فرمانده غواص
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید علیرضا حویزی یکم اسفند 1341، در شهرستان دزفول ديده به جهان گشود. پدرش حسين، فروشنده بود و مادرش گوهر نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت.
دوران نوجوانی
وی در خانواده ایی مذهبی بزرگ شد و در جامعه طاغوت زده آن زمان پيداست كه زمينه تربيت مناسب را نبايد جست بلكه مذهب و محتواي اسلام را در خانواده ها بايد يافت كه شهيد علیرضا حويزي كاملاً از آن بهره مند بود و البته براي درك حقايق زمان و نيز آرمان مكتب هوش و استعداد و ذوق لازم را ميخواهد و وي بموازات رشد سني بهتر و بيشتر به بافت اجتماعي و سياسي و فرهنگي رژيم طاقوت واقف مي گشت و جايگاه مكتب را كمرنگ تر در جامعه مي يافت.
ایستادگی در مقابل رژیم پهلوی
در پي اين حسن كنجكاوي ضمن كار و تلاش و تحصيل تحقيق و پيگيري مي كرد تا مگر از درياي علم الهي بهره برگيرد و به فراخور قدرت جذب كتابهاي مذهبي و اسلامي را مطالعه ميكرد و عضويت وی در كتابخانه گوياي اين مطلب است با شروع مبارزات علني ملت مسلمان ايران بر عليه رژيم مزدور شاهنشاهي كه جامعه را با دور نگهداشتن از اسلام به محيط نا امني تبديل كرده بود شهید علیرضا نیز به ایستادگی در مقابل رژیم پهلوی پرداخت.
حضور فعال در مساجد
با شروع انقلاب در تمام صحنه هاي مبارزه با رژیم پهلوی تلاش مي كرد و در اين راه از همسنگران سبقت مي گرفت. دوستانش وی را در صف تظاهرات با ضبط صوت ياد آوري مي كنند. عضويت در نوارخانه فتح المبين و شركت در جلسات قرائت قرآن مسجد شيخ انصاري (لبخندق) و نمازهاي جمعه و جماعات مؤيد پايبندي او به مكتب و مسجد را كه پايگاه و سنگر اسلام است خوب درك كرده بود و شيفته اسلام بود از آنجايي كه نداي حق مرز نمي شناسد.
شرکت در عملیاتها
با شروع جنگ تحمیلی و در معرض خطر دیدن اسلام و انقلاب لباس رزم و جهاد پوشید و برای مقابله با دشمن آمادگی خود را اعلام کرد و در تمام جبهه ها حضور يافت. شهيد حميد از جمله رزمندگان جانباز بود که در جبهه هاي پدا فندي و عملياتهاي مختلف شركت نمود و در عمليات بستان و فتح المبين و بيت المقدس حضوری فعال داشت و سرانجام در عمليات بستان از ناحيه بازو و پهلو مجروح شد و همچنين در عمليات بيت المقدس با اصابت تركش به دستش تا مدت زیادی نمی توانست از دستش درست استفاده کند.
فرمانده غواص
شهيد حميد بعد از عمليات بيت المقدس براثر جراحات زیاد مدتها نتوانست در جبهه باشد وی در ستاد شهيد حسين ناجي به مجروحين کمک می کرد تا اينكه بعد از بهبودي وضعيت جسمانيش در عمليات والفجر 8 شركت کرد و بعلت داشتن تجربه نظامي و مهارت و شجاعت و خلوص جزء افراد پيش تاز و خط شكن (غواص) انتخاب مي شود به طوري كه وي را قبل از اعزام ديگر رزمندگان به منطقه عملياتي اعزام مي دارند و در كار غواصي از خود شجاعت و مهارت خاصي نشان مي دهد .يكي از برادران همرزمش نقل مي كند:«موقعي كه رزمندگان به خط دشمن تاختند. حميد جزء اولين نفرات بود كه صداميان را به هلاكت رسانيد بطوريكه ديگر رزمندگان را تشويق و ترغيب مي نمود و فرياد مي زد به پيش.»
شهادت
شهید حمید حویزی در عملياتهاي متعددی شركت كرد و جراحات و صدمات زیادی دید اما جبهه را ترک نکرد وی شهادت در خاک دشمن برای دافع از اسلام را تکلیفی بر خود می دانست و سرانجام در سوم اسفند 1364، در فاو عراق بر اثر اصابت تركش به سر و صورت، شهيد شد. مزار وي در در شهيدآباد زادگاهش واقع است.