راجی یعنی امیدوار
به
گزارش نویدشاهدخوزستان، "شهید عبدالکریم راجی" پانزدهم مهر1339 ، در شهرستان دزفول پا
به عرصه وجود گذاشت. پدرش احمد روحاني بود و مادرش زبيده نام داشت. تا پايان دوره متوسطه درس خواند و موفق
به اخذ ديپلم گردید.
دوران
انقلاب
به
راستی سرباز رشید انقلاب بود. درمسیرهای تظاهرات ودرمیان مردم سلحشور وانقلابی با
صدایی برخاسته از روح ایمان شعار می داد و به اعتراف اکثریت حاضران لرزه بر اندام
رژیم پلید پهلوی می انداخت .آری گویی
قاموس او برای فریاد و خروش و خشم بردشمنان اسلام آفریده شده بود . ایشان با به
آتش کشیدن پرچم آمریکا ، حرارت داغ انقلابی خویش را به همه نشان می داد وهمیشه در
تمام مبارزات پیشگام بود . برتری او از لحاظ کینه نسبت به دشمن بر دیگر دوستانش بر همگان مسلم بود .
ماجرای
دستگیری
طعم زندان و شکنجه را چشیده بود. در زمستان سال
قبل از شهادتش بود که طی آشوبی که در هنرستان به پا کرده بود دستگیر شد. زمانی که ساواک
برای دستگیری او به در خانه اش آمدند او
خود درب را به روی آنها گشود و وقتی جریان را فهمید بدون هیچ لغزشی به درون خانه رفت
، دستی به سر و روی خودکشید وآماده شهادت شد. ایشان به شهادت عشق می ورزید .
شکنجه
ساواک
پس
از دستگیری کریم را ساعت ها شکنجه کردند ، به زندان انداختند و ساعتهای متمادی او
را به اصطلاح نصیحت کردند اما هرگز نتوانستند در ایمان و عزمش خللی وارد آورند و
او همچنان رابطه اش را با دوستانش انکار می کرد .ساواکی ها که تلاش خود را بی اثر
دیدند برای او پرونده ای ساختگی جعل کردند و سپس رهایش کردند .
مجلس
چهلم شهید مطهری
کریم
به هر کس و هر جا می رسید آنجا را گرم می کرد و به حرکت و تکان در می آورد . در
مجلس باشکوهی که برای چهلم معلم کبیرش استاد مطهری برگزار شده بود همچون شمشیری از
غلاف درآمده می تاخت وبا سخنانی نشأت گرفته از اعتقادی راسخ مجلس را رونق می بخشید
.
راجی
یعنی امیدوار
عجیب بود که پس از پیروزی انقلاب که گرمی ، شور
ونشاط خیلی ها نسبتاً فروکش کرده بود او همچنان
پر هیجان و خروشان بود ، گوئی معنای فامیلیش تحقق یافته بود که راجی یعنی امیدوار
.
تا شهادت
سرانجام سوم مهر 1358 در جریان درگیری با عناصر ضدانقلاب بر اثر سانحه رانندگی به شهادت رسید . قبل ازشهادت از آنجاییکه ضربه شدیدی به سر او وارد شده بود وهمه ما نگران حال او بودند به دوستانش دلداری می داد و می گفت:« در فکر نباشید چیزی نیست فرض کنید شکنجه های ساواک است» . شاید بعضی بگویند او بیهوش بوده و هذیان می گفته است اما حقیقت این است که کریم در حال هذیان و بیهوشی هم انقلابی است و جملات انقلابی می گوید .