خاطره/ تا آخرین گلوله
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید علیرضا جعفر زاده يازدهم اسفند 1339، در شهرستان اهواز به دنيا آمد. پدرش محمدجعفر و مادرش كبرا نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته رياضي درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1366 ازدواج كرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بيست و هشتم ارديبهشت 1366، با سمت فرمانده گردان در شلمچه بر اثر اصابت تركش به قلب و شكم، شهيد شد. پيکر وي را در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپردند.
متن خاطره:
جوان بودم٬ سنم خیلی بالا نبود، بواسطه برادرم به گردان بلالی رفتم، ماموریت آبادان بودم. در بین رزمندگان گردان یک نفر خیلی توجهم را جلب کرد.
جوان خوش برخورد و خنده رویی بود. در بین نماز از قرآن صحبت می کرد. برخوردش آدم را می گرفت، مرا تشویق به نماز شب کرد، احکامش را بمن آموخت، برخی اوقات نیمه شب مرا بیدار می کرد و به نماز شب می ایستادم.
بواسطه ایشان لحظات شیرین و خوبی را تجربه کردم، راز و نیاز با خدا در آن لحظات مفهوم خوبی برایم داشت و از آن بیشتر آن جوان مرا مرید خود کرده بود. نامش علیرضا جعفرزاده بود.
علیرضا فرمانده گردان حضرت رسول (ص ) بارها در کنکور شرکت کرد و در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه ارومیه قبول شد ولی می گفت:«دوست دارم در اهواز قبول شوم تا مسافت زیاد باعث جدایی من از جبهه نشود، اما در سال ۶۵ همزمان در رشته مهندسی برق دانشگاه چمران و همچنین ورودی مهندسی نفت پذیرفته شده بود، وقتی فرمهای پذیرش را در دانشکده نفت پر می کرد دوستی به او تبریک گفت.
و ایشان در پاسخش گفت:«تا صدای یک گلوله در جبهه به گوش می رسد جبهه را ترک نخواهم کرد.»