سالروز حمله تروریستی در رژه نیروهای مسلح در اهواز/ شهید ولایتی فر اهل ریا نبود
به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید حسین ولایتی فر ششم تیر 1375در
شهرستان دزفول دیده به جهان گشود. وی در خانه ای که رنگ و بوی معنویت می داد و خانواده های متدین و مذهبی در شهرستان
دزفول پرورش یافت . از همان سنین کودکی به
همراه برادر بزرگتر به مسجد می رفت در هشت ،نه سالگی عضو جلسات قرآن مسجد حضرت
مهدی (عج)شد
روحیه مسئولیت پذیری
حضور چندین ساله در فضای مسجد و جلسات قرآن تاثیر به
سزایی درشکل گرفتن روحیات او گذاشت در همین جلسات بود که روحیه مسئولیت پذیری را
تمرین می کرد و در حلقه ها و گروه های مطالعاتی بر معرفت خود می افزود روحیات طنز
و شوخ طبعی شهید در کنار این ویژگی ها شخصیت جذابی به او داده بود و محبوبیت
بالایی در بین دوستان و به خصوص کوچکترها داشت .
آچار فرانسه
از همان نوجوانی روحیه جهادی را با خود همراه داشت
بارها دیده شده بود که چندین ساعت در مسجد وقت می گذاشت و کار می کرد و به نوعی او
در بین رفقا به آچارفرانسه معروف بود هر کاری از دستش برمی آمد انجام می داد . از همان سن کم در جلسات یادگرفته بود که باید
مزد بودن در این فضای معنوی را به نحوی پرداخت کند . از این رو همیشه در جلسه و مسجد مسئول یک کاری بود و وقتی کاری
را می پذیرفت با علاقه و جدیت آن را انجام می داد برای کسانی که شوخ طبعی اش را در بین رفقا دیده بودند جدیت در کار تا این
حد را در او باور نمی کردند .
نیروی سپاه
در 20سالگی جذب سپاه شد همه حقوق یک ماهش را برای
اردوی بچه ها بخشید
با وجود اینکه
ایشان در پرورش دام و طیور درآمد خوبی کسب می کرد اما همیشه آرزو داشت لباس
پاسداری را بپوشد زیرا لباس پاسداری
را لباس شهدا می دانست .
برپایی دوباره جلسه های قرآن
دوسالی گذشت ، در سن بیست سالگی جذب سپاه شد دوره های
تکاوری را پشت سر گذاشته بود حالا دیگر لباس پاسداری را به تن داشت همان لباسی که از نوجوانی و جوانی
آرزوی پوشیدن آن را داشت محل خدمتش بعد از
گذراندن دورها ی ابتدایی اهواز بود دیگر از زادگاهش دور شده بود دیگر فضای کار در
جلسات قرآن وجود نداشت فقط سه روز آخر
هفته را در دزفول بود و همین فرصت کافی بود برای پوشیدن لباس خادم هیئت محبان
اباالفضل العباس (ع) و همراه شدن با همان
رفقای قدیمی و باوفایش ودوباره به برپا کردن جلسه های قرآن ادامه دهند .
اهل ریا نبود
حسین اصلا اهل ریا نبود تلاش او فقط برای انجام گرفتن
کارها بود و کاری به تمجید و تعریف های دیگران نداشت خود عاشق اهل بیت و خدمت به خاندان آنها و با سختی
ها و مشکلات این کارها را انجام می داد و از جوانان و نوجوانان که در فضای مذهبی کارمی کردند حمایت می کرد.
دل کندن از دنیا
وی از همان اول تعلقی به دنیا نداشت هم آنجایی که کسب
و کار خوبی داشت ولی همه را کنار گذاشت تا لباس پاسداری بپوشد هم آنجایی که هر وقت
یکی از رفقا به مشکلی بر می خورد سریعا ورود می کرد تا مشکل را رفع کند اوج رهایی
ایشان از این دنیا زمان روضه ها بود
مخصوصا زمانی که روضه حضرت رقیه (س)خوانده می شد حسین عاشق روضه سه ساله حضرت رقیه
(س)بود بود وصیت کرده بود اگر شهید شدم سرمزارم روضه حضرت رقیه (س) بخوانید چند
وقتی پیگیر اعزام به اعزام به سوریه شد اما شرایط جوری نشد که بتواند مدافع حرم
شود
روز شهادت
سرانجام روز 31شهریور ماه 37در حمله کور دشمنان بزدلان
نظام جمهوری اسلامی حسین ولایتی فر در سن 22سالگی به شهادت رسید یکی از دوستان و
همرزمان شاهد حسین نقل می کرد که حسین خود استاد کمین بوده است اگر می خواست در آن
معرکه جان خود را حفظ کند امکان نداشت تیر بخورد وقتی در آن سرو صدا و شلوغی و
هیاهو همه می خوابند روی زمین حسین جانبازی را می بیند که نمی تواند فرار کند و
روی ویلچر گیر کرده حسین هم به سمت آن جانباز می دود تا او را عقب بیاورد و جان او
را حفظ کند که چندین تیر به سینه اش می خورد و آسمانی شد .