شهید «شیرعلی خیری» در قسمتی از وصیتنامه خود می نویسد:«روزي كه از مادر به امر خدا متولد شديم لخت و پاك و برهنه چشم به اين جهان گشوديم و روزي كه هم از اين دنيا بايد سفر كنيم جز يك كفن چيزي همراه خود نخواهيم برد پس با صبر و ايمان و فدا كاري و ايثار و جهاد در راه خدا توشة آخرت خويش را ببنديد و نگذاريد با باري از گناه سفر كنيم....» ادامه وصیت نامه این شهید والامقام را در نوید شاهد بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید شیرعلی خیری دوم فروردين 1350، در روستاي دوزناب از توابع شهرستان انديمشك به دنيا آمد. پدرش داربلوط، كارگر بود و مادرش قشنگ نام داشت. تا اول راهنمايي درس خواند. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. شانزدهم اسفند 1365، در جاده اهواز - خرمشهر هنگام شرکت در رزمايش بر اثر اصابت سهوي گلوله به شهادت رسيد. مزار او در بهشت علي شهرستان زادگاهش قرار دارد. برادرش ايمان علي نيز به شهادت رسيده است.

متن وصيت‌ نامه‌ شهید شیرعلی خیری:

و لا تحسبن الذين قتلو في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون.
آنان كه در راه خدا كشته شدند مي پنداريد كه مرده اند بلكه زنده اند و نزد خدا روزي مي جويند. با سلام بر امام عاشق و عاشقان امام و با درود و سلام به خانواده هاي شهدا وصيت نامة خويش را آغاز مي كنم.

به نام نامي خالق جانها خداوند قلمها و بيانها

بنده در درجة اول براي رضاي خدا به جبهه اعزام شدم و از ايزد منان خواهانم كه مرا مورد بخشش قرار بدهد. سركشيدم در دل دنيا و تنفس عميقي كشيدم ديدم بويي جز شهادت بر مشامم نمي رسد كه مرا خوشحال كند با دلي آگاه رو به جبهه اعزام شدم و ديدم هر چه جلوتر را نگاه كنم روشن تر مي شود و هرگاه به تماشاي عقب ايستادم جز گمراهي چيزي را نمي يابم پس دل ز دنيا كندم و خود فكر كردم كه بايد اين راه نوراني را بپيمايم تا به انتهاي آن كه خواست خداست برسم يعني با شهادت در نزد خدا رستگار شوم.

در راه خدا گام بردارید تا رستگار شوید

از پدر و مادر و همسر گراميم خواهانم كه براي من ناراحتي به خود راه ندهيد مگر ناراحتي آنها براي حسين و اهل بيتش(ع) باشد كه راه راست را براي ما گذاشتند و رفتند در عوض خوشحال باشيد كه خداوند اين چنین شما را آزمايش مي كند و خوشحال باشيد كه اين عزمت را به من عطا كرده تا در راهش قدم بردارم تا رستگار شوم و در جبهة حق با دشمنان بجنگم تا از اين دنيا رها شوم و به آرزويم برسم.

راه هدایت را انتخاب کنید

از برادران و خواهرانم خواهانم كه اولاً مرا ببخشند و ثانياً به ايشان سفارش مي كنم كه در انتخاب آزاد هستيد و در زندگي با دو راه مواجه مي شويد يكي راه هدايت و ديگري راه ظلمت جان خودتان با كمك گرفتن از قرآن و راهنمايي امامان راه هدايت را دنبال كنيد تا رستگار شويد.

ايثار و جهاد در راه خدا توشة آخرت شماست

وصيت من به فاميلها و دوستان اين است كه زياد دنبال زندگي در اين دنيا نروند زيرا ما روزي كه از مادر به امر خدا متولد شديم لخت و پاك و برهنه چشم به اين جهان گشوديم و روزي كه هم از اين دنيا بايد سفر كنيم جز يك كفن چيزي همراه خود نخواهيم برد پس با صبر و ايمان و فدا كاري و ايثار و جهاد در راه خدا توشة آخرت خويش را ببنديد و نگذاريد با باري از گناه سفر كنيم.

جبهه يعني به دانشگاه الهي

من به نوبه خودم به كلية مردم مسلمان ايران مژده مي دهم كه پيروزي خيلي نزديك است و از ايشان خواهانم كه از امام و ولايت فقيه و روحانيت مبارز خود اطاعت كنند تا مورد پسند پروردگار قرار گيرند و اي دوستان و پدر و مادر و خواهران و برادران و همسرم بدانيد كه من با عشق به خدا به جبهه يعني به دانشگاه الهي اعزام شدم و دوست دارم كه در راه خدا به شهادت برسم و به مردن در رختخواب پشت كردم و دوست دارم كه با تني خونين به ديدار حسينم بروم براي من ناراحت نباشيد چون اين آرزوي من بوده است و چند بيت شعر مي نويسم به معناي آن توجه كنيد.

خدا با صابران است

پدر و مادر وهمسرم شما را به صبر سفارش مي كنم بدانيد كه خداوند صابران را بسيار دوست مي دارد و اجر و مزد آنان نزد پروردگار بسيار عظيم است وقتي من مردم مرا در تابوت سياهي بگذاريد دستهايم را باز كنيد تا بدانند چيزي به همراه نبرده ام چشمهايم را باز بگذاريد تا بدانند چشم به راه بودم روي قبرم تكه يخي به شكل صليب بگذاريد تا با اولين اشعة خورشيد آب شود و به جاي مادرم بر سر مزارم اشك بريزيد.

بهار را دوست دارم بخاطر طراوتش، زمستان را دوست دارم به خاطر بارانش، گلها را دوست دارم بخاطر عطر خوش بويشان اما تو را دوست دارم اي مادر نمي دانم چرا و در آخر وصيتي با خانوادة عزيزم دارم كه اگر من به اين فيض عظيم نائل شدم از اين دو تا يعني فرحناز و سجاد يك عكس بگيريد و آن را بزرگ كنيد و سر قبرم بگذاريد و از دوستان و آشنايان و خانواده و تمامي كساني كه مرا مي شناسند يا اين وصيت مرا گوش مي دهند مي خواهم كه يك روز نماز قضاي صحيح برايم بخوانند.

والسلام شير علي خيري 29/9/65

خدايا خدايا تا انقلاب مهدي حتي كنار مهدي خميني را نگهدار

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده