نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - مصاحبه با مادر شهید
گفت و گوی اختصاصی با زهرا مهرخاوران گیلانی متولی «حسینیه شهدا» در اسلامشهر؛
زهرا مهرخاوران گیلانی متولی حسینیه شهدا به نام «مکتب فاطمه الزهراء»، گفت: حسینیه شهدا که به نام تمامی شهدای اسلامشهر بنا شده است مبنای کارش فرهنگی تربیتی و در راه ترویج فرهنگ پر افتخار شهادت است.
کد خبر: ۴۴۹۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۲۶

اخبارفرهنگی;
همزمان با سالروز شهادت حضرت ام البنین مادر شهید غلامرضا جوان که در عملیات والفجر 8 به شهادت رسیده بود مورد تکریم قرار گرفت.
کد خبر: ۴۴۹۵۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۲/۰۲

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید محسن احمدزاده
محسن تو دریا بوده . داور دوست محمدی و پسرعموش و دوستانش گفتند ، ما دیدم که روده هاش ریخت بیرون .بچه ام خمپاره خورده بود و برایش نوشتند شهید بی مزار .تو کانال ام الرصاص درعملیات والفجر 8 شهید شد .ولی من باور نمیکردم وهنوز هم باورم نمیشه .
کد خبر: ۴۴۸۷۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید علی حسین ولی خانی
برادرم حالش به قدری بد بوده، که داشته ازبین میرفته . به همین خاطر جزء اولین گروه اسرایی بود که آزاد شدبرادرم وقتی از اسارت برگشت ناراحتی اعصاب گرفته بود . حالش به اندازه ای بد بوده که گفتند ، این که داره میمیره تحویلش بدیم تا یه فرد زنده ی عراقی رو تحویل بگیریم. وقتی رفتیم دیدن ایشون، پسرش هم که راه افتاده بود و بردیم . ایشون پسرش و نمیشناخت وخیلی از نظر روانی بهم ریخته بود ... وقتی اومد دست مادرم رو گرفت ، انگار کم کم همه رو یادش اومد و احساس آرامش پیدا کرد .
کد خبر: ۴۴۸۳۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۱۵

مصاحبه با مادر شهید سید حسین میر
شهید سید حسین میر در سی ام شهریور 1344 ‏، در روستای آوه دنیا آمد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هجدهم تیر1364، در نهرعنبر هنگام درگیری با نیروهای عراقی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید.
کد خبر: ۴۴۶۹۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۰۹

گفتگوی خودمانی نوید شاهد سمنان با مادر گرامی شهید محمدرضا عبداللهی
تو خانواده ی شوهرم پسرها زنده نمی موندند، به همین خاطر محمدرضا رو نذرامام رضا(ع) کردیم . موهاش هم نذر امام رضا(ع) بود وبرابرش اسکناس می دادیم
کد خبر: ۴۴۶۷۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۲۳

گفتگوی صمیمانه با مادر شهیدان محمدرضا و حمید متحدی
یک کومله رو گرفته بودش و اسیر کرده بود و عکس گرفته بودند . بشیر باقری گفته بود که برای سر حمید جایزه گذاشته بودند .
کد خبر: ۴۴۵۵۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۸

شهید دی ماه
شهید ابوالفضل شاه ­محمدي ­مهرجردي يكم دي 1344، در محله مهرجرد از توابع شهرستان ميبد به دنيا آمد.به ­عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. سوم دي 1364، با سمت تك‌تيرانداز در اشنويه توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.
کد خبر: ۴۴۵۲۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۴

مادرانه ای ناب
بلندترین شب سال در کنار مادر شهید ابوالقاسم ملاحسینی اردکانی «قهرمان من مادرم»
کد خبر: ۴۴۵۰۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۰۱

مصاحبه با مادر شهید مهدی پاکزاد به مناسبت سی و یکمین سالگرد شهادت
مادر شهید ؛ مهدی همیشه از شهادت حرف می زد او همیشه می گفت من مطمئنم به شهادت می رسم
کد خبر: ۴۴۳۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۸

وقتی در چادر فرماندهی دیده شد خیلی تعجب کردم ...
کد خبر: ۴۴۳۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۹/۰۳

بادیدن امام علی (ع) خوابم تعبیر شد...
کد خبر: ۴۴۲۸۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۹

روز قبل از شهادت گفت: فردا شش صبح شهید میشوم
روزی که به شهادت رسید حاج رجب پریمی اومد خونه ی ما . دیدم داره گریه میکنه وازمسجد میاد. گفتم ، چرا گریه میکنی ؟ گفت ، حاجی ما باهم رفتیم و حالا اون شهید شده ومن تنها موندم . پسرم تو عملیات محرم شهید شد . ایشون تعریف میکرد ، همون روزی که شهید شده روز قبلش گفته بوده که فردا شش صبح شهید میشم .
کد خبر: ۴۴۲۷۱۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۲۶

چون تولد حضرت عباس بود من روزه گرفته بودم . اون روز توی مسجد افطار کردم . از مسجد که اومدم خونه حالم عوض شد و نشسته خوابم برد . دیدم تو صحرا هستم و یه اسب سفید وجوان رو دیدم که یه علم هم دستش هست . یه پنجه هم روی علمش بود ومن رفتم جلو
کد خبر: ۴۴۰۹۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۶

گفتم، خدایا امشب بچه ام به خوابم بیاد که دیگه گریه نکنم و آرام بشم
دیدم یه دشتی همه برف باریده وکوه ها پر ازبرف هست . یه دربزرگی بود تا دروباز کردم دیدم بچه ام ازدورداره میاد ومن بغلش کردم ، گفتم بیا مامان برات برنج آوردم . تو که ساکت هم نیاوردی ووسیله نداری .گفت ، همه چی دارم . اون شب من برای مراسمش خیلی غذا پخته بودم . چهار تا قابلمه شام هم برای همسایه هایی که نبودند کنار گذاشته بودم .میگفت ، امشب خیلی غذا خوردم . تو نگران نباش بیا میوه بهشتی بخور . من دارم خدمت میکنم وبعد ازخدمت هم برمیگردم
کد خبر: ۴۴۰۹۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۸/۰۱

نوشته بود من به هیچ کس بدهکار نیستم!
من گفتم خداوند بهم پنج تا پسرسالم وفهمیده داده ، حالا یکی درراه خدا رفته . عیبی نداره چون مملکت ما الان نیاز داره وجنگه . هرکس حتی اگه مریض هم باشه باید سه ماه بره پشت جبهه خدمت کنه . خودش رفت کارکرد و پیراهن ضد شیمیایی خرید هشت تومن . گفت ، دوست نداره . خیلی مودب بود و الان هم بچه هام خیلی زحمت کش بودند .
کد خبر: ۴۴۰۶۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۷/۲۵

مصاحبه تاریخ شفاهی
شهید حجت الله رنجبری یکی از شهدای سرافراز شهرستان رودان در استان هرمزگان می باشد . گفتگوی انجام شده با مادر محترم این شهید که به همت اداره اسناد و انتشارات معاونت فرهنگی و اجتماعی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران هرمزگان انجام شده منتشر می گردد
کد خبر: ۴۳۴۱۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۱۰

به مناسبت سالروز شهادت
مادر جانباز شهید «روبرت آودیسیان» می‌گوید: ۲۷ سال پرستار پسرم بودم و فقط می‌خواستم سلامتی‌اش را به دست بیاورد؛ احساس می‌کردم بعد از شهادت او زنده نمی‌مانم، اما خداوند کمکم کرد.
کد خبر: ۴۳۴۰۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۵/۰۶

کاری از نوید شاهد خراسان رضوی
کد خبر: ۴۳۲۸۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۴/۲۵

مادر شهید نوچمنی
مادر شهید نوچمنی با بیان این که پسرش امانت خدا پیش او بود، گفت: حجت الله در آخرین تماس خود خبرداد که شهید می شود.
کد خبر: ۴۲۹۳۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۰۸