نامههای نوشته شده در اسارت با خط شهید «فرخیراد» + تصاویر
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید «محمد فرخی راد» دهم ارديبهشت1331، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش رضا، مشک دوز بود و مادرش هاجر نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. معلم بود.
ازدواج كرد و صاحب يك پسر و دو دختر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت و در كوشك به اسارت نيروهای عراقی در آمد. هفده ام مرداد 1363، در اردوگاه موصل عراق بر اثر شکنجه به شهادت رسيد.
تصویر سربرگ یکی از نامه های ارسالی شهید فرخی راد
به خدا قسم تمام دنیا به یک رکعت نماز که از روی اخلاص باشد نمی ارزد
در نامه هایش همیشه سفارش به نماز شب و دعا و نیایش و قرائت قرآن می کرد و نیکی به پدر و مادر را مدام تذکر می داد و خانواده خود را به صبر و شکیبایی سفارش می نمود.
به بخشی از یکی از این نامه ها در تصویر زیر توجه کنید که ایشان نوشته اند:
مهم این نیست که ما باشیم یا نه. اسلام مهم است. همانطور که گفتم از شما میخواهم که بچه های مرا و به طور کلی خانواده ام با اسلام و احکام آن آشنا شوند و احکام قرآن را به کار گیرند و پیام مرا به پول پرستان و مال پرستان برسانید که به خدا قسم تمام دنیا به یک رکعت نماز که از روی اخلاص باشد نمی ارزد.
نعمت سلامتی با کابل برقرار است
همانگونه که خوانندگان محترم می دانند به دلیل سانسور نامه ها توسط عراقی ها در اکثر موارد اسرای ایرانی جهت نوشتن حقایق و وضعیت خویش در اردوگاه ها مجبور به نوشتن به صورت رمز می شدند که نامه های شهید فرخی از این امر مستثنی نیستند و در ادامه به دو مورد از این رمزنگاری ها اشاره می کنیم.
به عکس زیر توجه کنید:
در تصویر فوق میبینید که شهید فرخی راد برای خانواده خود برای اینکه عراقیها متوجه نشوند با گویش دزفولی نوشته است:
چنانچه جویای حال اینجانب بوده باشید نعمت سلامتی با کابل برقرار است و بیشتر وقتها لارمان را کلون می کنند ( بیشتر وقت ها بدنمان را کبود می کنند)
و اینجا انسان واقعا اشک می ریزد که اسرای ما حتی دردهایشان را نمی توانستند برای خانواده و دوستان بازگو کنند و این قابل توجه تمامی افرادی که امروز مسئولیت خویش را مدیون خونهای شهدا و دردهای این بزرگواران هستند.
از خیار درازهایی که منجا دوپل افتیده و خرمنجا دورس کورده سیم نویس
مورد دوم از رمزنگاری های شهید فرخی مربوط به درخواست اطلاعات از موشک باران دزفول است که باز با گویش دزفولی نوشته است:
(از خیاردرازهایی که منجا دوپل افتیده و خرمنجا دورس کورده سیم نویس)
( از خیارهای بزرگی که بین دو پل می افتد و خرمن درست می کند برایم بنویس)
و منظور موشک های 9 و 12 متری عراق است که شهر دزفول همیشه میزبان آنها بود و شهید فرخی راد با این رمزنگاری از خانواده خود می خواهد که او را از وضعیت موشک باران شهر مطلع کنند.