نوید شاهد- شهید" عبدالحسین بره زاده لاله "هرگز از اصرار خود برای رفتن به جبهه نبرد با کفّار دست برنداشت و عاقبت به هر شکلی بود، خود را به جبهه نبرد رساند، اما فرماندهان او دوباره وی را به خانه برگردانده و از ایشان خواستند که فعلاً برای آمدن به جبهه پافشاری نکند، زیرا هنوز از نظر سنی و معلومات نظامی کم تجربه و در سطحی پایین است.در ادامه سایت نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت می‌نماید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان،  شهید عبدالحسین بره زاده  لاله شانزدهم مرداد 1346 در خانواده ای زحمتکش و مسلمان در شهرستان دزفول پا به عرصه جهان نهاد تا سرنوشت پررنج و مسئولیت خداپسندانه خویش را با دست خویش رقم زند. پدرش حسن نام داشت و  كارمند شهرداري بود و مادرش شاهزاده خانم نام داشت.

دوران کودکی

 وی از کودکی با رنج و حرمان آشنا شد. زحمت طاقت فرسای پدر بزرگوارشان که کفاف زندگی روزمره‌ شان را نمی داد باعث شد که ایشان و دیگر برادرانش همراه و همگام با پدر به کار بنایی مشغول شوند.

خصوصیات اخلاقی

وی  از نظر اخلاقی فردی ساکت و آرام و متین بود. کم سخن می گفت و بسیار گوش می داد. فردی متواضع و بی تکبر بود. هنوز کودکی بیش نبود که دست ابرجنایتکاران شرق و غرب از آستین پلید و شیطان صفت صدام مزدور خارج شد و قصد تجاوز به حریم پاک و قدسی میهن اسلامی را نمود.

لبیک به فرمان رهبر

در اوایل این حمله وحشیانه و ددمنشانه قسمت وسیعی از خوزستان و غرب کشور را تصرف کرد و شهرهای مرزی خصوصاً دزفول، این دژ شکست ناپذیر انقلاب را به توپ و موشک های روسی بست. شهید عبدالحسین با اینکه در سنین کودکی بود، احساس مسئولیت در مقابل انقلاب و دفاع از شرف و ایمان در وجودش به التهاب درآمده بود و به فرمان رهبر و قائد خود خمینی شیطان شکن در صف ارتش بیست میلیونی مسلمان قرار گرفت.

تقاضای اجازه رفتن به جبهه

بارها به اصرار و خواهش از پدر و مادر، تقاضای اجازه رفتن به جبهه جنگ را می نمود، اما آنان به دلیل کمی سن وی  را از این کار بازداشته و او را دلداری می‌دادند که وقتی بزرگتر شدی اجازه رفتن به جبهه را به تو می دهیم. تا پايان دوره ابتدايي درس خواند و شغل صافکاری مشغول شد.

بازگشت به خانه

وی هرگز از اصرار خود برای رفتن به جبهه نبرد با کفّار دست برنداشت و عاقبت به هر شکلی بود، خود را به جبهه نبرد رساند، اما فرماندهان او دوباره وی را به خانه برگردانده و از ایشان خواستند  که فعلاً برای آمدن به جبهه پافشاری نکند، زیرا هنوز از نظر سنی و معلومات نظامی کم تجربه و در سطحی پایین است.

فعالیت در مسجد محل

 ایشان  که تنها آرزوی بزرگ زندگیش جهاد و پیکار در راه خداست. بیش از یک سال در مسجد محل به پاسداری مشغول  شد و پس از دیدن دوره نظامی با اصرار به آرزوی همیشگی خویش که دفاع از سرزمین اسلامی اش بود می رسد. البته این بار با رضایت کامل خانواده  برای  رفتن به جبهه اقدام کرد و به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت.

شهادت

 شهید عبدالحسین بره زاده با قلبی مملو از عشق به خدا و ایمان به پیروزی لشکریان پرتوان اسلام راهی معرکه های نبرد شد و در منطقه عملیاتی رمضان به پدافند از مواضع تصرف شده مشغول شد. ایشان  در انتظار پیروزی با شهادت بود که شهادت خود پیروزی نهایی هر مسلمانی است و سرانجام سيزدهم مرداد 1362 در پاسگاه زيد عراق بر اثر اصابت خمپاره به چزابه  و بر اثر اصابت تركش  دعوت حق را لبیک گفت و چون پرنده ای سبک بال به سوی معبود خویش پر گشود. پیکر وي را در زادگاهش به خاك سپردند.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده