شهید «سیدرضا پورموسوی» در قسمتی از وصیتنامه خود می نویسد: «بر طريق خونين ولايت علي (ع) كساني بودند كه بر عهد و پيمانشان وفا نمودند و ايستادگی كردند و حالا كه ما ميراث دار آن شهيدان شده‌ايم، پس ما هم اقتدا به راه سرخ شهيدان می‌كنيم و دست برنمی‌داريم....» ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانید.
وصیت نامه سید رضا
 

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید سیدرضا پورموسوی بيستم بهمن 1345، در شهرستان دزفول به دنيا آمد. پدرش سيدمهدی، نگهبان سازمان آب و برق بود و مادرش سيده فاطمه نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربی درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. سوم فروردين 1367، در حلبچه عراق به شهادت رسيد. مزار او در بهشت علی زادگاهش قرار دارد.

متن وصيت‌ نامهشهید سیدرضا پورموسوی:

الحمدلله الذي هدانا لهذا و ما كنا لنهتدي لولا ان هداينا الله

اشهد ان لا اله الا الله، و اشهد ان محمدا رسول الله و اشهد ان عليا ولي الله و ان ائمه المعصومين اوضياء رسول الله

ان الذين يشترون بعهد الله و ايمانهم ثمنا قليلا اولئك لا خلاق لهم في الاخره و لا يكلمهم الله و لا ينظر اليهم يوم القيمه و لا يزكيهم و لهم عذاب اليم.77 آل عمران

حمد و سپاس خداوندي را كه نعمت و رحمتش را بر ما ارزاني داشت و به ما شناساند باشد در طريق عبوديتش بنده اي شاكر و صابر باشيم. انشاءالله

مرا عهد و پيماني بود با ولايت علي بن ابيطالب عليه السلام در غديرخم و آه و ناله اي از بيت الاحزان فاطمة زهرا قره عين الرسول در سينه.

صداي فراخواني رسول اكرم(ص) براي بيعت با ولايت علي عليه السلام در غدير و فرياد فرياد خواهي حسين(ع) در كربلا در گوشم طنين انداز بود و حالا فرزند فاطمة زهراي اطهر مرا براي تجديد بيعت با ولايت علي (ع) فرا مي خواند، آيا اجابت نكنم؟ نه والله كه اجابت ننمايم.

بر طريق خونين ولايت علي (ع) كساني بودند كه بر عهد و پيمانشان وفا نمودند و ايستادگي كردند و حالا كه ما ميراث‌دار آن شهيدان شده‌ايم، پس ما هم اقتدا به راه سرخ شهيدان مي كنيم و دست برنمي‌داريم.

من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدو الله عليه فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا. (23 احزاب)

و اگر قرار است كساني بر اين طريق پايدار باشند و به عهد خود وفا نمايند اولاترين و سزاوارترين كسان بني هاشم مي باشند كه همة وجود خويش را فدا سازند.

آنچه را كه در خاتمه سزاوار مي بينم تذكر دهم اين مي باشد، اگر در طول مدت همنشين هائي كه با بعضي از دوستان و برادران داشته ايم و از آنها خواسته ام كه برايم حرف بزنند دربارة بعضي از مسائل و يا اينكه من براي آنها مطالبي را بيان داشته ام، نه قصد داشته ام خداي ناكرده آنها را حقير سازم و سرزنش نمايم و نه اينكه بخواهم بر آنها فخر فروشي و اظهار دانائي و خودبيني نمايم بلكه فقط و فقط توجه ام به اين بوده كه اصلاحي در اعمال صورت بندد و اين در نظرم بوده كه:«يا ايهاالذين امنوا تقوالله و قولوا قولا سديدا. يصلح لكم اعمالكم و يغفر لكم ذنوبكم و من يطع الله و رسوله فقد فاز فوزا عظيما.»( 70-78 احزاب)

و از خداوند متعال مي خواهم كه اعمال ناقص و نارساي ما را خود به كمال رساند با رحمتش با ما معامله نمايد و ما را محروم از عنايت و توفيقش نشازد. انشاءالله. و از خداي عز و جل خواهانم كه خودش جزاي زحمات پدر و مادرم را بدهد كه او اجر و ثواب بغير حساب مي دهد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده