««بسم رب الشهداء و الصديقين »»
و لا تقولوا لمن يقتل فى سبيل الله اموات بل احياء ولكن لا تشعرون
با درود فراوان به امام امت و با سلام و درود به امت شهيد پرور و با سلام و درود به امام زمان آن منجى بشريت و شعله ايمان و با سلام و درود به رزمندگان اسلام كه همچون شيران روز و زاهدان شب در پشت جبهههاى حق عليه باطل با دشمنان اسلام سرسختانه مىجنگند سخنم را آغاز مىكنم.
اى خانواده من، در شهادتم هيچ احدى غير از خودم مسئول نيست چون خودم اين راه را انتخاب كردهام و تا آخرين قطره خون خود هم ادامه خواهم داد. اى ملت شهيد پرور اميدوارم كه امام را تنها نگذاريد و حرف وى را اطاعت كنيد كه وى نايب امام زمان (عج) ميباشد برادران پاسدار خود را آماده كنيد و به ديدار خانواده شهداء برويد و آنها را شاد كنيد.
اى دوستان و آشنايان و خانواده عزيز در آخرين لحظات زندگى از همه شما تقاضاى عفو مىكنم و از شهادتم ناراحت نباشيد زيرا من راه خدا را در پيش گرفتم و اين انتخاب داوطلبانه و آگاهانه بوده است.
اى خواهر و برادر و ملت مستضعف ، امام را فراموش نكنيد و هر لحظه گوش به فرمان او باشيد و به صداى سخنش به پا خيزيد و اى برادر همسنگر به صداى لبيك يا حسين بپا خيزيد كه بزرگترين شكست دشمن وحدت و برادرى است و يكدفعه طورى نشود كه خداى نكرده خود محورى و مستبدى در مغزشان فرو گذارده شود. انقلاب را حفاظت كنيد زيرا ما در برابر اين قطرههاى خون شهدا كه جمهورى اسلامى و آزادى از یوق ستمگران را باعث شده ، مسئول هستيم و بايد اين راه عزيزمان را ادامه دهيم و اى پدر و برادر سلاحم را در دست بگير و سنگر خود را حفظ كن و به همه دشمنان جهان ابلاغ كنيد كه ما پيروز خواهيم شد و در آيه شريفه مىفرمايد بار خداوندا به عزت و جلالت قسمت ميدهم از گناهان من درگذر و مرا جز شهداى در راه خودت قرار بده. پروردگارا تو را شكر كه جهاد در راه خودت را به من آموختى و اين سعادت را نصيبم كردى كه در جهاد در راه تو شركت كنم و با دشمنان دين مبين اسلام به ستيز بپردازم.
ديگر اينكه از پدرم مىخواهم مرا حلال كند و اگر او را آزردهام مرا ببخشد تا شايد خداوند هم مرا ببخشد و مىخواهم كه در عزاى من هيچ گريهاى نكنيد كه من از ميان شما رفتهام نه بلكه من در ميان 72 تن شهيد و سيد الشهداء (ع) هستم.
و حال سخنى با مادرم :
به فردى كه عمرى را بر سر بالين من بود و نگهبان من بود. مادر جان مادر گراميم ان شاء الله كه مرا حلال كنى چرا كه زحمت كشيدى و قدرت را ندانستم. اى مادر نكند خداى نكرده از دورى من ناراحت شوى آيا مگر غير از اينست كه همه بايد به پيش او هجرت كنيم پس چه بهتر كه از اين طريق هجرت كنيم. مادر من عاشق (ابا عبد الله الحسين ) شدم بدان و خوشحال باش كه تازه فرزندت به آرزويش رسيده آرزويى كه مدتى در انتظارش نشسته بودم مادرم در زندگى فقط به ياد خدا باش كه تازه فرزندت به آرزويش رسيده باز هم مىگويم و در هر جا كه مىروى پشتيبانى از امام بكن.
و حال سخنى با برادرانم و خواهرانم دارم ان شاءالله كه اگر شما را اذيت كردهام مرا ببخشيد و نصيحتى كه من به شما دارم اين است كه شما آيندهسازان اين جامعه هستيد و شما بايد درسهايتان را خوب بخوانيد و با درس خواندن خودتان به دشمنان اسلام نشان دهيد و مشت محكمى به ابر قدرتها بزنيد و ابلاغ كنيد كه ما پيروز و شما نابود خواهيد شد و مرا ميان گلزار شاهزاده ابراهيم به خاك بسپاريد. برادر شما ابوالقاسم آروانه ( به اميد پيروزى رزمندگان اسلام).