خاطرات خانواده، دوستان و همرزمان از شهید امیر امیرگان
چهارشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۶
همیشه در مسابقات احکام و قرآن مسجد شرکت می کرد و رتبه می‌آورد. روزی با هدیه ای به خانه برگشت. متحیر از او پرسیدم امیر جان این هدیه چیست خوشحال گفت جایزه است برای داداشم امین آوردم در مسابقه احکام برنده شدم.

همیشه در مسابقات احکام و قرآن مسجد شرکت می کرد و رتبه می‌آورد. روزی با هدیه ای به خانه برگشت. متحیر از او پرسیدم امیر جان این هدیه چیست خوشحال گفت جایزه است برای داداشم امین آوردم در مسابقه احکام برنده شدم.

گفتم تو که چیزی نمی خوانی و چطور قبول می شوی. فقط لبخندی می‌زد. امیر از شدت علاقه به یادگیری سعی می کرد همه چیز را در کلاس یاد بگیرد.

خانم حسنی مادر شهید
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده