نوید شاهد- شهید "علی محمد انصاری"در قسمتی از وصیت نامه خود می نویسد:«هر کس که با کسی هم صحبت می شود پس چندی اگر طرفدار سازمان مورد علاقه طرفین نبود به طور کلی رابطه قطع می شود و با هر کدام حرف بزنی می بینی که درست راه دوتا است و اصلاٌ حرف از موضع اصلی اسلام و همبستگی وجود ندارد و بهتر از این هم نمیشود ما را از هم جدا کنند. طریقی که خیلی روشنفکرانه به نظر می رسد ولی نتیجه ای شوم دارد....»در ادامه متن وصیت نامه این شهید بزرگوار را بخوانید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید علی محمد انصاری هفتم مهر1337 ، در شهرستان مسجدسليمان به دنيا آمد. پدرش علی رحيم، در سازمان تأمين اجتماعي كار میکرد و مادرش شاهي نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. هشتم آذر 1360، با سمت مسئول دسته در بستان بر اثر اصابت تركش به سر و كمر، شهيد شد. مزار او در گلزار شهداي صاحب الزمان (عج) شهرستان شوشتر واقع است.

متن وصیت نامه شهید محمد علی انصاری:

بسمه تعالی

 بنام خدا و رهبر و خلق آگاه ایران، حقیر نمی توان از این موضوع که رنج می برم چگونه شروع کنم ولی بنا بر تعهدی که نسبت به اجتماع ام دارم شروع می کنم هر چند قابل مقایسه نیست و در شان یک ملت انقلابی قدرتمند نیست ولی آنچه را که در اطرافم می بینم مسئول چرای آن هستم.

در گذشته که اپریالیسم حاکم بر ما بود می دیدیم برادران چون با هم بر سر موضوعات حرف می زدند و برای آنها رکود بود چنانکه دیدیم و بودیم حالا به طرق دیگری به ما تحمیل می کنند برادران برای سازمانها و دسته ها بحث و مناقشه می کنند و طوری که دیده ام به قدری باهم و به هم بدبین می شوند که سالهای سیاه طاغوت را مجسم می کنند هر کس که با کسی هم صحبت می شود پس چندی اگر طرفدار سازمان مورد علاقه طرفین نبود به طور کلی رابطه قطع می شود و با هر کدام حرف بزنی می بینی که درست راه دوتا است و اصلاٌ حرف از موضع اصلی اسلام و همبستگی وجود ندارد و بهتر از این هم نمیشود ما را از هم جدا کنند طریقی که خیلی روشنفکرانه به نظر می رسد ولی نتیجه ای شوم دارد. مگر ما همین نبودیم که چند ماه قبل باهم یک حرف می زدیم مگر همین گروه نبودند که با هم مبارزه می کردند چطور شد چرا در زمان محمد (ص) پا برهنه ها چرا هم صدا بود. ایران و روم مغلوب می شود و در زمان علی چون گروه و دسته ایجاد شد.

 که می گفتند، محمد(ص) سمبل پیروزی در خارج و علی(ع) مظهر شکست از داخل درست زمان انقلاب در یک راهپیمائی یکی از برادران با عکس پاره شده شریعتی مواجه شده بود می خواست با طرف درگیر شود دیگری از برادران آمد و گفت حالا وقت این حرفها نیست این باعث شکاف تو از مردم می شود این چنین خوش بینانه از لحظه جدایی یک نفر از مردم آن به خاطر خود اسلام رنج می بردیم.

ولی حالا اینطور برای اسلام دو تا شدیم مگر گروه ها هدفی جز اسلام دارند خوب اگر اینطور است پس چرا اگر نه پس خط ها از هم جدا می شود به یکی از دوستان گفتم چرا گفت:«آخر به دانها مهرهای تکفیر می زنند گفتم مگر به همه ما نزدند در ضمن اگر بازارشان خریدار نداشته باشد و شکسته می شوند ولی من و تو مشتری های این خریداران انسانیت هستیم نگذارید مظهر شکست بر داخل شویم و تاریخ را عزادار کنیم به قول امام همه با دشمن هستند ما را افقی گر جدید می خوانند فاشیستی می گویند از این تکفیر بزرگتر چرا جواب الله را ندهیم ولی برای یک دسته این هم متعصرمی شویم مگر هدف از دست رفته یا رسیده ایم.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده