هدف تير غيب!

در پاتك روز چهارم عمليات والفجر 5 در
تاريخ 30/11/62 (چنگوله مهران)، مزدوران عراقي ارتفاعات از دست رفته را
محاصره مي كنند و پاتك سنگيني با 4 فروند هلي كوپتر و ده ها دستگاه تانك و
نيروهاي پياده تدارك مي‌بينند و بعد شروع به پيشروي به سوي گردان بلال لشگر
حركت مي‌كنند.

روحيه عراقي ها عالي و روحيه ي ايراني هاي در محاصره خيلي تعريفي نبوده كه
به يكباره همه چيز برعكس مي شود . موشك آرپي چي هفت رزمنده اي يكي از هلي
كوپترها را در هوا مورد هدف قرار مي‌دهد . عراقي ها پا به فرار مي گذارند و
ايراني ها به تعقيب آن ها مي پردازند ...

در اين عمليات فتحعلي رستمي مجروح مي شود . او در خاطرات خود نوشته كه پس
از ترخيص از بيمارستان به منزل آمده و دوستان رزمنده‌اش به عيادتش مي‌آيند و
همگي با قاطعيت به او مي‌گويند تو با آرپي چي آن هلي كوپتر را زدي ولي او
مي‌گويد كه من اصلاً آرپي چي زن نبودم و يكي ديگر از دوستان خود را معرفي
مي كند و او هم حاشا مي كند.

رستمي در آخر خاطراتش چنين نوشته : بالاخره معلوم نشد چه كسي آن هلي كوپتر را زد!

فتحعلي رستمي پس از چندين بار مجروحيت در كربلاي 5 به شهادت رسيد .