فرشته هایی که راه شهدا را ادامه می دهند
به گزارش نوید
شاهد خوزستان،"گلناز علیخانی" مسئول انجمن خیریه فرشتههای
زمینی در اهواز است که امروز مهمان سایت نوید شاهد می باشد. خانم علیخانی سخاوت و بخشندگی اش در دل بسیاری از نیازمندان شهرمان حک
شده، او فرشته ای ست که به عشق خدمت به مردمش سر از پا نمی شناسد و تلاش می کند تا گره گشای
مشکلات محرومان باشد.
علیخانی با
بغض برایمان از آغوش ندیده پدری که شربت شهادت نوشید و مادر شهیدش که
هیچگاه چشمانش به نورانیت چهره او روشن نشد می گوید، از تولد دوباره اش و راه
روشنی که برای خدمت به خلق انتخاب کرده است .
شاید او برگزیده ای باشد از جانب خدا و واسطه ای که توفیق پیدا کرده تا در حق مردم خیرخواهی و از مشکلاتشان گره گشایی کند، با نوید شاهد همراه باشید.
نوید شاهد خوزستان:
لطفا خودتان را معرفی کنید.
گلناز علیخانی: گلناز علیخانی متولد سال 1366 و فرزند شهید " محمد علیخانی " از شهدای دوران دفاع مقدس هستم که در رشته روانشناسی تا مقطع دکتری تحصیل کرده ام و اکنون مسئول انجمن خیریه فرشته های زمینی در استان خوزستان می باشم.
نوید شاهد
خوزستان: از پدرتان برایمان بگویید چه اندازه ایشان را می شناسید؟
گلناز علیخانی: پدرم سال 1366 زمانی که من متولد شده بودم به شهادت رسید و پس از او مادرم نیز که ترکش خورده بود به ایشان پیوست، براین اساس شناختی که بر پایه روابط نزدیک پدر و فرزندی باشد از ایشان ندارم و تنها براساس روایات اطرافیانم از او می دانم. به گفته اطرافیانم پدرم همیشه یک بسیجی بود و در فعالیتهای خیر خواهانه حضوری فعال داشت.من نیز در تمام زندگیم سعی کردم راه پدر شهیدم را ادامه دهم.
نوید شاهد
خوزستان: از اینکه فرزند شهید هستید چه احساسی دارید؟
گلناز علیخانی: پدر من و پدران دیگری که شهید و آسمانی شدند برای دفاع از وطن جان خود را فدا کردند و براین اساس به خود می بالم و تنها چیزی که می توانم بگویم این است که ما باید رهروان خوبی برای پدرانمان باشیم، باید یاد بگیریم با کارهای خیرخواهانه و خداپسندانه در راه اسلام فداکاری کنیم ، راه شهدا را ادامه دهیم و برای زنده نگه داشتن ایران و اسلام کاری کنیم که خون شهدا پایمال نشود و البته یاد و خاطره آنان را همیشه زنده نگاه داریم.
نوید شاهد خوزستان: شهدا و البته فرزندان شهدا حق بزرگی به گردن جامعه دارند، رفتار افراد جامعه با فرزندان شهدا را چگونه می بینید؟
گلناز علیخانی: مردم رفتار خوب و قشنگی با خانواده شهدا دارند و در محافل مختلف چه مراسمات مذهبی، جشن و برنامه های فرهنگی اگر متوجه شوند شخصی فرزند شهید است و پدرش برای این کشور فداکاری کرده حس خوبی پیدا می کنند و این حس را به خانواده شهدا منتقل می کنند و البته رفتار شایسته ای از خود نشان می دهند ، در واقع می توانم بگویم خانواده شهدا از رفتارهای خوب و به جایی که مردم با آنان دارند راضی هستند.
نوید شاهد
خوزستان: در جامعه از چه رفتاری بیشتر بدتان می آید؟
گلناز علیخانی: از دروغ گفتن بیزارم ، بزرگترین چیزی که انسان را تخریب می کند دروغ گفتن است، شخص مسلمانی که خداوند را قبول دارد نباید به دروغگویی متوسل شود ، اکثر مشکلات و ناراحتی هایی که مردم جامعه دارند منشاء آن دروغ است و اگر مردم یکبار امتحان کنند که دروغ نگویند قطعا می توانند آرامش واقعی را به خود و جامعه برگردانند.
نوید خوزستان:
از فعالیت های خیرخواهانه خود بگویید. چطور شد به این وادی گام نهادید؟
گلناز علیخانی: راه اندازی موسسه خیریه فرشته های زمینی و ورود به کارهای خیرخواهانه به اتفاقی که در سال 91 برایم افتاد بر می گردد. در تصادفی دچار ضربه مغزی شدم که به مدت شش ماه در کما بودم و البته سه ساعت هم روحم از بدنم جدا شد و در واقع فوت کردم. در این مدت اغما و جدایی روح از بدنم مسائلی را دیدم و تجربه کردم که باعث شد در تولد دوباره ام نسبت به راه اندازی انجمن خیریه اقدام کنم به طوری که در حال حاضر دو سال از راه اندازی این انجمن در استان خوزستان می گذرد.
نوید شاهد
خوزستان: چه فعالیت هایی در این انجمن انجام می شود؟
گلناز علیخانی: این انجمن که با همراهی تعدادی از خانواده های شهدا، ایثارگر و هنرمندان شکل گرفته در راستای کمک به افراد نیازمند، سالمندان، کودکان بی سرپرست و بیماران سرطانی و همچنین تامین جهیزیه نوعروسان بی بضاعت فعالیت می کند و در این مدت قدم های خیرخواهانه بسیار خوبی برداشته شده است.
نوید شاهد
خوزستان: ظاهرا مدتی دچار بیماری شدید ،
اگر تمایل دارید در این خصوص توضیح دهید.
گلناز علیخانی: بله متاسفانه مدتی است که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کنم ، در سال اخیر با توجه به بروز سیل در استان خوزستان فعالیت بسیاری داشتم و به مدت سه ماه از خانه دور بودم و به همراه اعضای انجمن فرشته های زمینی در حال کمک به سیل زده ها بودیم، پس از این مدت بود که وقتی به منزل برگشتم با بدن درد زیادی مواجه شدم. از طرفی پس از اولین سفر زیارتی که از طرف انجمن خیریه برای 30 معلول و 80 کودک صورت گرفت آسیب جسمی زیادی به من وارد شد و پس از مراجعه برای درمان متوجه شدم که به بیماری سرطان مبتلا شده ام.
نوید شاهد
خوزستان: زمانی که متوجه شدید به بیماری سرطان مبتلا شدید چه احساسی داشتید؟
گلناز علیخانی: برای
من مثل هر انسان دیگری این بیماری اتفاق ناراحت کننده ای بود به طوری که یک ماه
روحیه خود را از دست دادم اما بعد از مدتی فکر کردن به این نتیجه رسیدم که این
بیماری می تواند نعمت الهی باشد.
از این بابت که مرتب باید در پی درمان باشم و دارو مصرف کنم اتفاق ناراحت کننده ای است اما از این جهت که هر لحظه احتمال مرگ داشته باشی و مراقب کارها و رفتارهایم باشم و به فکر جمع آوری توشه بهتر و بیشتری برای آن دنیا باشم، نعمت الهی است.
نوید خوزستان: در حال حاضر روزگارتان را چگونه سپری می کنید؟
گلناز علیخانی: دوست دارم به خدا نزدیکتر شوم با کارهای خیریه و کارهای مثبت سعی می کنم در این دنیا و آن دنیا آرامش داشته باشم ، در حال حاضر کارها و فعالیت های خیرخواهانه خود را گسترش داده ام و دوست دارم کارهای خیر بیشتری انجام دهم و بیشتر به مردم خدمت کنم تا خداوند هم بیشتر مرا دوست داشته باشد.
نوید شاهد
خوزستان: با توجه به شرایط شیوع بیماری کووید 19 و خطر ویروس کرونا فعالیت های
شما به چه شکل تغییر یافته است؟
گلناز علیخانی: در
اواخر سال گذشته و در زمان شیوع این بیماری قرار بود جشن ازدواج تعدادی از جوانان
مناطق آسیب دیده و محروم برگزار شود که با توجه به شرایط کرونایی، به تامین جهیزیه
این عزیزان اقدام کردیم و بدون حضور مهمان با تهیه غذا برای پرندگان در ساحل کارون
جشن ازدواج این جوانان را برگزار کردیم .
از طرفی با
توجه به وضعیت کمبود ماسک که استان و کل کشور با آن درگیر بودند نسبت به راه
اندازی کارگاه جهادی تک نفره در منزل اقدام کردیم به طوری که حتی مبتلایان به
سرطان که ختم درمان شده بودند نیز به ما پیوستند و برای هم تختی های خود ماسک
دوختند.
همچنین 2500 ماسک n95 و 2500 ماسک پارچه ای برای کودکان سرطانی در بیمارستان بقایی تهیه کردیم.
نوید شاهد
خوزستان: ظاهرا شب عید هم دل پرستاران و بیماران زیادی را شاد کردید، در خصوص این
فعالیتتان هم توضیح دهید.
گلناز علیخانی: شب عید امسال به دلیل شرایط کرونایی پرستاران و پزشکان زیادی در بیمارستان بودند که نتوانستد شب عید را در کنار خانواده خود بگذرانند ، به این دلیل در بیمارستان رازی اهواز ا قدام به پهن کرده سه سفره هفت سین کردیم و به پرستاران هدیه دادیم و بیماران را با اهدای گل شاد کردیم .همچنین نیمه شعبان امسال نیز برای کودکان ایتام و کودکان بیماران صعب العلاج نیز لوازم التحریر تهیه کردیم و به آنها تحویل دادیم.
نوید شاهد
خوزستان: باتوجه به اینکه از نزدیک شاهد فداکاری مدافعان سلامت بودید به نظر شما
چه تفاوت و شباهتی میان شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع سلامت می تواند وجود داشته باشد؟
گلناز علیخانی: شهدای
دفاع مقدس و مدافع حرم و همه کسانی که برای دفاع از اسلام، برای دفاع از وطن جان
خود را فدا کردند، از خانواده دور شدند، و به فیض شهادت و جانبازی نائل شدند،
تلاششان این بود که ملت ایران سرافراز و با آرامش زندگی کند. و امروز اگر ما می
توانیم با آرامش زندگی کنیم ، درس بخوانیم و پیشرفت کشورمان را شاهد باشیم مدیون
ایثارگری آنها هستیم .
امروز مدافعان سلامت در سنگری دیگر همچون شهدای مدافع حرم و شهدای دفاع مقدس که از وطن خود و از دین خود محافظت کردند در بیمارستان ها از جان انسان ها دفاع می کنند و هموطنان خود را نجات می دهند.
نوید شاهد
خوزستان: در یک جمله خودتان را برایمان توصیف کنید.
گلناز علیخانی: هر کسی با هر شغلی و حسی در حال زندگی است و من شخصی هستم که حال دلم در کنار مردم خوب می شود من وابستگی ندارم و هرکسی که در این جامعه زندگی می کند اگر فکر کند مادیات ارزشی ندارد و وابستگی به چیزی نداشته باشد می تواند به آرامش برسد؛ من از زمانی که دوباره متولد شدم ترجیح داده ام با کارهای خیرحال دلم را با حال دل مردم خوب کنم و در واقع می توانم بگویم گلناز علیخانی شخصی است که سعی می کند حال دل مردم را خوب کند.
نوید شاهد
خوزستان: و سخن آخر؟
گلناز علیخانی: پدران
ما رفتند و جنگیدند و برای دفاع از میهن مان به فیض شهادت نایل شدند. اکنون
فرزندان آنها افتخار آفرین هستند، باید باکارهای خیر و جهادی همچون رزمایش کمک
مومنانه به فرموده رهبری بتوانند ادامه دهنده راه پدران خود باشند و مردم عزیزمان
هم باید دست به دست هم دهند و به همنوعان خود کمک کنند، البته نباید در جامعه به
دنبال گداپروری باشیم، باید همانگونه که پدران ما از میهن خود دفاع کردند ما هم
مدافع هموطنان خود باشیم.
مسئله دیگر
آنکه فرزندان شاهد دلشان پیش پدرانی است که امروز نیستند ، قدردان پدران خود باشیم
چرا که زمانی متوجه قیمت آنها خواهیم شد که دیگر نیستند، پس پیش از آنکه اتفاقی
برای آنها افتد قدرشان را بدانیم و احترام آنها را نگه داریم که این احترام حس
غریب و قشنگی است که هر لحظه در زندگی چه زمانی که هستند و چه زمانی که نیستند به
ما آرامش خواهد داد.
در این ایام ماه
مبارک رمضان هم دعا می کنیم برای بیماران کرونایی و دیگر بیماران عزیز و از خدا می
خواهم بیماران مبتلا به سرطان و بنده حقیر را شفا دهد.