ایشان اصابت کرد و این حادثه باعث شد  چشم خودرا در بیمارستانی در تهران عمل کند.با وجودسختی و دردی که عمل جراحی داشت، همچون همیشه با صبر وشکیبائی بر این درد فائق آمد.  

خصائل اخلاقی

 وی فردی بسیار صبور بود و همیشه لبخند بر لب داشت. بسیار وابسته بـه پدر و مادر و خانواده بود و محبت و مهربانی به اطرافیانش خصیصه بارز ایشان به حساب می آمد. در بیـن خانواده، آشنایان و دوستانش از محبوبیت خاصی برخوردار بود و دلسوزی خاصی نسبت به همه اعضای خانواده بویژه خواهرانش داشت. به گفته اطرافیانش وی با همه اقوام و بستگان به مهربانی رفتار می کرد.

اوقات فراغت

از ابتدای کودکی بسیار اهل مطالعه بود و کتاب‌های مختلفی را مطالعه می کرد و از زمانی که به سنی رسیده بود که می توانست عضو کتابخانه باشد، به عضویت کتابخانه عمومی دزفول درآمد و همواره اوقات فراغت خود را در کتابخانه می گذراند.

شهادت

زمانی که جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد، شهید عزیزالله سرباز بود و دوره آموزشی خود را در کرمان سپری می کرد. وی با علاقه ای که به وطنش داشت، خود را به لشکر ۹۲ زرهی، گـردان تانک، منتقـل نمـود و بـه عنوان خدمـه تانک خدمت می کرد. با یورش دشمن بعثی به خاک وطن، در بیست و ششمین روز از مهر ماه سال ۱۳۵۹، در تپه های الله اکبر، در نزدیکی شهر سوسنگرد، بر اثر اصابت ترکش خمپاره به سرش، به شرف شهادت نائل آمد و با تشییع جنازه باشکوهی، پیکر او را در گلزار شهیدآباد به خاک سپردند.