مطالعه کتاب جزء ضروریات زندگی ایشان بود

به گزارش نویدشاهدخوزستان، شهید "غلامحسین سفیدخوش" یکم فروردين 1346 در شهرستان دزفول چشم به جهان گشود. پدرش محمدي، روحاني بود و مادرش بهتر نام داشت. دانش آموز دوم متوسطه بود. به عنوان بسيجي درجبهه حضور يافت.

دوران کودکی

اولین نغمه ای که به گوشش رسید اذان و اقامه ای بود که پدرش در گوش هایش زمزمه کرد. شهید از کودکی به خاطر هوش و استعدادی که داشت، آنچه را که در محیط اطراف خود می دید به سرعت فرا می گرفت. در شش سالگی واردمقطع ابتدائی شد و یکی از شاگردان ممتاز دبستان محسوب می گردید. کتاب های درسی و غیردرسی‌اش همیشه همراهش بودند و از هر فرصتی برای نوشتن و یا خواندن دروس استفاده می کرد. شهید غلامحسین با کوشش و جدیت فراوان سال های ابتدایی تحصیل را با موفقیت پشت سر گذاشت، البته هرگز از کتب غیردرسی نیز غافل نمی شد.

خدمت به پدر

به علت اینکه پدرش نابینا و روحانی بود، باید او را به مجالس روضه خوانی برای ارشاد مردم می برد، لذا زمانی که در مدرسه نبود درخدمت پدر بود و شبها هنگامی که همه همسالان او در خواب بودند، ایشان به همراه پدردر مجالس روضه حسینی حضورداشت.

تشویق دوستان به مطالعه

به همان اندازه که به کتب درسی علاقمند بود، به کتب غیردرسی عشق می ورزید. اصولاً مطالعه کتاب جزء ضروریات زندگی او بود، به همین سبب نسبت به مسائل روز و آنچه در پیرامون او می گذشت با دیدی باز نگاه می کرد. شهید تنها خود مطالعه‌گر نبود، بلکه همیشه کتاب های مختلف مذهبی و اجتماعی را برای دوستانش هدیه می برد و مشوق آنها برای مطالعه بود.

خصوصیات اخلاقی

ایشان به دلیل تربیت مذهبی و اسلامی و مطالعه آثار دینی و داستان‌های آموزنده دارای خصائل بسیار نیکویی بود، کم سخن می گفت و بسیار گوش می‌داد. خوش برخورد و خنده‌رو بود. سخنانش همیشه حالتی طنزآمیز و پرمحتوا داشت. سعی می کرد که از قرآن و کتب حدیث قسمت هایی را حفظ کند تا برای ارشاد خود و دیگران از آنها استفاده نماید. به هنر خصوصاً شعر و خط علاقه داشت. از خصوصیات بارز او سخت کوشی در کارها بود، با اینکه ظاهری ضعیف داشت، از اراده و ایمانی قوی و استوار برخوردار بود.

جانبازی

شهید غلامحسین نوجوانی بیش نبود که رژیم مزدور عراق با حمایت و پشتیبانی اسکتبار جهانی به ایران اسلامی حمله نمود و ایشان همچون دیگر سربازان امام زمان (عج) و نائب شیطان شکنش خمینی عزیز به منظور پاسداری از حریم قرآن و اسلام ابتدا در دزفول و پس از دیدن دوره های کوتاه نظامی در جبهه های جنگ حق علیه باطل به خرمشهر اعزام شد. درشمال خرمشهر به تعقیب فراریان عراقی اقدام کردو پس از نبردی نابرابر، به محاصره بعثیان عراقی درآمد اما با رشادت و صبر و پایداری، حلقه محاصره را شکسته و به منطقه امن و قابل دفاع عقب نشینی کرد. در حین عقب نشینی بدنش آماج ترکش های خمپاره می شود و خون بسیار از او می رود و درنهایت جهت درمان به یکی از بیمارستان های تهران منتقل می شود.

بازگشت به جبهه

هنگامی که برای عیادتش به تهران رفتیم، بدن نحیف و استخوانی‌اش ما را به هراس افکند، اما از چشمانش نور امید و ایمان  اخلاص می درخشید. هنوز ترکش ها در بدنش خانه داشتند که دوباره مصرّانه خواستار بازگشت به جبهه نبرد شد. آری! دوستان خدا و یاران امام زمان اینگونه‌اند. عشق به شمشیر و شهادت در راه حق، سیره پاک پیامبران و اولیاء الهی است.

شهادت

سرانجام ایشان به منطقه پدافندی منطقه عملیاتی رمضان (کوشک) اعزام می گردد و برای پیروزی یا شهادت در انتظار می ماند، تو گویی خداوند می خواهد که همچون حضورش در عملیات بیت المقدس جزء صالحان و مجاهدانش قرار دهد .در تاریخ بیستم مهرماه ۱۳۶۱ دعوت حق را لبیک گفت و بر اثر اصابت ترکش توپ دشمن جرار به دیار همیشه جاوید خدا، همچون پرنده ای سبک‌بار بال و پر کشید و به ملکوت اعلا رهسپار شد.