جانبازان نیاز به ترحم ندارند، آنها آگاهانه از جان گذشتند
به گزارش نوید شاهد خوزستان، روز جانباز یادآور جانبازان و قهرمانان واقعی و همیشگی این مرز و بوم است؛ آنان که سند زنده حقانیت انقلاب اسلامی هستند و در در طول هشت سال دفاع مقدس، پایمردی و پایداری خود را ثابت کردند و اکنون نیز با زخم های به جا مانده در جسم و جانشان همچنان مقاوم هستند.
جانبازان به عنوان اسوه های صبر و استقامت، مسیر پرافتخار جانبازی را با الگوگیری از جانباز دشت کربلا حضرت ابوالفضل العباس (ع) و براساس شناخت و اعتقادی راسخ انتخاب کردند در عرصه هشت سال دفاع مقدس، با نثار عضوی از اعضای بدن خویش، قدم در راه جانان نهادند و سرافرازانه در آستان ولایت شدند و دل به رضای ربوبی سپردند و امروز قلب شکسته آنان، بزرگ ترین سرمایه جانبازی شان به شمار می آید.
در روزهایی که حفظ فرهنگ جانبازی و تکریم و تجلیل از مقام جانبازان، یک ضرورت تلقی می گردد با محمد حسن نیسی از جانبازان خوزستانی به گفتگو نشسته ایم:
نوید شاهد خوزستان: لطفا خودتان را معرفی کنید؟
محمد حسن نیسی: با سلام و درود به محضر شهدا؛ امام شهدا و همه جانفشانان راه اسلام و درود به رهبر معظم انقلاب اسلامی و همه ایثارگران و خادمان خالص انقلاب و اسلام؛ اینجانب محمد حسن نیسی فرزند خلف جانباز 70 درصد و عضو سپاه انقلاب اسلامی جبهه هشت سال دفاع مقدس هستم.
نوید شاهد خوزستان: فعالیت های انقلابی شما از چه زمانی آغاز شد؟
محمد حسن نیسی: از سال 56 که سوم دبیرستان بودم و در شوشتر تحصیل می کردم وارد تظاهرات و راهپیمایی های پیروزی انقلاب اسلامی شدم؛ سال 57 با انجمن اسلامی دبیرستان آشنا شدم و با عضویت در این انجمن با فعالیت های مذهبی همراه شدم و تا پیروزی انقلاب اسلامی در راهپیمایی ها شرکت کرده و به صورت افتخاری در پایگاه های بسیج شرکت می کردم.
نوید شاهد خوزستان: بعد از پیروزی انقلاب چطور وارد بسیج سپاه پاسداران شدید؟
محمد حسن نیسی: سال 59 که دیپلم گرفتم با توجه به اینکه بنده روستا زاده هستم، به روستا برگشتم و مدت مدیدی طول کشید تا پدر و مادرم را راضی کردم وارد سپاه پاسداران شوم، بعد از هشت ماه عضو افتخاری در نهایت در سال 59 به صورت رسمی به عضویت سپاه پاسداران درآمدم.
نوید شاهد خوزستان: بهترین خاطره ای که از آن دوران دارید چیست؟
محمد حسن نیسی: انتهای سال 59 به دوره آموزشی سپاه اعزام شدیم؛ پس از سه ماه بود که در انتهای دوره و اوایل سال 60 به دیدار حضرت امام رفتیم؛ سه بار از نزدیک به دیدار امام نائل شدم و دیدار با بنیانگذار انقلاب برای من سعادتی بود و لذتی داشت که تا زنده ام فراموش نمی کنم.
نوید شاهد خوزستان: چه زمانی به جبهه اعزام شدید؟
محمد حسن نیسی: در سال 1360 به جبهه اعزام شدم و تا 22 بهمن سال 1364 تا زمان مجروحیتم در جبهه بودم.
نوید شاهد خوزستان: چطور وارد جنگ شدید؟
محمد حسن نیسی: در عملیاتی که در منطقه فاو بود و بعدها به عنوان والفجر هشت نام گرفت شرکت کردم؛ در شب عملیات به من اعلام کردند جزو خط پشتیبانی هستید و به اروندکنار برای بازدید منطقه و زدن قرارداد تاکتیکی اعزام شدیم. پس از رایزنی ها بنده برای همراهی با بچه های اطلاع عملیات انتخاب شدم که به سمت فاو حرکت کنیم در این راستا با مهیا کردن قایقی به آن دست روخانه در سواحل عراق و در اسکله چلچه رفتیم. شب دوم عملیات والفجر هشت بود که در بمباران شدید به شهر فاو که قرارگاه تاکتیکی کربلا در آن بود رسیدیم با وجودیکه دشمن غافلگیر شده بود و تعداد زیادی از نیروهای عراقی کشته شده بودند اما برخی از نیروها از لابلای نیزار همچنان تیراندازی و بمبماران را انجام می دادند.
نزدیک به اذان ظهر بود که به قرارگاه رسیدیم؛ قرارگاه خالی بود و همه به خط مقدم رفته بودند به ما گفتند باید منتظر بمانید تا سردار صیاف یا سردار محرابی برگردند و ما ماندیم و در این حین در زمان نماز و ناهار دوبار یا سه بار در اثر بمبماران بهم می خورد و بر اثر بمبماران شدید نمی توانستیم نمازمان را کامل کنیم.
تا بعداز ظهر آنجا بودیم، اعلام کردند سردار پریشانی آمدند به ایشان مراجعه کردیم و ایشان نقشه و طرح عملیات و منطقه را برای ما توضیح داد و خط ما که بین نخلستان و فاو بود سخترین محور عملیات عنوان شد؛ بعد از اینکه دستورات را گرفتیم و مشخصات محور معلوم شد قرار شد خط مقدم را از نزدیک ببینیم و از وضعیت فعلی منطقه نیز گزارش تهیه کنیم ؛ تعدادی از بچه ها با موتور به خط مقدم رفتند و اطلاعات کافی را دریافت کردند. پس از آن قصد برگشتن کردیم و همان راهی را که پیاده آمدیم برگشتیم.
نوید شاهد خوزستان: از چگونگی مجروحیت خود برایمان بگویید؟
محمد حسن نیسی: در زمان برگشت به رودخانه که رسیدیم، آنجا سوار بر قایقی شدیم تقریبا 500 متر حرکت کردیم که همان حین یکی از بچه ها صدایم کرد؛ رویم را برگرداندم دستم را بلند کردم و جواب سلام را دادم که در همین هنگام صدای شلیک گلوله و توپ شنیدم و بعد از آن چیزی نفهمیدم.
گلوله ها یکی به ماشین خورده بود که ماشین منحرف شده بود ، بچه ها شهید شده بودند و من که به عقب نگاه کرده بودم سرم و چشم هایم ترکش خورده بودند و دست راستم نیز از بالای آرنج قطع شده بود.
نوید شاهد خوزستان: مراحل درمان را چگونه گذراندید؟
محمد حسن نیسی: بعد از 18 روز در بیمارستان کاشانی اصفهان به خودم آمدم، ترکش به فکم خورده بود و زبانم ازکار افتاده بود؛ دو ماه در اصفهان بودم و بعد مرا به تهران انتقال دادند و از آنجا به بیمارستان ژاندارملی بردند؛ آنجا به بیمارستان خصوصی منتقل شدم و دست راستم پیوند زده شد بعد مدتها پیگری برای اعزام به خارج نهایتا انتهای اسفند سال 64 به لندن اعزام شدم و بعد از شش ماه درمان از جنبه پیوند استخوان پیشانی دست و چشم آنجا بودم و پس از آن به وطن و اهواز برگشتم و خانه نشین بودم و به درمان ادامه دادم البته مرتب به تهران اعزام می شدم.
نوید شاهد خوزستان: بعد از جانبازی چگونه به زندگی ادامه دادید و چه اهدافی را دنبال کردید؟
محمد حسن نیسی: وقتی کسی مجروح شود و سلامت جسمی را از دست بدهد خواه نا خواده محدودیت هایی را باید بپذیرد و کسانی که مثل ما با آغوش باز در این راه قدم گذاشتیم نیازمند روحیه بالا و سعه صدر بالا بودیم که همه موانع و مشکلات را قبول کنیم و در برابر مشکلات مقاومت کنیم تا الگویی باشیم براین اساس در اوضاع و احوالی که درمان را پیگیری می کردم به آغوش خانواده و تک فرزندم بازگشتم و در منزل شخصی خود مستقر شدم ، باوجودی که شرایط نامناسبی به لحاظ جسمی داشتم اما در حد امکان کمک همسرم بودم و حتی بازار و خرید را انجام می دادم و اهدافم که همان اطاعت از رهبر و دفاع از اسلام، وطن، ملت و ناموسمان بود را دنبال می کنم.
نوید شاهد خوزستان: اطرافیان شما نسبت به مسئله جانبازی شما چه عکس العملی داشتند؟
محمد حسن نیسی: بعد از حادثه و مجروحیتم هنگامی که با همسر و خانواده ام و خانواده همسرم مواجه شدم به طور طبیعی ناراحتی زیاد آنان را حس می کردم و طبیعی است در هر خانواده و قومی همه ناراحت می شوند چرا که انتظار نداشتند به این شرایط برسیم ولی ما که در جبهه بودیم و در معرض این حوادث قرار داشتیم می دانستیم این حوادث وجود دارد و آنها را پیش بینی می کردیم ولی بستگان همه ناراحت بودند و دلهره داشتند مبادا به شهادت برسم و البته همدردی و همبستگی نیز وجود داشت که این اوضاع به مرور زمان پس از مجروحیت به روال عادی بر می گردد و من هم همزمان که درمان می شدم و آلام مجروحیت کم تر می شد آلام روحی خانواده و بستگان هم کمتر می شد و همه بستان به این موضوع عادت کردند
نوید شاهد خوزستان: در جامعه با یک جانباز بصیر چگونه برخورد می شود، از برخورد مردم عادی با جانباز برایمان بگویید؟
محمد حسن نیسی: بستگان نگاه دلسوزی دارند اما جامعه نگاه ترحمی دارند و این برای ما سخت است؛ در حالی که ما آگاهانه این راه را انتخاب کردیم نیاز ما ترحم نیست بلکه نیاز به همدردری داریم که این کینه در افرادی که مارا می بینند نسبت به دشمن بیشتر شود و برای ما تقویت روحیه را به دنبال داشته باشد تا در راه خودمان ثابت قدم بمانیم، پشیمان نشویم و رفتار ما برای کسانی که می بینند الگو باشد .
البته برخوردهای متفاوتی را از مردم و جامعه در قبال جانبازان می بینیم؛ برخی از نگاه ها جویای این جواب است که برای چه رفتید و برای چه از جان گذشتید که این سوالها برخی ناشی از اوضاع فعلی و شرایط کنونی کشورمان به لحاظظ اقتصادی و فشار و تورم است و برخی هم به دلیل ضعف اعتقادی و منش سیاسی می باشد.
نگاه دیگر جامعه به جانبازان نگاهی ناشی از ترحم و دلسوزی است که اگرچه قصدی ندارند اما همان کلمه آخی ناراحتی به دلمان می نشاند چرا که انتظار ترحم نداریم بلکه افراد جامعه باید همدرد و هم نوا و هم اعتقاد با ما باشند تا ما در راه اعتقادمان راسخ تر باشیم.
نگاه دیگر هم نگاه بی تفاوتی است، برای برخی افراد فرقی ندارد که من چرا جانبازم و یا اینکه چرا شهدا رفتند و از جان خود مایه گذاشتند که این نگاه بی تفاوتی بدتر از دو نگاه قبلی است، امیدوارم این افراد بفهمند که اگر ما رفتیم برای دفاع از این اقشار و همه ملت ایران بوده و اگر ما نمی رفتیم و جانبازی و شهادت را به جان نمی خریدیم نه شهری امان داشت نه وطنی و نه آرامش و نه امنیتی داشتیم ؛ آرامش امروز همه مرهون آن جانفشانی ها و ایثارگری ها است .
نوید شاهد خوستان: شما یکی از فعالان دفاع مقدس هستید تا چه اندازه این فعالیت را ضروری می دانید؟
محمد حسن نیسی: امروز در جامعه نیازمند آگاهی، منش معنوی و روحیه بالای ایثارگری هستیم، روزی ما برای حفظ نظام با این روحیه درجنگ شرکت کردیم و جزو قشر ایثارگر قرار گرفتیم و امروز که جنگ تمام شده برای حفظ فرهنگ ایثار و شهادت درجامعه باید همچنان فعال باشیم و البته باید با شدت چند صد برابر فعالیت ها ادامه یابد تا هم گذشتگانی که آن زمان بودند به خود برگردند که چه بود و چه شد و هم آیندگان ببیند که اگر ما قدم در این راه گذاشتیم و جانفشانی کردیم این ها برای چه بود و اگر نبود اکنون در چه حالی قرار داشتیم ؛ممکن بود میهن ما در اختیار دشمن قرار بگیرد و هر بلایی دشمن می خواست بر سر ما و آب و خاک ما در می آورد که این برای ما ننگ بود؛ براین اساس این فعالیت ها برای این است که مبادا ویروسی در اجتماع ما ورود کند و به مرور زمان اجتماع ما را از هم بپاشاند.
نوید شاهد خوزستان: بزرگترین آرزوی زندگیتان چیست؟
محمد حسن نیسی: هر انسانی خواه نا خواه در زندگی آرزوهایی دارد؛ من هم در جوانی آن هنگام که درس می خواندم آرزوهایی داشتم که مثلا در زندگی چه کنم و به کجا برسم، در واقع آرزوهای بزرگی بود که به دنبال زندگی شیرین و لذت بخش بودم اما بعدها که بزرگ شدم این آرزوها منطقی تر شد و در زمان جنگ آروزها معنویت بالاتری پیدا کرد به طوری که در طول ایام جنگ و تا الان که زنده ام بزرگترین آرزویم وصال به خدای متعال و شهادت است اما وقتی نصیب نمی شود و یا به صلاح نیست؛ باید تسیلم امر خدا باشیم و حال این آرزو را دارم که خداوند اجر شهید را نصیبم کند. همچنین در زندگی مادی آرزویم این است که نظام ما؛وطن ما و ملت ما این سرافرازی را همیشه در تاریخ داشته باشد و در راه دین و اهل بیت و ولایت همیشه پرچم انقلاب اسلامی برافراشته باشد . همچنین آرزوی بزرگی که دارم این است که این نظام ما و رهبری معظم انقلاب ما تا زمان ظهور امام زمان برقرار باشد و به آن متصل شود ؛ همچنین پیشرفت و شکوفایی در بعد اقتصاد و وضعیت معیشت مردم و آرامش و امنیت هموطنانم از آرزوهای بزرگ من است که ان شائءالله محقق شود.
نوید شاهد خوزستان: چه پیامی برای مسئولان دارید؟
محمد حسن نیسی: همیشه آرزوها و اعتقادمان بر این است که همانطور که زمان جنگ و انقلاب مسئولان ما خالصانه برای مردم خدمت کردند آرزو داریم مسئولین امروز و نظام مقدس جمهوری اسلامی ما خالص و پاک و دلسوز جامعه باشند؛ مردم ما حق زیادی به گردن مسئولان دارند چرا که در همه صحنه ها حاضر بوده و هستند و جوانان خود را به انقلاب هدیه می کنند بنابراین حیف است که مسئولی قدردان نباشد ، خدمت نکند، بی تفاوت باشد و یا اختلاص کند و این موضوع برای ما خیلی درد آور است .
مردم و این ملت مظلوم حقشان این نیست که امروز در صف های بسیاری به دنبال نیازهای اولیه خود باشند ؛ این حق مردم ما نیست، این قدر نشناسی مسئولان و ظلم در حق مردم و همه رزمندگان و ایثارگرانی است که برای دفاع رفتند و جانفشانی کردند که مردم رفاه حداقلی و امنیت داشته باشند که ما مورد تمسخر دشمنان و بیگانان قرار نگیریم و جوانان ما را منحرف نکنند ؛ اگر امروز یک جوان نسبت به نظام بدبین شود برای ما درد بزرگی است.و این سختی که اکنون در کشور داریم حق ملت قهرمان و ملت شهید پرور ما نیست.
نوید شاهد خوزستان: و سخن آخر...
محمد حسن نیسی: سخن آخرم ابتدا با مردم عزیز است که مردم عزیز، ملت قهرمان و شهید پرور؛ من ذره ای و قطره ای از دریای ایثارگری و ایثارگران و رزمندگان دفاع مقدس هستم؛ من کوچک خاک پای مردم ایران هستم ولی می خواهم بگویم همه خیانت ها، بی مهری ها و بی خدمتی هایی که می بینید را به پای انقلاب و نظام و ولایت و رهبری نگذارید؛ این کم کاری ها پای مسئولی است که خدمت نکرده است، مسئولی که به نظام و مردم خیانت کرده و خیانت وی نباید به نام نظام نوشته شود، امام و رهبری و نظام ما جدای از بی مهری و بی تفاوتی و خیانت مسئولان است.
و سخن دیگر اینکه مسئولان موظف هستند و تکلیف هست برای آنان و مدیون هستند در برابر خون شهدا که به مردم خدمت کنند و اگر به مردم خدمت نکنند و جوانان را نا امید کنند شهدا و همه کسانی که در این راه گام گذاشته اند آنان را هرگز نخواهند بخشید.
امام ما برای جمهوری اسلامی ایران اهداف دیگری جز این دنبال می کردند، همانطور که رهبر انقلاب فرمودند مردم حقشان این نیست که برای مسائل ناچیز زجر بکشند و مسئولان وظیفه دارند در میان مردم و جامعه باشند و برای رفع دردهای آنان تلاش کنند . امیدوارم روزی را ببینیم که از هر لحاظ مسائل اقتصادی، امنیتی، رفاه اجتماعی و همه اموری که باعث شود جوانان ما امیدوار باشند به بهترین شکل انجام شود و آینده ای بهتر برای این ملت و وطن رقم بخورد .