شهید رسول فرجی دوم مهر ماه ۱۳۴۷ در استان گیلان متولد شد و ۱۵ بهمن ماه ۱۳۶۱ در یک حمله مسلحنه توسط منافقین به شهادت رسید.
به گزارش اختصاصی «نویدشاهدگیلان» شهيد رسول فرجي در سال 1347 در يكي از روستاهاي منطقه اشكور ديده به جهان گشود پدرش كشاورز و علاوه بر آن شغل نجاري نيز داشت وضع زندگي از نظر مادي در حد متوسط بوده اما به علت حاكميت اسلام در خانواده و محل ، رسول از همان اوائل كودكي داراي روحيه برجسته اسلامي بوده و در چنين خانواده و محيطي پرورش يافته بود.

 شهيد براي تحصيل وارد دبستان ابتدائي نزديك به محل خودش گرديد و در اين مدت يكي از دانش آموزان باهوش و با استعداد مدرسه بوده و بعد از گذراندن دوره ابتدائي وارد مدرسه راهنمائي شد، كه اين دوره مقارن با آغاز انقلاب اسلامي ايران بود او در اين زمان يكي از پاسداران انقلاب در تمامي صحنه ها بويژه در مدرسه خود بوده او در مقابل عوامل آمريكا كه قصد توطئه و آشوب در مدارس را داشتند به شدت مبارزه مي نمود و افشاگري مي‌كرد در سال سوم راهنمائي به عضويت انجمن اسلامي آزاركي گرديد و در اين سنگر مشغول خدمت و فراگيري احكام اسلام و خودسازي و تهذيب نفس گرديد.

شهید فرجی از شاگردان نمونه كلاسش بود و سال اول دبيرستان را با موفقيت به پايان رسانيد او بعلت داشتن قدرت فكري و تشكيلاتي مسئول تبليغات انجمن اسلامي محلّش گرديد و فعاليتهاي تبليغاتي گسترده در روستاها انجام داد و در تمامي دعاي كميلها و راهپيمائيها و نماز جمعه ها و ساير مجالس و محافل مذهبي شركت فعالي داشته و مردم را به شركت در اين كارها دعوت مي نمود فعاليت ديگرش در پايگاه شهداي جنگل طول لات بوده و عضو گروه مقاومت شده بود. و سربازي بيدار براي نابودي گروهكهاي ملحد و منافق و از بين بردن توطئه هاي آنها بود.

شهيد رسول كه در سال تحصيل جديد در كلاس دوم تجربي ثبت نام نموده بود بمدت 20 روز به مدرسه رفت ولي از آنجائي كه او اين پيام امام امت را شنيد كه رفتن به جبهه واجب كفائي است آنرا به منزله نداي هل من ناصر ينصرني امام حسين (ع) مي يافت و در اين موقع با اصرار زياد از پدر و مادر خود رضايت نامه گرفت و براي آماده شدن بمدت يكماه در پادگان منجيل آموزش نظامي ديد و بعد بمدت 3 روز به مرخصي آمد و جالب توجه اينجاست كه در اين موقع با يكي از برادران در مسجد بوده و گفته بود اگر من شهيد شدم مرا در اين جا دفن كنيد. 

سرانجام با همرزمش شهيد عبدالحسين پنجي راهي جبهه هاي نبرد غرب كشور گرديد تا با پسمانده هاي استكبار جهاني يعني گروهكهاي مزدور امپرياليسم اعم از (دمکرات و كومله و رستگاري و منافق بجنگد اما عشق به معبود در سراسر وجودش موج مي زد و شهادت آرزوي ديرينه او بود و در تاريخ 16 بهمن 1361 بدست عوامل مزدور آمريكا در منطقه مريوان مظلومانه به شهادت رسيد.

قسمتی از وصیت نامه شهید: از شما میخواهم كه دنبال رو شهيدان و همراه با ولايت فقيه باشيد. از مردم مسلمان اين درخواست را دارم كه هيچگاه از ولايت فقيه جدا نشوند و همراه با امام باشند و در نماز جمعه و جماعتها شركت كنند.
و تو اي برادر و خواهر انجمن اسلامي: مسئوليتي بس بزرگ بر دوشتان است شما بايد پاسدار حرمت خون شهيدان باشيد و همراه با روحانيت كار كنيد و كارتان فقط براي خدا باشد چون چيزي كه در اين دنيا براي ما باقي مي ماند عمل خوب است. چون ما اين دنيا را عبورگاه مي دانيم نه توقف گاه و در پخش اشاعه فرهنگ اسلام كوشا باشيد.


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده