من راه شهادت را خودم انتخاب کردم
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید سالم قجری در سی ام فروردین 1347 در شهرستان هندیجان به دنیا آمد . پدرش غانم، ملوان بود و مادرش رقيه نام داشت. دانش آموز دوم راهنمايي بود. از سوي بسيج در جبهه حضور يافت. سي ام شهريور 1361، در كوشك بر اثر اصابت تركش گلوله توپ به سينه و شكم، شهيد شد. پيكر او را در زادگاهش به خاك سپردند.
متن وصیت نامه شهید سالم قجری:
بسم الله الرحمن الرحیم
ان الله یشتری من المومنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون.
سلام و درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران امام خمینی و سلام بر شهیدان اسلام از هابیل تا حسین و از حسین تا کربلای ایران و سلام و درود فراوان بر شهدای انقلاب اسلامی و بخصوص شهدای جنگ تحمیلی و درود و سلام بر ملت قهرمان و شهیدپرور ایران و سلام و درود فراوان بر مردم شهیدپرور هندیجان و سلام و درود بر پدر و مادر گرامیم و سلام بر خواهران و برادرانم و سلام و درود بر برادران پاسدار و بسیجی و خواهران بسیجی و سلام بر تمام قوم و خویشان و همسایه های خوب و گرامیم.
طلب حلالیت و انتخاب راه درست
پدر و مادر عزیزم اگر فرزند خوبی برای شما نبودم معذرت می خواهم و دوستان و برادران اگر دوست خوبی برای شما نبودم مرا ببخشید من این راه را انتخاب کردم بهترین راه و پرافتخارترین راه در زندگی من است چون هر چه سعادت است در این راه (الله) وجود دارد و انسانها را از تمام بلاها و بدیها بدور میدارد. من میدانم که انتهای این راه حتما شهادت است ولی باز میروم تا بلکه بتوانم در این راه خون خود را بریزم من دلم بیشتر از همه چیز شهادت می خواهد
خود را از راه خدا جدا نکنید
ای مردم از این راه خود را جدا نکنید از دادن جان خود در راه خدا هیچ موقع دریغ ننمایید که بهتر از این راه در دنیا راه دیگری برای شما نخواهد بود. ای پدران و مادران عزیز فرزندان خود را در راه خدا قربانی کنید مگر شما بالاتر از حضرت ابراهیم (ع) هستید که خدا به او فرمود: «فرزندت را قربانی کن» او هم دستور خدا را پذیرفت و خواست همان یک دانه پسرش را در راه الله قربانی کند ولی موقعی که خدا اینهمه خوبی های پیغمبر خود را دید که حاضر است فرزندش را در راه خدا قربانی کند پس به دستور خدا گوسفند آوردند و او را قربانی کرد. ای پدران و مادران شما هم فرزندانتان را در راه خدا قربانی کنید که در آخرت و در همین دنیا هم باعث افتخار شما می شوند. در آخرت است که فرزند که می آید دم بهشت میاستد و منتظر پدر و مادر خود است هر چه می گویند وارد شو وارد نمی شود و می گوید تا پدر و مادرم وارد نشوند من وارد نمی شوم.
من خود میدانم که لیاقت شهادت ندارم ولی ...
من خود را در راه خدا کوچکترین آنچه که خلق کرده است می دانم در برابر نعمت هایی و خوبی هایی که خدا به من داده است خود را ناچیز و حقیر می دانم و من می دانم که لیاقت شهید شدن را ندارم ولی باز می روم تا اگر خدا از من قبول کند و مرا در راه خودش از دنیا ببرد.
سخنی با خانواده ام
و اما ای خواهران و برادران مبارز و مجاهد اگر کسی را دیدید که بر ضد اسلام، انقلاب و امام عزیزمان حرف میزنند و اگر قابل هدایت است او را هدایت کنید اگر قابل هدایت نیست او را تحویل دادگاههای انقلاب اسلامی دهید تا به جرم او رسیدگی کنند و اما یک نصیحت به شما پدران و مادران و خواهران و برادران دارم و آن اینست که تا می توانید قرآن، نهج البلاغه، اصول کافی، نهج الفصاحه و دعاها و امثال آنها را بخوانید و به آنهایی که سطح آگاهیشان پایین و ضعیف است یاد بدهید و آنها را ارشاد کنید.
والسلام