خاطره شهید محمدحسين جانبازی «1»
شهید «محمدحسين جانبازی» در دفتر خاطرات خود می نویسد: «امروز روز اول فروردین است و من در مورجان هستم که به اتفاق برادر زمان الله بختیاری برای دیدار از خانواده شهید بهرام‌پور آمده‌ایم. آمد و رفت مردم خیلی زیاد بود و مردم گروه به گروه به دیدار خانواده‌ی شهید عزیز علی بهرام‌پور می‌آمدند...» متن کامل قسمت اول خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

روز اول عید و مهمان خانواده شهید

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید «محمدحسين جانبازی» 25 فروردین سال 1339 در روستای ماصرم سفلی از توابع کوهمره‌سرخی دیده به جهان گشود. 7 ساله بود که راهی مدرسه شد و دوران تحصیلی را تا مقطع دیپلم با موفقیت پشت سرگذاشت. سال 1359 در دانشسرای تربيت معلم ثبت نام کرد و سپس بعنوان معلم در مناطق محروم و عشاير مشغول خدمت شد.  با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبهه جنگ شد و سرانجام 27 اردیبهشت 1360 در جبهه‌ی شرهانی بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد.

متن خاطره «1» : روز اول عید و مهمان خانواده شهید

بسمه تعالی امروز پنجم اسفند 1361 است که به اتفاق برادران گرامی جناب آقایان نادر سلامی و جهانبخش رستمی از شهرستان بم به طرف محل کارمان یعنی محمد آباد دهگاوی برمی‌گردیم و کتاب‌های استعاذه و تفسیر سوره حدید از شهید دستغیب را خریده‌ام و برادر سلامی عکسی گرفته بودند که قرار شد بعد از رسیدن به منزل دو قطعه عکس به من و برادر رستمی بدهند، اتوبوس خیلی شلوغ است و سر و صدا زیاد است بچه ها از تشنگی داد و فریادشان بلند شده است. به امید پیروزی حق علیه باطل محمد حسین جانبازی کرمان، بم، رزمایش.

بسمه تعالی امروز روز اول فروردین سال 1362 است و من در مورجان هستم که به اتفاق برادر زمان الله بختیاری برای دیدار از خانواده شهید بهرام‌پور آمده‌ایم. آمد و رفت مردم خیلی زیاد بود و مردم گروه به گروه به دیدار خانواده‌ی شهید عزیز علی بهرام‌پور می‌آمدند. شب چند نفر از برادران عضو سپاه دادنجان برای دیدار از خانواده شهید بهرامپور تشریف آورده بودند که از وجودشان صحبت‌هایی برداشت کردیم.

بعد از تحویل سال با برادرانمان بر سر خاک شهید بهرامپور رفتیم و فاتحه‌ای خواندیم و از خدای بزرگ خواستیم که ما را در ادامه راه پر مهر و ایشان موفق بگرداند و ما را اگر لیاقت داشته باشیم به ایشان و دیگر شهدای از صدر اسلام تاکنون ملحق بگرداند.

بعدازظهر به اتفاق عده‌ای از اهالی مورجان به (خبره) منزل مرحوم حاج عبدالرحیم سهیلی رفته و فاتحه‌ای خواندیم و مقداری نشستیم و بعد به مورجان برگشتیم و به اتفاق برادر محمد علی و زمان و علی ناز به خانه‌ مشهدی صدرالله و فتح الله و داداله و عمو کمال رفتیم و هر کدام مقداری در منزلشان نشستیم و بعد لب جوی آبی که از وسط ده رد می‌شد وضو گرفتیم و نماز جماعت خواندیم محمد حسین جانبازی والسلام یکم فروردین 1362.

انتهای متن/

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده